بایگانی/آرشیو برچسب ها : اجتماع

ساڵە دزە

ساڵە دزە

نیمه‌های شب بود و سگ‌های روستا گاه گداری برای رفع تکلیف پارس می‌کردند و زوزه‌ای می‌کشیدند و دوباره صدای باد و جیرجیرک‌ها به تاریکی شب گره می‌خورد. کل روستا از فرط خستگی از کار روزانه، در خواب عمیق بودند و تنها شب زنده‌دار روستا “ساڵە دزه” بود که وقتی مردم …

بیشتر بخوانید »

به بهانه‌ی روز خبرنگار…

به بهانه‌ی روز خبرنگار…

به بهانه‌ی روز خبرنگار… خبرنگار بودن و ادعای روشنفکری صرف بر جستارها و نوشتارها نیست… خبرنگار یعنی اعمال گفته‌ها و عملیاتی نمودن آموزه‌هایی که برای آنها زمانی، زمان گذاشته‌اید…خبرنگاری یعنی احساس و تغییر آنچه در پیرامون شما دغدغه ایجاد کرده است، یعنی اثر گذاشتن شما بر حداقل نزدیک‌ترین افرادی که …

بیشتر بخوانید »

روز معلم را جلو نانوایی فهمیدم

روز معلم را جلو نانوایی فهمیدم

صدای بمی داشت، آنقدر دلنشین بود که نمی توانستی این کلاس را با بازیگوشی بگذرانی، همیشه لباس کوردی می پوشید و ریش‌هایش را هفت تیغه میزد جوری که سبیل پر پشت جو گندمی روی صورت پهنش، خوشتیپ‌یش را دوچندان می کرد. بوی سیگارش را پشت ادکلن تندش پنهان می کرد، نمی دانست بیست سال دیگر حسرت یک لحظه شنیدن این بو برایمان آرزو می شود

بیشتر بخوانید »