نتیجهی تقابل، تعامل و رقابت؛ در ارتباط با اهداف مدیریت شهری سقز
بهنام نیک سرشت
ماهیت و ذات انتخاب نمایندگان مجلس و شورای اسلامی شهر، ریشه در خدمت به مردم و اعتلا و توسعهی شهر باید باشد به تعبیری اساس این نوع انتخابات باید بر مبنای منافع شهری و تسهیل در خدمت رسانی به شهروندان آن شهر منشأ گرفته باشد، همهی این نمایندگان در اوان انتخابات، تبلیغاتشان بر پاشنهی آشیل طرح و برنامه و پروژههایی میچرخید، که هیچ کدام از این طرح و پروژهها جنبه اجرایی نداشته و صرفا در باب مجموعههای غیر اجرایی، برای مردم قالب مبالغه و مهمل گویی به خود گرفته است و هر کدام برای اغوا کردن مردم، احساسات مردم را هدف قرار داده و با دادن قول و وعدهها و هوچیگریها، مدینهی فاضله را در اذهان مردم رژه میرفتند، که حال با سکوتشان، رکود و عقب ماندگی شهری را رقم زدند و چوب بر تاریکی میزنند، کسب کرسی و مقام از طرف مردم و تقلا برای منافع شخصی خودشان حتی به قیمت از دست دادن آبرو و شخصیت نداشتهی خویش، تنها دستاورد آنها بوده است، هر چند که برخی از این نمایندگان اساسا وجاهت و شأنیت خدمت به مردم را نداشتهاند و کماکان نقش صندلیهای خالی را بازی کردهاند، این افراد که جوهرهی عمل و خدمت به مردم را در ذات خود نداشتند، از طرف نمایندگان دولت تأیید صلاحیت شدند تا به جای خدمت، خفت و خیانت را بر اعتماد مردم بنشانند و نام وکالت و ضمانت را صرفا یدک کشیده و شعور شهروندی را برای مردم شعار کردند.
برای برونرفت از وضعیت سکون و توقف امورات شهری و مرتفع شدن موانع و سدهای مدیریت شهری، “تقابل” گرفتن و جبهه گرفتن بیدلیل، به نشان اینکه ما بزرگان شهر هستیم و ما یا اصطلاح “من”، صلاح سعادت شهر را میدانیم، خود نوعی دگماندیشی و فریز کردن خدمات رسانی به شهر است، نمایندگان شهر اعم از نمایندهی مجلس، نمایندهی دولت و شوراهای اسلامی شهر با این موضع بیمنطق که صرفه و صلاح شهر را ما میدانیم شهر را به ورطهی نیستی کشاندهاند، کما اینکه چنین مسئولان بیکفایت و ناکارآمد و بیتصمیم، خود موانع اصلی پیشرفت و توسعهی شهری هستند.
نقطهی اصلی راکد ماندن و عدم توسعه یافتگی شهر، “تقابل” گرفتن مسئولان مدیریت شهریست، هیچگاه تقابل نتوانسته است، نقطهی امید و چشمانداز روشنی را بیافریند.
“تعامل” مدیران را میسازد و مسئولان همدل و همفکر، شهر را میسازند. در یک شهر ممکن است مدیرانی با سلایق و سیاق متفاوت وجود داشته باشند، برگ برنده از آن کسانیست که صرف نظر از تظارب آراء و اختلاف نظرها و دوری از غرضورزی و عداوت، منافع شهر را در اولویت قرار داده و به ریسمان حلال تعامل دست یابند و صرفه و صلاح شهر را با تعامل پیوند بزنند، آن نماینده و مسئولی که خود را علامهی دهر و اصلح شهر میداند، منافع شهر را فدای مطامع و سهمخواهی خویش نموده و به نوعی با دیکتاتور منش و خودخواهی، مصالح شهر را زایل و به درهی فنا کشانده است.
شورای شهر منشأ و مظهر ” تعامل ” باید باشند، زمانی شورا میتواند رسالت خود را با تفوق به سرانجام برساند که شورایی متحد و یک دست داشته باشند و ” شور ” را از شورا تشخیص دهند و بدانند که اگر تعامل و افکار خرد جمعی در بطن شورا نباشد، اتحاد و انسجام فکری، جای خود را به کسب منافع شخصی میدهد، تقلا برای منافع شخصی، تعامل را از شورا منفک میکند و آنها را به چند دستگیها و گروههای از هم گسیخته( به اصطلاح سه به چهار، دو به پنج و . . .) سوق میدهد و هر گروه برای کسب منافع خویش مدام در جنگ و جدال هستند، اینجاست که باید اذعان داشت این منتخبان به ظن مردمی، به جای خدمت، پا را فراتر از خفت گذاشته و خود را با ذلت آمیختهاند و تنها از فاز شورایی، مکنت و تمول اختیار کردهاند و آنچه بر خیالشان بر نمیتابد؛ توسعه و اعتلای آرمانهای شهر و شهروندان یک شهر است، در چنین برههای از زمان است که باید به مردم حق داد و انتخابات را به نوعی بازی با اعتماد و باور مردم باید دانست، سرد شدن و ناامید ماندن مردم نسبت به تمامی مسئولان از این حیث منشأ میگیرد! نتیجهی تقابل، تعامل و رقابت؛ در ارتباط با اهداف مدیریت شهری سقز
“رقابت”پذیری؛ همان قابلیت برتری یافتن یک رقیب شهری با سایر رقبا در ارتقای همه جانبهی سطوح شهری توسط مدیران و صاحبان شهری میباشد، آن نماینده یا مسئولی که ادعا میکند نسبت به سایر رقبا، بهتر عمل میکند و با اتکا به تجارب و رزومههای مدیریتی خود، اطمینان و باور کامل دارد که برنامهها و تصمیماتش برای حل مشکلات شهری توجیهپذیر و قابلیت اجرایی دارد، میتواند با صرف نظر از اختلافات شخصی و سلیقهای، با مسئولان شهری، نشست هماندیشی داشته باشد و برنامههای خویش را میان رقبا به اشتراک بگذارد، تا جاییکه مسئولان شهری را عملا به اقناء برساند، در این حالت رقابت پذیری را با همدلی و همفکری وهمسو با سایر رقبا، به عنوان یکی از ارکان توسعهی شهری عملی و اجرا کرده است، چنین مسئولی قطعا تعامل پذیر نیز خواهد بود و با تمام مجموعهی مدیریت شهری شبکهای از رقابتپذیری توأم با تعامل و تعاون را به تکاپو و به جریان در میآورد.
ولی آیا چنین مسئولی جسور و رقابتپذیر تا حال در تاریخ مدیریت شهری کهن شهر سقز وجود داشته است که هم کارا و کاربلد باشد و هم بتواند دلسوزانه برای توسعهی شهر، گامی از جنس خدمت مبتنی بر تعامل و تعاون بردارد و منافع شهری را بر منافع شخصی خود ترجیح دهد؟!
البته که خیر . . !
از عوامل مهم و انکار ناپذیر رکود و عقب ماندگی شهر در بیشتر سطوح مدیریتی، از عدم تعامل و نبود مؤلفههای خرد جمعی مسئولین شهری سرچشمه میگیرد، اینکه شهرداری و شورای شهر تا حال هیچ گامی برای توسعه شهر برنداشتهاند و فرصتهای فصلی و کاری را هدر میدهند( عدم ایجاد درآمد پایدار در شهرداری، عدم جذب سرمایه گذار، عدم تکمیل پروژههای سرمایهگذاری ناقص قبلی، عدم پروژه عمرانی ماندگار بعنوان از دست دادن زمان و ترک فعل) سوای نبود دانش مدیریتی و نداشتن باور به شور و مشورت در امورات شهری، هنجاری بنام تعامل و تعاون را فاکتور گرفتهاند و همواره برای رفع موانع مدیریتی، تعامی و بی خیالی را اختیار کردهاند، زمانی اعضای شورا میتوانند ادعای مشروعیت از طرف مردم را داشته باشند که همگرا و یک دست باشند و برای خدمت به خلق انسجام و اتحاد فکری داشته باشند، چند دستکی و اختلاف نظرها، رسالت شورایی را از آنها سلب میکند و فسادها در اشکال مختلف در میان شورا ظهور پیدا میکند و خیانت و تجاوز به اعتماد و باور مردم، امری عادی به خود میگیرد، فساد تنها، صورتهایی از فساد مالی و اخلاقی نیست، تعدی و خیانت به اعتماد مردم، زشتترین و بدترین شکل فساد است و بانیان و عاملین تأیید صلاحیت این دسته از ترکیب شورا، فسادی عظیمتر و خیانتی سنگینتر و فراموش نشدنی را در حق و علیه مردم مرتکب شدهاند . . !
نتیجهی تقابل، تعامل و رقابت؛ در ارتباط با اهداف مدیریت شهری سقز
- راز معابر مارپیچی شهرک کارکنان شهرداری شهرک دانشگاه سقز - شهریور ۲۰, ۱۴۰۳
- نظم و نظام در نظام مهندسی سقز لنگ میزند . . . - مرداد ۳۰, ۱۴۰۳
- دبیرستان پسرانهی انبیاء سقز به دبیرستان شاهد تغییر یافت . . ! - مرداد ۲۵, ۱۴۰۳