عقده‌ها، حقارت و خودکم‌بینی خودکامگان

عقده‌ها، حقارت و خودکم‌بینی خودکامگان

عقده‌ها، حقارت و خودکم‌بینی خودکامگان

آدلر چگونگی تکوین استبداد و خودکامگی را چنین تبیین می‌کند که فرد مستبد و خودکامه، خویشتن تحقیرشده‌ای است که بنابر دلایل متعدد خانوادگی، تربیتی و اجتماعی احساس خودکم‌بینی در او به عقده‌ی حقارت تبدیل شده و به دلیل نبودن رغبت‌های اجتماعی در او هیچ گونه همدلی و احساس مشارکتی با دیگران ندارد. بر این اساس او همواره وجهه‌ی همتش متوجه جبران این کاستی بوده و دائما در جست‌وجوی فرصتی است که از خِفّت حقارتِ درونی نجات یابد.

بنابراین همه‌ی رفتار، کردار، اندیشه و سبک و سیاق زندگیش نیز در همین راستا سازمان می‌یابد. چنین فردی وقتی بر کرسی قدرت می‌نشیند، اگرچه عناصر قدرت بیرونی را در اختیار دارد، اما در درون خود شخصیتی حقیر و ناچیز را حس می‌کند. او برای این که خود را در موضع مثبت و برتری حس کند لازم می‌بیند که دیگران مهتری و تفّوق او را تأیید کنند و لازمه‌ی چنین امری آن است که دیگران در برابر او کوچک و حقیر باشند. او اگر چه بر عرش قدرت تکیه زده، اما چینی نازک احساس ارزشمندی درونی و احترام به خویشتن در او بسیار شکننده بوده و با کوچکترین تلنگری ترک بر می‌دارد.

از این روست که معمولاً حاکمان خودکامه هیچ گونه انتقادی را برنمی‌تابند و هیچ نوع استقلال عدم تبعیت و یا اظهار نظر مخالف رأی خود را نمی‌توانند تحمل کنند. چرا که آن را به معنای حُرد و ناچیز بودن خود تعبیر می‌کنند.

● بررسی روان‌شناختی خودکامگی

●اثر : مانس اشپربر

●مترجم : دکتر علی صاحبی 

همچنین ببینید

خطاب به ریاست محترم ورزش و جوانان سقز

خطاب به ریاست محترم ورزش و جوانان سقز

خطاب به ریاست محترم ورزش و جوانان سقز گلایه چندباره ورزشکاران و ورزش دوستان مدت‌هاست …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *