جایگاه هنرمندان در سفر رئیس جمهور به کردستان, ایرج بهرام نژاد
جایگاه هنرمندان در سفر رئیس جمهور به کردستان

جایگاه هنرمندان در سفر رئیس جمهور به کردستان

جایگاه هنرمندان در سفر رئیس جمهور به کردستان

ایرج بهرام نژاد

هنرمند یا هنربند

🔹در زندگے زخمهایے هست که بقول صادق هدایت روح آدمے را در انزوا میخورد و ما عموما عادت داریم دم نزنیم، ماهها بود چشم در راه آمدن رئیس جمهور به کردستان بودیم تا در خصوص وضعیت هنر و هنرمندان بتوانیم چند دقیقه با ایشان دیدار و این مشکلات را انتقال دهیم تا به لطف وزیر ارشاد و توجه خاص رئیس جمهور به هنرمندان بشود براے تغییر این وضعیت کارے کرد، هرکس در میز خدمت‌هاے متفاوت در سطح شهر بدنبال نماینده قشر خود بود اما دردا از خانواده فرهنگ و هنر ارشاد هیچ میز خدمتے نبود تا دردهاے براماسیده بر جان هنرمندان را بازگو کنیم و می‌دانستیم با توجه به لطف مدیر کل پر تلاش ارشاد کردستان حتما نشستے هرچند کوتاه هم که باشد برگزار خواهد شد.

🔹و دراین فکرها بخود مےپیچیدم که از سوے اداره فرهنگ استان تلفنے حقیر و دوست دیگرے را براے حضور در نشست رئیس جمهور با هنرمندان براے انتقال مشکلات در نظر گرفتند ازاین رو تا مے توانستم به هنرمندان دیگر زنگ زدم و مسایل و مشکلات را از آنها گرفته و یاداشت میکردم چون می‌دانستم بقدرے سر آقاے رئیس جمهور شلوغ و برنامه هایش پر است تصمیم گرفتم مکتوب درد دلها را بدست جناب رئیس جمهور بدهم تا شاید بتوان کارے کرد تا هنرمندان به فردا امیدوارتر شوند ازاین رو تنها کت و شلوار آبرومند را اطو کشیده و کفشهایم را واکس زدم و گوش به تماس استاندارے ماندم چون مشخصات را داده بودیم تا کارت حضور صادر کنند چشم به تلویزیون دوخته وار طریق کانال کردستان مراحل حضور رئیس جمهور را دنبال میکردم و گاهے هم همراهم را کنترل میکردم و منتظر تماس بودم، ساعتها سنگین مے گذشت و شب در راه بود باخود گفتم احتمالا آخرین دیدار او در نشست خبرے خواهد بود و ما هم دعوت شده و حضور خواهیم یافت اما دردا هیچ خبرے نه از هنر نه از هنرمند و نه از فرهنگ آنهم در دیارے که مقام معظم رهبرے آنرا استان فرهنگے و هنرے خوانده بود برنامه دیدار و نشست با خبرنگاران هم فقط یڪ خبرنگار داشت و مابقے گویے به تماشاے فوتبال آمده و اعضاے خانه مطبوعات که میزبان بودند محو تماشاے خبر نگار صدا و سیما شده و ایشان متکلم وحده فقط خود سخن گفت و خبرنگار فارس چرا ؟ نمیدانم، سایر خبرنگاران کردستان ساکت و مبهوت بر صندلے خود میخکوب شده بودند که قصه تلخے است از نداشتن قدرت در برابر مسئولان خبرنگار فارس هم که از زبان بدنش میتوانستے بفهمے چنان در رعب و بهت رفته بود که بزور تف دهانش را قورت داد و خود نداست چه گفت و رفت نشست و دیگر هیچ خبرنگارے اجازه پرسیدن از میهمان عالیقدر استان را نداشت جز خبرنگار تسنیم که آنهم کلامش را خبرنگار صدا و سیما در گلو خفه کرد و گفت آقا خسته شده و برنامه تمام شد.

🔹چرا عنان خانه مطبوعات استان بدست خبرنگار واحد خبر صدا و سیما بود هنوز هم جزو اسرار است، وقتے که میدانے بتو اجازه سوال کردن از فقر، بیکارے، فحشا، و اعتیاد لجام گسیخته نمے دهند چرا و براے چه در نشست خبرے !!! حضور پیدا می‌کنے که اداے عروسکهاے خیمه شب بازے را در بیاورید بهر روے آنچه هیچ اعتبارے در دولت محرومان نداشت هنر و هنرمند بود، هنرمندے که شبانه براے تامین مایحتاج زندگے با ماشین دیگران عینڪ آفتابے مے زند و مسافر کشے میکند، هنرمندے که با کارگرے ناچار است شکم زن و بچه را سیر کند، هنرمندے که براے اجاره غیره قانونے صاحبخانه مجبور است دست به هر کارے بزند، بحث اعتیاد، بے مسکنے و هزاران درد بے درمان دیگر که گریبان هنرمندان واقعے کردستان را گرفته است در این سفر فرهنگ و هنر مظلوم ماند و کسے چیزے نگفت فقط خود آقاے رئیسے در پایان نشست خبرے گفت از فرهنگ و هنر نتوانستیم چیزے بگوییم یا نشستے داشته باشیم و بنوعے دلجویے پرداخت ولے هنرمندان کردستان حق چند دقیقه دیدار را داشتند تا دلخوش به دولتے شوند که وابسته به محرومان است.

🔹چراکه هنرمند از قشر محروم جامعه حیات مے یابد و هنر از درد ریشه میگیرد ایکاش وزیر یا معاون وزیر یا رده آیے پایین در این سفر حضور مے یافت تا هنر و هنرمند اینقدر دل شکسته از دولت آقاے رئیسے نباشد هرچند میدانم تلاش زیادے انجام شد که این مهم صورت پذیرد اما چه کند هنرمند در این روزگار نه در صدر مے نشیند و نه قدر مے بیند همین امروز چند تن از هنرمندان اعلام کردند که صاحبخانه اعلام کرده یا تخلیه یا باید دومیلیون به اجاره خانه اضافه کنید حال شما از این هنرمند چه انتظار دارید تولید کند جز آه و واویلا، ضمن تقدیر از تلاش همه جانبه مدیر کل ارشاد کردستان و همکاران در این زمینه بعنوان هنرمندان دل شکسته از دولت آقاے رئیسے خصوصا وزیر گرانسنگ فرهنگ و ارشاد امیدواریم بنوعے دلجویے شود تا امیدوارتر به اینده بتوان تولید محتواے هنرے کرد
اما مشکلات، مشکلات شدید مالے براے تولید آثار هنرے و فرهنگے عدم استفاده جاماندگان از وام کم بهره.

مشکل مسکن که یکبار صورت گرفت و تعدادے هم صاحب مسکن شدند که آنهم جاے بحث دارد که هنرمند باید داراے چه شرایطے باشد تا براے گرفتن مسکن و چه کسانے در چه شرایطے ازاین مسکن‌ها استفاده کردند و شایسته خواهد بود دست اندرکاران ارشاد این پروژه مسکن هنرمندان را مثل تمامے ادارات که براے کارکنان خویش تلاش می‌کند براے هنرمندان مظلوم همت کند.

🔹مشکل پر پیچ و خم درجه هنرے که خود دردے است بزرگ چون لیسانس ندارے بسیارے از کسانے که درجه دکترا گرفتند فاقد لیسانس که سواد کافے هم ندارند. بجا خواهد بود کسانے که پنجاه سال پیش زحمت کشیده و خدمت به فرهنگ کرده آند را دریابید که آن زمانها در ایران لیسانس یڪ رویا بود نه مثل امروز کیلویی…
جا ماندگان هنرمند از کارت هنر که به لطف مدیر کل پرتلاش مرتفع و امیداست براے بیمه هنرمندان ندار و مظلوم هم فکرے شود
ووووو هزاران درد دیگر که در حوصله این دلنوشته نمے گنجند…

وسلام علے من اتبع الهدے

همچنین ببینید

ئەمڕۆ هاوکاتە لەگەڵ کۆچی دوایی "شێرکۆ بێکەس" (شاعیر)

ئەمڕۆ هاوکاتە لەگەڵ کۆچی دوایی “شێرکۆ بێکەس” (شاعیر)

ئەمڕۆ هاوکاتە لەگەڵ کۆچی دوایی “شێرکۆ بێکەس” (شاعیر) زیندوو هەیە هەموو ڕۆژێ لەبەرچاون و ناشیان‌بینم …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *