آیا فرهنگ کردها دموکراتیک است؟
آیا فرهنگ کردها دموکراتیک است؟

آیا فرهنگ کردها دموکراتیک است؟

آیا فرهنگ کردها دموکراتیک است؟

۱٫برای پاسخ گفتن به این پرسش بایسته است ابتدا سه جزء آن تشریح شود؛

فرهنگ، دموکراسی و کردها

درمورد فرهنگ، از نگاه های مختلف تعریف های متعددی ارائه شده است. من تعریف ادگارشاین را می پسندم که فرهنگ را یک الگوی رفتاری مشترک برای یک گروه انسانی تعریف می کند.آنچه الگوی رفتاری مشترک را می سازد مجموعه پاسخ هایی است که آن گروه انسانی برای نیاز ها و مسائل شان یافته اند ،خواه مسائل درونی که به انسجام توجه دارند و خواه مسائل بیرونی و محیطی که به میزان انعطاف پذیری و تطابق با محیط مرتبط اند.این پاسخ ها باید مشمول مرور زمان شوند، قابل اکتساب و از نسلی به نسل دیگر قابل انتقال. با این تعریف تمام ابعاد زندگی انسان از نحوه خوردن و آشامیدن ، پوشش، روش های تولید، حمل و نقل، شیوه های آموزش، معماری، نحوه نشست و برخاست ، چگونگی سخن گفتن و ارتباطات و انتقال پیام ها ، همه چیز را در بر می گیرد .

پس فرهنک کرد ها عبارت است از مجموعه پاسخ های شان به نیازها و راه حل های مسائل در طول تاریخ که اکنون این ملت را از سایر ملت ها متمایز می سازد.

۲٫دموکرتیک یک صفت نسبی وابستە بە دموکراسی است که به یک فرد یا روش یا جامعه و سیستم اجتماعی نسبت داده می شود .

ذات دموکراسی به حق برابر انسان ها و انتخاب های شان تعبیر می شود. و یکی از مهمترین شاخص های دموکراسی است. بر این اساس فرد دموکرات کسی است کە با حرف و رفتار وعمل حق انتخاب را به تساوی برای همه انسان ها در جامعه‌ای قائل باشد، و عملا از آن حمایت کند. به همین صورت انجمن یا حزب دموکراتیک آن است که در بیان و عمل باورمند به حق انتخاب برابر برای تمام اعضا و مرتبطین خو و حتی مخالفین خود بوده و در عمل از این حق، دفاع و در هر زمان و مکان و شرایطی به هیچ بهانه ای این حق را از دیگران دریغ نکند. و نیز جامعه دموکراتیک جامعه ایست که حق انتخاب برای تک تک اعضای آن با هر فکر و عقیده و رویکردی محترم شمرده شود و مورد حمایت قرار گرفته و در عمل از کسی به هیچ بهانه ای دریغ نشود .به همین نحو حکومت و دولت دموکراتیک حکومت ودولتی است که آحاد مردمانش از هر قوم و قبیله و مذهب و حزب و گروه و با هر گونه اندیشه و مرامی حق انتخاب داشته باشند. هم حق انتخاب کردن هم حق انتخاب شدن، و هرگز به هیچ بهانه ای این حق از کسی یا گروهی گرفته نشود .

۳٫کردها مجموعه گسترده، متنوع، پراکنده و متفرقی هستند از انسان هایی که نژادشان آریایی، زبان شان کردی با گویش ها و لهجه های متعدد و متنوع، فرهنگ شان در عین رنگارنگی متمایز، سرنوشت شان در تاریخ مشترک، سرزمین شان واحد اما تقسیم شده بین دست کم چهار حاکمیت و کشور شناسنامه دار، وخود فاقد دولت متحد و یکپارچه و مستقل هستند .این مردمان اکنون به ترتیب جمعیت در کشور های ترکیە ،ایران ،عراق و سوریه و چندین کشور دیگر نظیر ارمنستان و روسیه و… ماوا دارند .

با وجود تفاوت های مختلف جمله این مردمان را می توان زیر چتر و نام “کرد” شناسایی کرد و می توان به وجود خرده فرهنگ های رنگارنگ فرهنگ کرد ها را تحت یک هویت متمایز نام برد و رفتار و کردار آن ها و یا به تعبیر دیگر مجموع پاسخ های شان به مسائل‌شان را تحت عنوان فرهنگ کردها به رسمیت شناخت.

۴٫حال برای اینکه بتوانیم پاسخ درخور ،قابل قبول، عقلایی و مستندی در مورد سوال(آیا فرهنگ کردها دموکراتیک است؟) ارائه دهیم ناچارایم دست به دامان یک پژوهش علمی و کارشناسی شویم که با یکی از روش های کیفی یا کمی توسط یک محقق یا سازمان تحقیقاتی انجام گرفته باشد .

به دلیل فقدان چنین پژوهشی و یا عدم دسترسی صاحب این قلم بە چنین پژوهشی باید اقرار کنم آنچه به عنوان پاسخ سوال بالا ارائه می شود صرفا برگرفته از برداشت ها یا یافته های تجربی در طول زندگی ۶۰ساله من است.آیا فرهنگ کردها دموکراتیک است؟

ضمن اقرار به اینکه هرگونه ادعای یک دست بودن فرهنگ ، چه آن را دموکراتیک بدانیم چه غیر دموکراتیک ،در میان کل جمعیت کردها در سراسر خاورمیانه یک ادعای واهی است چرا که اولا دو گزینه‌ای کردن فرهنگ هر جامعه ای –کرد یا غیر کرد- دموکراتیک یا غیر دموکراتیک در واقعیات امر ناشدنی و غیر عقلایی است. چرا که مشکل بتوان مدعی شد یک فرهنگ کاملا دموکراتیک و یک فرهنگ کاملا غیر دموکراتیک است . بلکه می توان مدعی شد و یا به اثبات رسانید یک فرهنگ بیشتریا کمتر دموکراتیک است .

ثانیا تفاوت روش های حکمرانی اثرگذار بر فرهنگ ها در بیش از چهار کشوری که کردها در آن به سر می‌برند بی تردید ویژگی های فرهنگی کردها در این سرزمین ها را متفاوت ساخته است بە نحوی که می توان به عینه دید که برخی از جنبه های فکری و رفتاری کردهای ایران با کردهای عراق ،ترکیه و سوریه یا روسیه و ارمنستان متفاوت است .

ثالثا تفاوت میزان توسعه یافتگی و تعامل با مدرنیته و روش های نوین زندگی در هریک از این کشور ها موجب تفاوت هایی در جنبه هایی از فرهنگ این مناطق شده است.

آیا فرهنگ کردها دموکراتیک است؟
۵٫باعنایت بە محدودیت های نامبرده می توانم صرفا ویژگی های فرهنگ کرد در مناطقی را مورد بحث قرار دهم که شخصا در آن زیسته و یا در مورد آن ها مطالعه کرده باشم .بدین خاطر شاید مجاز باشم در مورد فرهنگ کردها در کردستان ایران و با تمرکز بر استان کردستان اظهار نظر کنم .

بر این اساس با احتیاط می گویم نمره دموکراتیک بودن فرهنگ کردها بسیار پایین است. اگر دامنه و سطوح فرهنگ را به تمام جوانب جامعه کردی تعمیم دهیم که بجاست، در جای جای و طبقات این فرهنگ نشانه های بزرگ، صریح و آزار دهنده ای وجود دارند که درجه میزان دموکراتیک بودن فرهنگ کردی را تنزل بخشیدە اند . بە عنوا مثال:

خانواده به عنوان اولین نهاد گروهی که هم فرهنگ ساز است و هم متاثر از فرهنگ جامعه بسیار اندک رنگ و بوی حق برابری انتخاب ها را به مشام می رساند و آنچه در دهه های اخیر در بخشی از خانواده های متمایل به مدرن شدن به چشم می خورد نه یک ثبات رویه بلکه لبریز است از چالش هایی که مختص دوران گذار از سنت به تجدد است . پدر همچنان رئیس خانواده است با حق وتو و تضیع کننده حق برابر، مادر نقشی کمرنگ در انتخاب ها دار، و پسران اگر عاصی نشده باشند سهم کمی از این حق را به خود اختصاص می دهند و دختران نیز حال شان معلوم است. لذا قاطعانه می توان مدعی شد که دموکراسی در خانواده های کرد حکمرانی اندکی دارد.

۶٫در مورد نهاد های مدنی انجمن ها و تشکل های مدرن در عرصه های مختلف فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کە از نهاد ها و مصداق های سنجش میزان دموکراتیک بودن رفتار های اعضای این تشکل ها هستند، واقعیت های مشهود و عیان گویای این حقیقت است که یک یا دو نفر، گردانندگان اصلی و صاحبان مقتدر حق انتخاب هستند و مابقی یا نیستند و اگر هستند از حق برابر انتخاب برخوردار نیستند.

احزاب سیاسی جامعه کرد از نشانه های غم انگیز فقدان فرهنگ دموکراتیک در میان کردها است. بە نحوی کە گویی یک یا چند نفر مالک آن حزب هستند وخبری از تصمیم گیری دموکراتیک نیست.

پرهیز می کنم از نام بردن احزاب کردستان ایران که مبادا چالش زا شود، از قبیل جبهه متحد کرد که کاملا متکی بر وجود مهندس بهاالدین ادب بود وپس از وی گویی ماترک حزب ارثیه ای بود که در جریان انحصار وراثت تجزیه شد. در آنسوی مرزها هم فلان حزب بدون وجود فلان شخص یا خانواده قابل شناسایی نیست گویی حزب ملک شخصی یک نفر بودە وپس از خود بە سان ارثیە بە همسر و یا فرزندانش رسیدە است.

  1. و اگر انتخاب های رسمی در نمایش گونە های انتخابات در شوراهای شهرو روستا ، مجلس و یا ریاست جمهوری را ملاک حاکمیت فرهنگ دموکراتیک در کلانشهر ها و کشور معرفی کنیم کدام اثری از حق انتخاب درآن ها بە چشم می خورد؟! خواە حق انتخاب شدن و یا انتخاب کردن؟ گویی درچنین الگویی، مردمان آزادند صرفا کسانی را برگزینند که باب میل کسان دیگر هستند و حق انتخاب برابر بسیار کم‌رنگ است. و دردناک تر اینکە برخی حقوق بس ویژه دارند که گویی وتو است. انکار نمی‌توان کرد که ویژه سالاری آنهم در حد بسیار وسیع و عمیق در سراسر این ملک از واضح ترین نشانه های نبود یا کمرنگ بودن فرهنگ دموکراتیک است .
  2. همانطوری کە نمی توان فرهنگی را متصور بود که تک تک مردمانش پایبند به مبانی وزیربناهای آن فرهنگ نباشند.از این منظر مادام تک تک کردها باور مند و مقید به راه و رسم (فرهنگ) دموکراتیک نباشند، به عبارت دیگر التزام عملی به تکریم و رعایت و عمل به اجزای فرهنگ دموکراتیک نداشته باشند هرگز نمی توان چنین فرهنگی را قابل لمس دانست. و کیست که نداند ما کردها منفردا یا دموکراسی را نمی شناسیم یا اگر می شناسیم به آن باور نداریم و یا اگر درکلام خود را مدافع آن معرفی می کنیم در عمل پایبند بە آن نیستیم.

بنابراین باید اذعان نمود که فرهنگ کردها چندان دموکراتیک نیست! حالا چرا و بە چه دلایلی می شود آنرا بررسی و مطالعه کرد که اینجا مجال آن نیست.

سید هاشم هدایتی/دانش آموخته مدیریت استراتژیک

چهارم شهریور ۱۳۹۹

همچنین ببینید

خطاب به ریاست محترم ورزش و جوانان سقز

خطاب به ریاست محترم ورزش و جوانان سقز

خطاب به ریاست محترم ورزش و جوانان سقز گلایه چندباره ورزشکاران و ورزش دوستان مدت‌هاست …

یک نظر

  1. دموکراتیک فرهنگی‌ست که از رفتار و کنش انسانها بازتاب پیدا میکند، گاها این فرهنگ چنان امنیتی به آن نگاه می‌شود که ماهیت دموکراتیک در پستوی جوامع به حاشیه کشانده شده و رنگ سکوت و سرکوب به خود میگیرد….

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *