جاده‌های سقز و بانه هنوز هم به ترسناکی جهنم، خطر می‌آفریند

ذوب آهن

در پیرامون سفر اخیر استاندار کردستان به شهرستان سقز و بازدید گذرا از کارخانه به اصطلاح ذوب آهن سقز، صرفا به

دیدن آن از فاصله دور اقناع کرد نه بازدید و بررسی و نوع دستاورد و فرآورده تولیدی این کارخانه…!
بنده ضمن تعریف شاخص‌های کارخانه ذوب آهن و ذخایر معدنی بسیار ارزشمندی که این شهرستان دارد متعاقبا به صورت یادداشت و مقاله در همین سایت گزارش مبسوطی را ارایه خواهم داد.

فرودگاه

دید و بازدیدهای دیگر نماینده دولت استان کردستان در معیت فرماندار ویژه و نماینده شهرستان سقز و بانه، از داستان ناتمام فرودگاه سقز هم در حد دیدن و مشاهده کمترین واحد زمان به طول انجامید، شاید گذرا بودن این بازدید هم به خاطر آن است که مدت‌هاست طرح نافرجام فرودگاه سقز تحت‌‌الفظی روی زبانها جاری‌ست و بازدید متعدد چند نماینده دولت و مجلس و حتی بازدید چند وزیر دولت از این طرح، نتوانست تدبیر و امیدی را برای‌ به فرجام رسانیدن آن به عمل آورد.

سد چراغ ویس

سد چراغ ویس سقز از دیگر برنامه‌هایی بود که استاندار کردستان به همراه نمایندگان دولت و مجلس و مجریان سد از آن بازدید نمود. جاده‌های سقز و بانه هنوز هم به ترسناکی جهنم، خطر می‌آفریند
برخی سخنان حاکی از آن بود که سد چراغ ویس تنها سد شهرستان سقز از حوزه آبریز دریاچه ارومیه، برای روستاهایی که زیر آب رفته‌اند و فعالیت کشاورزی و حقابه روستاهای حواشی آن به ویژه روستای میرده است، احتمال انقطاع این روستا به دو بخش را محتمل می کند و مشکلات سکونت آن به لحاظ حریم سد مشکلاتی ایجاد کرده که حل و فصل آن نیاز به پیگیری و تعیین تکلیف مجدانه دارد.

تصفیه خانه آب شرب

با آنکه آب شرب سقز مدت‌هاست آلوده و غیر قابل مصرف می‌باشد، باز هم خروجی آب تصفیه‌خانه سقز را آبی پاک و زلال به استاندار کردستان معرفی نمودند، مسئولی حاضر نشد وضعیت نامطلوب و آلوده بودن آب شرب سقز و بیماری‌های حاد کلیوی و گوارشی و پوستی ناشی از این آب را به نماینده دولت اعلام و خاطر نشان نماید.

جاده های مرگ سقز و بانه

گذشته از این بازدیدها، آنچه باید مسلم و مسجل به عنوان معضل و بحران همیشگی، مسئولین این شهر به ویژه رئیس اداره راه و شهرسازی سقز در حضور استاندار از آن سخن‌ها می‌گفتند، بحث جاده‌های بی کیفیت و نامطلوب این دو شهر بود که‌ مسئولی لام تا کام از کشتاری که این جاده‌ها در ساعات و روز می‌گیرد چیزی نگفت و نخواهند گفت!
انگار این رئیس محترم اداره راه و شهرسازی شهرستان سقز هنوز خطر آفرینی این جاده‌ها را احساس نکرده‌اند، یا به عنوان یک مسئول متعهد، دغدغه‌ای از طرف ایشان متصور نیست، که آماج خطرآفرینی این جاده‌های زمخت را به استاندار انعکاس نماید!

با نگاهی به جاده‌های باریک و خطرناک شهرهای استان به ویژه شهرهای سقز و بانه، در می‌یابیم که گذر زمان و تودیع و معارفه‌های مسئولین و نمایندگان هم نتوانست مرهمی باشد بر بهبود و ترمیم جاده‌ها و راه‌‌های این دو شهر… جاده‌های سقز و بانه هنوز هم به ترسناکی جهنم، خطر می‌آفریند
جالب اینجاست نمایندگان دولت، آنهایی که مردم تصورشان بر این بود می‌توانند صدای دردناکشان را صریح‌تر، سریع‌تر و قانونی ‌تر به دولت و مجلس می‌رسانند! از همین جاده‌های باریک و خطرناک گذر می‌کنند، شاید خودروی ویژه‌ای که با آن دید و بازدیدها می‌روند خطرات جاده را در حد خطر لمس نمی‌کند! یا اینکه از فرط تعلقی که این مسئولین به کرسی سکاندار دولت دارند، کیفیت نامطلوب و خطر آفرینی این جاده را احساس نمی‌کنند!! واقعا نمی‌دانند یا نمی‌توانند بپذیرند که روزی نیست این جاده‌ها جان و مال مردم را نگیرد؟!
این مردم شعار تدبیر و امید را در کدامین عملکرد و تغییرات مدیریتی نمایندگان دولت فعلی باید احساس کنند؟!
حداقل انتظار و تصور بر آن می‌رفت که هنگام گذر نمایندگان دولت از این جاده‌های مرگ‌بار، بی‌گمان باید صدای نامتعارف و غیر عادی لاستیک و چرخ‌ها را روی جاده احساس می‌کردند و حداقل آنرا به پرونده‌های نافرجام در دست اقدام خویش بیفزایند!
از طرفی ظن بر آن می‌رود که نمایندگان دولت شاکله این جاده‌ها را خاصتا برای این مردم، عادی و طبیعی می‌پندارند، و همواره جاده‌های زیبا به ترسناکی جهنم شهرهای استان کردستان را به گوش دولت و مجلس می‌رسانند، و با چشم‌انداز کوهستانی بودن این شهرها، چاره‌ای برای بهبود این جاده‌ها ندارند و مردم را به این قناعت رسانیده‌اند که جاده‌های سقز و بانه به لحاظ مرزی و امنیتی باید به این رخنمون باقی بمانند.
قبل از وقوع سیل، قبل از زلزله و قبل از شیوع بیماری‌ها و بلایای طبیعی همه مدیران در صف عملکرد و توانمندی، تندیس خدمت و افتخار میگیرند و حتی برخی از آنها مدیران ارشد و نمونه بارز خلاقیت و لایق برترین کرسیها، فصلی نو را پیش می‌برند، اندر میان این همه ارشد و مرشد اصلح مدیران، مسئولی پیدا نشد که نظر این جاده‌های وهمناک را به خود جلب کند و راهکاری را قبل وقوع تصادفات ارائه نماید؟! پس مسئولین ما دقیقا چه وظایفی دارند؟ یا اینکه غافل از چنین حوادثی در پی تثبیت و ارتقای کرسی های زرین خود قهرمانانه تلاش می کنند و با نطق های بی اساس و ناعمل خود مردم را برای مرحله ای دیگر از انتخابات آماده می کنند! این نمایندگان باید بدانند برای چنین روزهایی انتخاب شده‌اند که برنامه و ساز و‌ کاری را در مصاف با این وقایع داشته باشند!
در اثنای قولها و وعده‌های پیشین فراموش شده و اندک بازدید از حواشی شهر و روستاها و بعضا جلسات با خواصین که گاها صورت یأس و ناامید کننده هم دارد،‌ زعم بر آن می‌رود که بنای قول‌ها و شعارها مبتنی بر پارادیسم دیگریست که برای این دو شهر تکرار خواهد شد.
صورتهایی از این چنین حوادث مدتهاست شهر ما را تهدید و درگیر کرده است ولی مسئولان ما ظاهرا آنرا معمول و عادی تلقی می‌کنند، با نگاهی به جاده‌ های یاردانگی و ترانشه‌ای شکل و بسیار نامطلوب در میابیم که‌ استان کردستان به ویژه سقز و بانه به قتلگاه مردمان این مرز و بوم تبدیل شده است، روزی نیست این جاده های جهنمی و مرگبار قربانی نداشته باشد!
آیا مسئولان و‌ مدیران این چنین تصادفات ناشی از این نوع جاده ها را حادثه نمی دانند؟!
آیا خبر ندارند در چند سال اخیر همین جاده های غیر استاندارد چند صد تن از نیروی جوان این شهر را به کام مرگ فرستاده است؟! به مثابه زلزله و سیل و کرونا، این جاده ها جانها می گیرند و خانواده ها را خانمان سوز…
چرا باید در این استان مخصوصا در سقز و بانه شاهد چنین جاده هایی باشیم ؟!
مردم از وعده های نافرجام و‌ تکرار گذشته های ناعمل خسته شده اند!! جاده هایی که بی مثابه به راههای سنگر گونه زمان جنگ نیست!! این جاده‌های چاله‌ای و‌ کوهانی را کدام مسئول می‌بیند و مسئولانه برای آن چاره‌اندیشی کرده است؟!
به یاد جمله‌ای افتادم که در جایی نوشته بود:
مکان‌هایی که جاده‌های آن از دود کارخانجات کاسته می‌شود، از بزرگ‌‌راه‌ها و شاهراه‌ها کم می‌شود، جاده‌ها کوچک و باریک و تاریک می‌شوند، و به کوره‌راه‌های خطرناک نزدیک می‌شوید،‌ بدانید که آنجا کردستان است.