تاکسیهای اینترنتی،ناجیان حمل و نقل درون و برون شهری آقای زاکانی! در کنترل و نظارت تاکسیهای زرد ماندهاید و تیر پیکان را روبه تاکسیهای اینترنتی گرفتهاید؟ ✍ منصور شیخی، روزنامهنگار، منتقد و پژوهشگر اجتماعی ▪️اساسا وجود ایراد و آسیب در ساختارهای سازمانی که مستقیما با خدمات اجتماعی سروکار دارند را …
Read More »گاو شیرده، گوسفندان شیربرنجده . . .
گاو شیرده، گوسفندان شیربرنجده . . . ✍️ منصور شیخی ئازاد کمربندش را باز کرد و شکمش را کمی فرو برد و آن را سفتتر کرد و چوب دستیش را برداشت و تق و توق درب سراپا چوبی حیاط را باز کرد و گوسفندها را به سمت کوچه هی داد؛ …
Read More »حجاببانها، درد یا درمان؟!چرا کسی آنها را گردن نمیگیرد
حجاببانها، درد یا درمان؟! چرا کسی آنها را گردن نمیگیرد منصور شیخی سردبیر نیشتمان قلم در گزارشهای اخیر رسانههای سطح ایران و پرسش خبرنگاران از مسئولین مختلف کشور در خصوص اینکه مسئولیت حجاببانها با چه نهاد دولتی یا حکومتی است و چه ارگانی مجوز حضور این نیروها را برای …
Read More »پرده ی آخر…
پردهی آخر ✍ یادداشت سردبیر ما دهه شصتیها، اواخر دههی ۷۰ و اوایل ۸۰ بود که بازنشستههای سقزی را در پارک کودک و پارک مولوی و دیگر پارکهای محلی سطح شهر میدیدیم و با لبخندی سرشار از غرور میگفتیم؛ این نسل قبل از ما چه عاقبت جالبی داشتند، آن همه …
Read More »کور شود آن چشمی که مشکلات مردم را میبیند و بسته میشود.
کور شود آن چشمی که مشکلات مردم را میبیند و بسته میشود ✍ یادداشت سردبیر ️محال است در طول زندگی خود اگر ساکن کوردستان بوده باشید حتی برای یک بار تصادف در جادههای خطرناک این استان در غرب کشور را ندیده باشید و زجر صحنههای دلخراش آن شما را برای …
Read More »من به دنبال یک مشکل برای حل کردن هستم
من به دنبال یک مشکل برای حل کردن هستم بر اساس داستانی واقعی به قلم؛ منصور شیخی این شعار انسانهاییست که شاید در نگاه اول شما آنها را دیوانه فرض کنید اما وقتی به اعماق ذهن آنها نفوذ کنید خواهید دید آنها نهتنها دیوانه نیستند بلکه انسانهایی با چهارگوشههای خلاق …
Read More »اصالت یدکی
اصالت یدکی منصور شیخی اصالت اهلیت یک جغرافیا نیست، اصالت آزادی و آزادگی و پا گذاشتن به تمامی خاک زمین است. اصالت تمامی آن چیزی است که در وجود لخت و عریان ماست، لباس، خانه، خودرو، ثروت، شغل، تنها برچسبهایست که با کندنشان همان خود واقعی میشویم. اصالت وجودی و …
Read More »نان و سگ
نان و سگ منصور شیخی ️ئاوات که تازه رسیده بود و کفشهایش پر از خارهای دشت و درِ زمینهای نخودی بود که در حال برداشتش بودند، روی سنگ بزرگی که آنجا بود نشست، روسری را که دور گردنش بود باز کرد، عرقش را پاک کرد و آن را روی پایش …
Read More »