استاندار بی لیاقت کوردستان تیر خلاص دولتش را بر شعور سقز زد و رفت
چهارشنبه هم بر وفق مراد مرادنیا و معاونینش گذشت و رفت، چهارشنبهای که در دفتر روزشمار توهین به شعور مردم سقز به رتبههای اول لیست رفت و فراموش کردنش هم مگر با مجازات شعور خود استاندار و هیئتش آب خنک را به گلوی مردم لایق اما مظلوم بریزد وگرنه نه فراموش و نه بخشیده نمیشود.
هرکس که احساس کرد افتتاح فرودگاهی که کیلومترها با شاخصهای استاندارد یک فرودگاه فاصله دارد، به نحوی صدایش درآمد، اما آنقدر “مترسک خردمند مدنی” که استاندار آنها را مردم میخواند دورش را گرفته بودند و دست و سوتِ آفرین برایش میزدند که صدای معترض به گوش نامبارکش نرسید و در کمال خونسردی قیچیش را بر روبان قرمز فرودگاه ناقص کشید و زمانی که حاضرین در حال سوت و کف زدن برای فرود “اسباببازی فلایت چک” بودند به آنها نگاه میکرد و لبخند خباثب را با برق کثافت چشمانش به هم دوخته بود و در دلش به تفکر یک ملت قهقهه میزد.
بد نیست کمی واقع بین باشیم و با خود اینگونه گفتگو کنیم که استاندار و فرماندار و معاون و مدیرش تکلیفی دارند و تکلیفشان هم چیزی بیشتر از عقب ماندن یک ملت از لیاقتها و کوتاه کردن دستانش از منابع و ذخایر خاکش نیست اما آنجا داغ روی پیشانی مردم این شهر گذاشته شد که “متفکران مدنی نما” که خود را مالک تمامیت تفکر و تمدن حال و حاضر مردم میخوانند و خوب میفهمند که افتتاح این فرودگاه ناقص، سوری است و صرفا و صرفا امتیازگیری برای دولتشان است اما در آئین بهره برداری از آن شرکت کردند و شیرینی و شربت میلمباندند و دست خلوص به سینه میچسبانند و هزار بار منت این افتتاح را از طرف خودشان بر گردن مردم میگذارند. استاندار بی لیاقت کوردستان تیر خلاص دولتش را بر شعور سقز زد و رفت
آقایان!
به خون تمام کسانی که در جادههای مرگ کوردستان با تصادف ریخته شد و به مرگ تمام جوانانی که در کولبری و غربت برای نان جان دادند، شما نه از مردمید و نه از مردم خواهید بود، گذشت آن زمانی که خرواری مینوشتید و کیلویی به خورد تفکر جوانان این دیار میدادید و میگفتید ما توزیع کنندگان روشنفکری هستیم، ما حامیان تمدن و سربلندی مردم هستیم و هرجا که مسئولی بخواهد سوزنی به خط شعور و شخصیت شما وارد کند ما سپر بلا میشویم، دست شما خیلی وقت است که رو شده و حنایتان رنگ پس نمیدهد.
بودند کسانی هم که میتوانستند روی صندلیهای داغ صف اول بنشینند و کسی هم نیم گلهای از آنها نکند و بگوید خب خصلت مردان سیاست این است، اما بی تفاوت ننشستن و حداقل با عدم حضورشان و نقدی هرچند چند سطری، خود را کنار مردم نگه داشتند.
بهزاد رحیمی هم هرچند در سیبلهای اول نقد عملکرد قرار دارد اما چه با سیاستکاری و چه با خلوص نیّت حداقل به این افتتاح “نه” گفت، شاید روزهای پرتلاشی برای کسب اعتبار و شیره وزیر و رئیس برای جبران خسارت این افتتاح افتضاح پیشرو داشته باشد و صدای شکستن کاسه کوزههای جذب اعتبار را نزدیک صندلی خودش بشنود اما بی تفاوت نبود و مخالفت خود را با برش روبان خیابان فرودگاه ابراز نمود.
استاندرار که صفی از سینهچاکان را در کنار خود میدید و این حرکت مردم فریبانه را روی تن مردم قواره گیری میکرد، پس از به گوش رسیدن زمزمههای مخالفت با افتتاح زود هنگام، عنوان “افتتاح” را به “بهره برداری آزمایشی” که هیچ پشتوانه معنی داری ندارد تغییر داد و با همکاری مریدان، تیر خلاص دولتش را به شعور مردم سقز زد و رفت.
بهره برداری بابت کدام پیش آمد ضروری؟! کدام موضوع اضطراری وجود داشت که میبایست دست و پا سوخته و هول هولکی این فرودگاه را اینگونه در روزهای آخر دولت، تحویل مردم سقز داد.
لیاقت این مردم تحویل فرودگاهی است با بهترین رتبه و در شان و کلاس شعوری که از اواخر دهه ۷۰ برای داشتن بهترینش صبر و انتظار و ادب در مقابل مسئولان را پیشه کرده است.
آیا امروز با این بهرهبرداری، فرودگاه سقز آماده مسافر گیری و حمل و نقل میباشد؟!
آقای مراد نیا!
هرچند مرادتان حاصل شد و وقتی در “خودرو مردم” در حال دور شدن از دیار سقز، به شهر نگاهی کردید و نفس آخر را راحت کشیدید، اما این را بدانید بازنده نهایی این بازی، شما و هموندانتان هستید.
“بچرخد تا ببینیم”
چقدر از اقدامات توضیحی در این ویدیو، انجام و چقدر از آن ناتمام و نیمه کاره رها شد …
- تاکسیهای اینترنتی،ناجیان حمل و نقل درون و برون شهری - اسفند ۲۵, ۱۴۰۲
- گاو شیرده، گوسفندان شیربرنجده . . . - اسفند ۱۲, ۱۴۰۲
- حجاببانها، درد یا درمان؟!چرا کسی آنها را گردن نمیگیرد - آذر ۷, ۱۴۰۲