قحطی انسانیت یا ماهیگیری از آب گلالود
قحطی انسانیت یا ماهیگیری از آب گلالود

قحطی انسانیت یا ماهیگیری از آب گلالود

قحطی انسانیت یا ماهیگیری از آب گلالود

مردم در میدان بی سرپناهی و‌گوش مسئولین پنبه آگین

قبل از ورود به محتوای نوشتار داستانی از موسی و قومش را ذکر میکنم که بی شباهت با اینروزهای ما نیست: خدا به موسی گفت: قحطی خواهد آمد، به قومت بگو آماده شوند !
موسی به قومش گفت و قومش در دیوار خانه ها سوراخ ایجاد کردند که در هنگام سختی به داد هم برسند تا زمانی که قحطی بگذرد
مدتی گذشت اما قحطی نیامد، موسی نزد خدا رفت و علت را پرسید خدا به او گفت من دیدم که قوم تو به هم رحم کردند من چگونه به این قوم رحم نکنم؟؟؟

داستان از اینجا شروع میشود که با افزایش ارزش ناگهانی قیمت دلار نسبت به ریال و کاهش ارزش پول ملی قیمت تمام اجناس اعم از داخلی و خارجی به یکباره راه صد ساله را یک شبه پیموده و از فرش به عرش رسیدند تا پرتگاه رفاه نسبی و زندگی بخور نمیرانه مردم را رفیع تر کرده و روز به روز مردم را بیشتر به قتلگاه آسایش و آرامش تقریبیشان رهنمون شوند و تورمی وحشتناک و کمر شکن را با چاشنی آسیب شدید روانی-اجتماعی رقم بزنند؛ گویا این عفریته گرانی روز به روز بیشتر زندگی خالی از امید مردم را مورد تاخت قرار میدهد و ویرانیهای بیشتری را به بار می آورد و هیچ مانعی در برابرش وجود ندارد و هر روز شاهد ازدست رفتن زندگیهای بیشتری چه از جنس بی سرپناهی ، چه آوارگی، چه دستبردهای بزهکارانه و چه از جنس خودکشیهای گاه و بی گاه هستیم و این اوضاع افسار گسیخته روز به روز به وخامتش افزوده میشود و انگار مرهمی هم برای تسکین حال ناخوش زندگی مردم وجود ندارد. قحطی انسانیت یا ماهیگیری از آب گلالود

در میانه این گرانی و تورم و فشار روز افزون زندگی، بخش مسکن هم در امان نبوده و بیشترین تاثیر را از این شرایط دریافت کرده به گونه‌ای که طی دو سال شاهد تثبیت قیمتهای نجومی بر املاک هستیم و معاملات در این بخش ارزش چندین برابری پیدا کرده و شرایطی را رقم زده که دیگر مردم متوسط به پایین، توش و توانی برای خرید مسکن ندارند و آرزوی خانه دار شدنشان با سر به فلک‌ کشیدن قیمتها در بخش مسکن به خوابی تبدیل شده که تعبیرش از عهده یوسفهای زمانه هم برنمی آید و ناچارند به همان زندگی استیجاری اکتفا کرده و تمام تلاششان را برای یافتن سر پناهی یکساله به کار گیرند که صد البته در این شرایط گرانی و بی مهری مالکین، بیشتر مردم توان اجاره کردن خانه را نخواهند داشت و دچار فشارهای مالی و روانی سنگینی خواهند شد.

با جولان گرانی روز افزون، شهرستان سقز گویا نسبت به بسیاری از شهرها تورم سنگین تری را در بخش مسکن تجربه کرده و در خرید و فروش یا اجاره مسکن با برخی کلان شهرها و حتی برخی از محلات متوسط تهران برابری میکند که با وجود شرایط اقتصادی بسیار بد مردم، تامین مسکن با چنین قیمتهای من درآوردی و بسیار نامتعارف تا حدودی غیر ممکن می نماید و مردم را با نگرانیهایی موجه و منطقی از نوع امکان بی سر پناه ماندن یا ناچارشدن به اجاره خانه های آرخته(خانه‌هایی کلنگی و غیر قابل سکونت با شرایط غیر ایمنی، خطرناک، شرم آور و‌..) روبرو کرده است. گرانی مسکن در سقز
در بسیاری موارد موجرها هم زیاد قصد کوتاه آمدن از اجاره‌های سنگین را ندارند و به این مساله به چشم یک نوع درآمد مناسب وثابت نگاه میکنند، هرچند موجرهایی هم هستند که جانب انصاف را رعایت کرده و به مستاجر فشار نمی آورند اما متاسفانه تعدادشان کم و انصافشان تاثیر چندانی در کاهش نرخهای اجاره بها ندارد.

با کمال تاسف فارغ از تمامیت تعداد مستاجران در شهر سقز، خانواده‌هایی نیز با سرپرستی زنان وجود دارد که کمک حالی ندارند و خود نان‌آور خانوار هستند و از هر راه شرافتنمدانه و آبرومندانه‌ای (حتی در برخی موارد اشتغال به کولبری) پا به پای مردان برای کسب قوت روزانه تلاش میکنند اما به دلیل عدم دسترسی به بسیاری از کارهای درآمدزا و فراتر از توانشان درآمد چندانی ندارند ومتعاقبا این وضعیت، آنها را بیش از مردان تحت فشار قرار میدهد و در معرض حساسیتهای بیشتری در جامعه قرار میدهد که به هیچ عنوان خوشایند فرهنگ مردم شهر چند هزار ساله سقز نخواهد بود. قحطی انسانیت یا ماهیگیری از آب گلالود

با وجود تمام این مشکلات و بیان دغدغه ها بسیاری از (سرمایه داران و سرمایه خواران) به ماهیگیری از این آب گل آلود پرداخته و انسانیت را هم برای سود معامله کرده‌اند و برایشان تفاوتی ندارد که مستاجر توان پرداخت دارد یا نه، درآمد دارند یا برای اجاره‌ نزول میگیرند، کارثابتی دارند یا ناچارند از هر راهی شده به خاطر خانواده‌ اجاره بهایشان را پرداخت کنند…. تنها به فربه شدن جیب و حسابهای بانکیشان به قیمت خالی تر شدن جیب و شکم مستاجران نگاه میکنند و با چنین کارهایی مردم را از رحمت الهی هم نا امید میکنند چه برسد به چشمداشت انسانیت آنهم در این بازار معامله.

مسئولیم هم گوششان پنبه آگین و حرفی با آنها نیست…
بیشتر به هم رحم کنیم تا خدا به ما رحم کند.

همچنین ببینید

خطاب به ریاست محترم ورزش و جوانان سقز

خطاب به ریاست محترم ورزش و جوانان سقز

خطاب به ریاست محترم ورزش و جوانان سقز گلایه چندباره ورزشکاران و ورزش دوستان مدت‌هاست …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *