نقش آموزش مدنی در توسعه كردستان

نقش آموزش مدنی در توسعه كردستان !

دکتر سید هاشم هدایتی (نقش آموزش مدنی در توسعه كردستان)

دانش آموخته مدیریت استراتژیک

  1. در اين روزهاي كرونايي و در ادامه مطالعات روزانه خود، كتابي را زيارت كردم با عنوان ” آموزش مدني” از جمله سري كتاب های دانشنامه فلسفه استنفورد كه توسط دو انديشمند برجسته به نام هاي جک کریتندن و پيتر لوين تأليف و به دست خانم مريم هاشميان ترجمه و از سوي انتشارات ققنوس در سال ۱۳۹۶ چاپ و منتشر شده است. اين كتاب نيز همانند ديگر كتب اين مجموعه موضوعي مهم را مدنظر قرار داده است كه توجه به آن ما را با اين واقعيت تلخ مواجه و واقف می سازد كه علت و يا كاستي هاي رفتارهاي مدني در جامعه ما چیست! و ما را به اين قناعت مي رساند كه جامعه كردي و ایرانی در مورد آموزش مدني با چالش هاي جدي مواجهه است، هم به لحاظ درك مفاهيم و نقش این آموزش و هم از نظر ميزان پايبندي محلي به اصول و مباني رفتارهای مدني. نقش آموزش مدنی در توسعه كردستان

همانطوری که بارها تاکید شده است مديريت توسعه به معناي مديريت گذار از جامعه سنتي به جامعه مدرن يك مفهوم جديد است و هر جامعه ای براي قرار گرفتن در مسير توسعه ناگزيراست به اركان، اصول و مباني مدرنيته گردن بنهد. دموكراسي يكي از اركان ذاتي مدرنيته است و رفتار مدني شاه بيت دموكراسي است. بدون یادگیری مدنی پیگیری دموکراسی و عادت کردن به رفتار دموکراتبک تقریبا ناممکن است.جامعه ايراني كه كردها نيز بخش قابل توجهي از آن به شمار مي رود- در يك صدو پنجاه سال اخير در تعامل با جوامع پيشتاز در مدرنيته، تلاش بسياري كرده است از مواهب دنياي جديد بهره مند شود اما استحكام پايه هاي سنت و استبداد در كشور، با رنگ و بوي ديني و متكي بر سنت چند هزار ساله حكمراني موروثي چنان بوده است كه اجازه نداده است رفتار مدني به سان پيش نياز ورود به دنياي نو به ملكه ذهن و عمل ايراني ها- و نيز كردها- تبديل شود. نگاهي گذرا به مطالعاتي كه در ساليان دور و اخيرا در اين مورد انجام گرفته است از جمله در كتاب هاي: جمال زاده، بازرگان، جواد طباطبايي، حبيب اله پيمان، زيبا كلام و فراستخواه به خوبي اين حقيقت تلخ را هويدا مي سازد كه استبداد پذيري به يكي از پايه هاي فرهنگ ما ايراني ها تبديل شده است. زماني كه “رفتار مدني گريزي” به بخشي از فرهنگ یک جامعه تبديل شود، تغيير آن، به تلاشي مضاعف و زماني دور و دراز نيازمند خواهد بود. و البته بايد تلاش حكومت ها براي استحكام بخشي بيشتر به “رفتار مريد پرور” به جاي “رفتار مدني”: را مُقَوّم اين روند دانست. از اين لحاظ ميتوان مدعی شد که مبارزه و تلاش براي تقويت رفتار مدني مهمترين و يا يكي از مهمترين رسالت ها و مأموريتهاي آگاهان و فعالان عرصه‌هاي مدني و دموكراسي در ایران و کردستان است. نقش آموزش مدنی در توسعه كردستان

  1. بی تردید یادگیری و تقویت رفتار مدنی جز با آموزش مدنی آغاز و تداوم نمییابد. کما اینکه واقعیت های موجود نشان میدهد آن کشورها و جوامعی در عرصه دموکراسی موفقتر بودهاند که آموزش مدنی از سوی حکومت، مردم و نهادهای اجتماعیِ مستقل مورد توجه جدی بوده است. وضعیت جوامع استبداد زده و جوامع تحت سیطره دیکتاتورها نیز گویای این واقعیت است که بی توجهی به آموزش مدنی از جمله عوامل اثرگذار بر شکل گیری چنین شرایطی بوده است. نقش آموزش مدنی در توسعه كردستان

مؤلفان کتاب “آموزش مدنی” با دقت نظر و جامع نگری خاص این موضوع را مورد کنکاش قرار داده و با برجسته کردن سه کلید واژه مهم ” شهروند نیک، دموکرات نیک و شخص نیک” آموزش مدنی را محوری ترین رکن تربیت مردمانی میشمارند که بتوانند با پایبندی به قوانین و مقررات موضوعه به یک شهروند خوب تبدیل شوند، در عمل نیز یک دمکراسی خواه و عنصر دموکرات شده و در نهایت انسان خوب و شخص نیکی به شمار آیند. آنان معتقدند: فرآیندهایی که بر باورها، التزامها، قابلیتها و کنشهای مردم در مقام اعضاء یا اعضای بالقوه اجتماعات تأثیر میگذارند، آموزش مدنی تلقی میشود در این حوزه پرسشهای متعددی مطرح میشود از جمله:چه چیزی باعث میشود مردم عادات، ارزشها و مهارتهای پایدار مربوط به عضویت شان در اجتماعات را پرورش دهند؟ آنان در ادامه کاوش در پرسشهای زیر برای جوامعی که درس داشتن شهروندان و افراد نیک هستند را ضروری میدانند: چه کسی واجد حقوق و تکالیف کامل شهروند است؟ در چه اجتماعاتی باید خود را شهروند بدانیم؟ شهروند هر کدام از اجتماعات چه مسئولیتهایی دارد؟ چه ارتباطی بین رژیم خوب و شهروند خوب وجود دارد؟ چه کسی میتواند درباره آنچه مُقَوّم شهروندی خوب است تصمیم بگیرد؟ ( معلمان، والدین یا حکومتها) و کدام وسایل آموزش مدنی اخلاقاً مناسب هستند؟ ( مثلا آیا تنبیه افراد برای یادگیری عبارات میهن پرستانه جایز است)

پاسخ به اینگونه پرسشها ویژگی های و موقعیت سیستم آموزش مدنی هر جامعهای را معرفی میکند. با عینک ابداعی مولفان کتاب آموزش مدنی و نگاهی گذرا به وضعیت سیستم آموزشی در جامعه ما به خوبی نشان خواهد داد که چه میزان حکومتها این روند را تحت تأثیر قرار داده و اهداف حقیقی آموزش مدنی را محقق میسازند! نقش آموزش مدنی در توسعه كردستان

  1. تلقیهای تاریخی از شهروند خوب در یک فصل کتاب به تفصیل مورد بحث قرار گرفته است. مولفان کتاب ضمن تأکید بر این نکته که شهروند شدن از جنس رشد بوده و نیازمند یاد دادن و یاد گرفتن است، نظریه‌های اثر گذار بر روند آموزش مدنی در تاریخ را به شرح زیر بازگو و مورد تحلیل قرار دادهاند:
  • یونان باستان: در یونان باستان آموزش هدفمند و مستمر شامل فرآیندی عمیق و سازنده و مادام‌العمر با هدف تبدیل کردن فرد به موهبتی برای دوستان، خانواده و “دولت شهر” که مستلزم درونی ساختن برترین آرمانهای اخلاقی اجتماع و زیستن بر وفق آنها بوده است.
  • لیبرالیسم کلاسیک: دراین منظر بهترین زندگی آن است که توأم با مشارکت فعالانه در اجتماعی باشد که بر التزام و دخالت فعالانه استوار است و اغلب جمهوری خواهی مدنی نامیده میشود که هانا آرنت از بسط دهندگان این دیدگاه است. برخی از متفکران لیبرالیسم کلاسیک هرگونه نظام سختگیرانه و کلی آموزش اخلاقی را مغایر با آزادی فردی میدانند و به استناد تجارب تاریخی عملکرد دولتها را در عضویت اجباری در کلیسا و آموزش مبتنی بر یارانه دولتی را از عیوب آموزش فضیلتهای اخلاقی دانستهاند. تامس هابز طراحی دولت حکومت را راهی بهتر از تلاش برای بهبود فضیلت مدنی میداند. در میانه دو دیدگاه جمهوریخواهی مدنی و لیبرالیسم کلاسیک، جان لاک با ارائه راه میانه، میگوید: مرد محترم، رسالت شایستهاش خدمت به کشور خویش است و لذا به بهترین نحو دغدغه معرفت اخلاقی و سیاسی را دارد. مدیسون با تأکید بر نظارت بیرونی و حق رأی گیری و پاسخگو کردن حکومت، تقسیم قدرت میان نهادهای مجزا و توانایی نظارت بر یکدیگر را مطرح میکند. نقش آموزش مدنی در توسعه كردستان
  • روسو، آموزش ترقیخواهانه: روسو که پرچمدار دموکراسی خوانده میشود و رؤیای دمکراسی را در سر داشت تردید دارد که انسان ها بتوانند انسانهای نیک و نیز شهروندان نیک باشند و آزادی، استقلال و برابری را از صفات طبیعی انسان میشمارد لذا معتقد است جامعه کاری جز فاسد کردن انسانهای آزاد را انجام نمیدهد. از دیگر سو معتقد است زندگی در جامعه اجتناب ناپذیر است و لذا آموزش مدنی یا یادگیری عملکرد خوب نیز در جامعه اجتناب ناپذیر است. وی در رساله امیل نشان داد که چگونه به انسانها آموزش داده میشود که طبیعی بودن خود را حفظ و در عین حال در جامعه به وظیفه خود عمل کنند و به دوراز فساد در دمکراسی مستقیم، مشارکت بورزند. روسو معتقد است شاید سخت باشد انسان هم زمان هم به انسان خوب و هم به شهروند خوب تبدیل شود اما میتواند همزمان انسان و شهروند باشد. نقش آموزش مدنی در توسعه كردستان
  • استوارت میل، آموزش از رهگذر مشارکت سیاسی: میل استدلال میکرد که مشارکت در حکومت انتخابی یا دمکراسی هم برای تأثیرات آموزشی آن بر مشارکت کنندگان و هم برای پیامدهای سیاسی نافع آن صورت میگیرد. وی مشارکت سیاسی را به منزله آموزش مدنی تلقی کرده و بر اهمییت نقش انسانها در ساختن جامعه مطلوب تأکید ورزیده و رجحان منافع جمعی بر منافع فردی را شرط ایجاد جامعه نیک و پیشرفته میداند. از نظر میل حکومت خوب خیابانی دو طرفه است: حکومت خوب مبتنی است بر فضیلت و هوشمندی انسانهایی که اجتماع را تشکیل میدهند. در عین حال حکومت خوب میتواند فضیلت و هوشمندی خود مردم را نیز بهبود ببخشد لذا نشستن فرهیختگان بر مسند امور جامعه به آموزش مردم می انجامد و بر عکس سلطه نادانها و بیتجربه ها به ساختن شهروند خوب لطمه میزند. انسان فرهیخته، انسان تعلیم دیده است که هم دانش دارد و هم منافع جمعی را بر منافع خود ترجیح میدهد. نقش آموزش مدنی در توسعه كردستان
  • آموزش مدنی ابتدایی در آمریکا: بنیانگذاران آمریکا از توجه بیشتر به آموزش مدنی جانبداری میکردند. براین اساس مدارس دولتی مأموریت داشتند ویژگی های شهروندی را به جوانان آموزش دهند. در این آموزشها که محدود به مردان سفید پوست بود آموزش به ابزاری برای پرورش هویت ملی تبدیل شده بود. از جمله مخالفان ایده پرورش هویت ملی تامس جفرسون بود که آموزش را وسیله ای برای صیانت از حقوق فردی در برابر مداخلات دولت میدانست. در برابر کسانی که آموزش هویت ملی را لازمه دمکراسی میدانستند، گروهی آموزش صنعتی و حرفهایی را در مدارس پی گرفتند. جان دیویی که دموکراسی را یک شیوه زندگی میدانست استدلال میکرد که تمام کودکان سزاوار آموزش دموکراتیک بوده و به آن نیاز دارند. چرا که اگر شهروندان در مصالح دیگران سهیم شوند دسته بندیهای قائم به نژاد، طبقه و قومیت، رنگ میبازد و پشت سر نهاده میشوند.
  1. اولین کلید واژه آموزش مدنی، دموکرات خوب است. به گفته مؤلفان کتاب، آموزش مدنی در تمام انواع رژیمها

ممکن است واقع شود اما به ویژه در رژیمهای دموکراتیک مهم است. در حالیکه ارسطو انطباق انسان خوب و شهروند خوب را لازمه دولت شهرها میداند، نظامهای دموکراتیک مدرن از چند جنبه با دولت شهر ارسطو تفاوت دارند: در این نظامها تودههای مردم اثراتی کم یا زیاد بر حکومت و سیاست میگذارند، این سیستمها پیچیده و بسیار تخصصی شدهاند که تکنولوژی عامل آن است. در این نظامها حرفه ای هایی چون وکلا، کارمندان و سیاستمداران نسبت به مردم از تخصص بیشتری برخوردارند. این نظام ها همچنین قانون بنیاد و لیبرال هستند و آزادی فردی به درجات مختلف در آن صیانت میشود، و برخی اجزاء چون بانکها و دادگاهها از فشار عمومی محفوظ میمانند. مؤلفان برای تبیین شان و ویژگی های دمکرات خوب مواردی را مطرح میکنند و از نظریه پردازان و رویکردهایی نام میبرند که در تکمیل این بحث اثر گذار بودهاند از جمله:

  • ایمی گوتمن، بازآفرینی اجتماعی آگاهانه. این فیلسوف معاصر معتقد است شهروندان برای ایفای نقش مهم خود در جامعه باید آموزش ببینند و جامعه دموکراتیک بطور کلی سهم مهمی در آموزش کودکان دارد زیرا کودکان برای تبدیل شدن به شهروندان دموکراتیک بار خواهند آمد. وی برای تحقق این امر دولت دموکراتیک آموزش را پیشنهاد کرده تا تشخیص دهد مرجعیت آموزش را میان والدین، شهروندان و حرفهایهای آموزش تقسیم کند. دانش آموزان قابلیتهای بررسی و ارزیابی برداشتهای رقیب از زندگی نیک و جامعه نیک را پرورش دهند. جامعه باید از تلقین پذیرش غیر انتقادی هر شیوه خاص یا شیوههای زندگی شخصی و سیاسی به کودکان پرهیز کند. این اصل هسته آموزش دموکراتیک گوتمن است. بر این اساس گوتمن معتقد است حتی پدر و مادرها هم مجاز نیستند شیوه خاصی از زندگی را به فرد دیگر، حتی فرزند خود، تحمیل کنند زیرا این کار فرزند را از قابلیتهای ضروری برای شهروندی و نیز انتخاب نوعی زندگی نیک محروم میکند. کودکان باید در معرض شیوههایی متفاوت از زندگی با شیوههای والدین شان قرار گیرند و پذیرای ارزشهایی نظیر احترام متقابل باشند. نقش آموزش مدنی در توسعه كردستان
  • ویلیام گاستون، آموزش مدنی: گاستون معتقد است در نظام انتخابی ما شهروندان باید قابلیت ارزیابی تواناییها، منش و عملکرد مقامات دولتی را پرورش دهند و این همان چیزی است که نظام دموکراتیک از شهروندان مطالبه میکند. وی میگوید( برخلاف سخن گوتمن) ما نیاز نداریم شهروندان به کار سنجش و ارزیابی عملکرد بپردازند زیرا نهادهای انتخابی برای بسیاری از مقاصد و اهداف، جایگزین خودمختاری مستقیم می شوند. بنابراین آموزش مدنی نباید ناظر به یاد دادن مهارتها و فضایل ارزیابی باشد بلکه باید ناظر به آموزش فضایل و توانمندیهای مورد نیاز برای انتخاب عاقلانه نمایندگان برای ارتباط در خور داشتن با آنان و برای ارزیابی متین عملکرد ایشان در رأس قدرت باشد.
  • سرمایه اجتماعی؛ مفهوم سرمایه اجتماعی را جیمز کولمن جامعه شناس در اشاره به ارزشی که ذاتی شبکه‌های اجتماعی است، مطرح کرده است. متعاقب وی رابرت پاتنم محقق علوم سیاسی استدلال کرده است که نظامهای دمکراتیک متناسب با توان سرمایه اجتماعی شان موفق عمل میکنند. وی بر این باور است که در حالی که سرمایه مادی دال بر اشیای مادی و سرمایه انسانی دال بر ویژگی های افراد است، سرمایه اجتماعی بر پیوندهای میان افراد دلالت دارد، یعنی شبکههای اجتماعی و هنجارهای عمل متقابل واعتمادپذیری برآمده از اینها لذا سرمایه اجتماعی رابطه نزدیکی دارد با آنچه فضیلت مدنی نامیده میشود. آموزش مدنی با این رویکرد، متمرکز است بر یاد دادن ایجاد، درک، حفظ و کاربرد شبکههای اجتماعی به مردم.
  • دمکراسی شورایی: دمکراسی شورایی عبارتست از این ایده که تصمیم سیاسی موجه تصمیمی است که حاصل مباحثات میان شهروندان تحت شرایط به نسبت مطلوب و یا به عبارت دیگر حاصل گفتگوی مدنی است. این بدان معناست که مردم باید قابلیت، میل، دانش و مهارتهایی را پرورش دهند که آنان را سوق میدهد به خواندن و به بحث گذاشتن اخبار و وقایع جاری با شهروندان مختلف دیگر و تأثیر گذاشتن بر حکومت با دیدگاههایی که از راه مشورت میپرورند و میپالایند.
  • کار همگانی: نظریه کار همگانی از آن حکایت دارد که آموزش مدنی باید بسیار تجربی بوده و ارتباط نزدیکی با آموزش شغلی داشته باشد. لذا یکی از پیامدهای خوب این تلفیق آموزش آن خواهد بود که فرد را قادر میسازد از رهگذر کار خویش در مصلحت عمومی سهیم شود.
  • الینور اوستروم: وی به همراه همسرش، ایده حاکمیت چند مرکزی را بسط داد که طبق آن شهروندان، اجتماعات متعدد، متداخل و تودرتو هستند. از کوچکترین محله تا کره زمین. آنان معتقدند به مسائل کنش جمعی به نحو چند مرکزی بهتر میتوان پرداخت، تا به نحوی اختصاص یافته به حکومتهای ملی یا به دقت تفکیک شده میان سطوح حکومت. وی در مقام رئیس انجمن علوم سیاسی آ

مریکا از آن نوع آموزش مدنی دفاع میکند که به مردم یاد میدهد به مسائل کنش جمعی در زمینهها و مقیاسهای متکثر بپردازند.

  1. سومین کلید واژه مهم کتاب آموزش مدنی شخص نیک است. مؤلفان در ابتدای این بخش از کتاب شان تصریح میکنند که ویژگیهای شهروند نیک صرفاً مهارتهای لازم برای مشارکت در نظام سیاسی نیست بلکه شامل مواردی نیز میشوند که ما را به مشارکت، به خواست مشارکت، به گرایش به مشارکت سوق میدهند. به عبارت دیگر شهروندان باید نوعی منش و کاراکتر را از خود نمایش بدهند. از مجموع بحثهای مؤلفان در این بخش میتوان دریافت که اگر شهروند نیک به معنای التزام فکری افراد است و مهارتهای آن قابل آموزش و اگر شخص اخلاقی و دمکرات نیک به معنای التزام عملی است که شخص با کسب مهارت، آن را در خود تجسم میبخشد، در منش نیک و شخص نیک شکل گیری فرهنگ رخ میدهد و فضیلتها در رفتار گروهی افراد جامعه تجسم مییابند. مؤلفان با تفکیک دو مقوله منش و شخصیت را فطری اما کاراکتر و منش را اکتسابی و قابل آموختن میدانند و اضافه میکنند منش آن چیزی است که شخص یا اشخاصی را از همدیگر متمایز میسازد و به استناد به نظریات تامس لیکونا میگویند: منش نیک شامل سه رکن: شناختن امر نیک، میل کردن به امر نیک و انجام دادن امر نیک است و ادامه میدهند قرارداد اجتماعی امر نیک را معنا و تعریف میکند. نقش آموزش مدنی در توسعه كردستان

مؤلفان با بیان اینکه آموزش منش هرگز کار آسانی نیست، آموزش نقدگرایی را برای عمل ما بین دو رویکرد تلقین ارزشها و شناخت ارزشها به عنوان یک طیف معرفی میکنند و تاکید می کنند هیچ راه میانهای نیست که بتواند تحمیل را در یک طرف وا ایضاح( شناخت ) را در طرف دیگر از میان ببرد. شاید دست یافتنیتر آن باشد که به روش یاد دادن تفکر نقادانه مورد نظر گوتمن یا گاستون متوسل شویم. و نتیجه میگیرند که آنچه در این مقوله مهم است اینکه به جای یک طیف از رویکردها، یک سلسله بالنده وجود دارد. از این منظر آموزش منش با تلقین ارزشهایی خاص به دانش آموزان آغاز میشود اما بعداً به یاد دادن مهارتهای تفکر نقادانه و به کار بستن آنها در مورد همان ارزشهای تلقین شده میگراید. این رهیافت با آنچه ویلیام ایمون، متخصص آموزش خلاق و پرورش فکری و اخلاقی اظهار داشته مطابقت دارد، که میگوید: قابلیت نقد سازنده از الزامات اساسی تعهد مدنی در جامعهای دمکراتیک است اما در سیر پرورش فکری، این قابلیت باید متکی باشد بر فهم همدلانه متقدمی از آنچه نقد میشود و در ادامه تأکید دارند که مدارس باید آن خصائل یا فضایلی را یاد دهند که به منش دمکراتیک بینجامد، همچون: همکاری، صداقت، تساهل و احترام. نقش آموزش مدنی در توسعه كردستان

  1. مؤلفان کتاب آموزش مدنی پس از تشریح سه کلید واژه مهم شهروند خوب، دمکرات خوب و شخص یا منش خوب در بخش دیگری از کتاب، اشکال مدرن آموزش مدنی را مورد بحث قرار میدهند. گرچه پایه اصلی پزوهش های مورد استناد، کشور آمریکاست اما نکات مهم و قابل تأملی را مطرح میکنند که برای جامعه ایرانی و کُردی قابل بهره برداری است از جمله:
  • یادگیری مبتنی بر خدمات: بانیان این رویکرد، وارد کردن دانشآموزان به درون اجتماع وسیع را یادگیری مبتنی بر خدمت، مینامند که یکی از اشکال متداول آموزش مدنی است که آموزش در کلاس درس را با کار در درون اجتماع ادغام میکند. در وضع آرمانی دانشآموزان تجربه و مشاهدات خویش را از خدمت وارد کار تحصیلی شان میکنند و از تحقیق نظری و مباحثات شان برای شکل دادن به خدمت شان استفاده میکنند. جروم بروز، آموزشگر و روانشناس نامدار، توصیه میکند بخشی از یادگیری کلامی به برنامههای مربوط به کنش سیاسی اختصاص مییابد، برنامه‌هایی همچون فقر یا نژاد. وی همچنین اصرار دارد. دانش‌آموزان به درون اجتماعات محلی بروند تا مشاغل، شیوههای زندگی و عادات سکونت را بکاوند. در این روش در واقع آموزش تجربی برای یادگیری مدنی به کار میرود.
  • تعلیمات مدنی ناظر به کنش: مؤلفان کتاب ضمن انعکاس نگرانی برخی از منتقدان روش یادگیری مبتنی بر خدمت، کنش مدنی را مشارکتی مینامند که شامل چیزهایی بسیار بیشتر از خدمت کردن، رأی دادن، کار کردن یا نوشتن نامهای به سردبیر است. کنش مدنی میتواند اشکال دیگری نظیر: حضور و مشارکت در گروههای سیاسی، سازماندهی و برگزاری گردهماییها، تظاهرات، اعتراضات و جمعآوری اعانه، جمع کردن امضاء برای لایحه، رأی دادن، ابتکار عمل و لغو، خدمت در شوراهای انتخابی و انتصابی محلی، تأسیس کانونهای سیاسی یا مشارکت در آنها، مشورت با شهروندان دیگر درباره مسائل اجتماعی و سیاسی که در زندگی شان نقش محوری دارند و تعقیب مشاغلی که واجد ارزش عمومی هستند.
  • آموزش مدنی از رهگذر مباحثه: لُبّ آموزش مدنی چه بسا یادگیری گفت و شنود با دیگران راجع به مسائل عمومی باشد
  • جان دیویی، مدرسه به مثابه اجتماع:

از نظر جان دیویی برای کنش سیاسی یا دموکراتیک هیچ جا بهتر از مدرسه نیست. وی ایجاد فرهنگ دمکراتیک در درون مدارس، آماده سازی دانشآموزان در جهت مشارکت دمکراتیک در نظام سیاسی را تسهیل میسازد. وی مدارس را اجتماعات آغازین میداند، نهادی که در آن کودک در آن زمان بناست عضوی از نوعی زندگی اجتماعی باشد که در آن احساس مشارکت میکند و در آن سهیم است.

  • پائولو فریره، تعلیم و تربیت رهایی بخش: گفتگوی نقادانه و رهایی بخش که با عنوان حلقههای فرهنگ شناخته میشوند لُبّ تعلیم و تربیت رهایی بخش فریره است. حلقه شامل دوازده تا بیست وپنج دانشآموز است که به همراه معلم در گفتگو شرکت دارند. نقش معلم در این آموزش مدنی، مشارکت با مردم و دانشآموزان در این گفتگوهاست. این حلقه‌های فرهنگ شامل چهار مؤلفه بنیادی هستند:
    ۱) طرح مسئله ۲) گفتگوی انتقادی ۳) طرح راه حل ۴) نقشه عمل. در این فرآیند علاوه بر غلبه بر مسئله، خود آگاهی نقادانه نیز افزایش مییابد.
  1. آموزش جهان وطنانه: جهان وطنی یکی از مباحث نوظهور و بالنده است که به دلیل فرآیند جهانی شدن نزد کسانی که مرتبط با آموزش مدنی هستند از اهمییت زیادی برخوردار است. آموزش جهان وطنانه در واقع نوعی آموزش چند فرهنگی است. بر این اساس “افراد نیک” باید از چشماندازهای دیگران و آثار تصمیمات خویش بر دیگران آگاه باشند. در آموزش جهان وطنی “شهروندان خوب” باید خود را شهروندان جهان بدانند یا این نگرش را در پیش بگیرند. شهروندانی دارای وظایفی که تا آن سوی مرزهای ملی امتداد مییابند. مارتانوسباوم بر این باور است که نخستین وظیفه ما باید در قبال همه اشخاص، فارغ از نژاد، کیش، طبقه یا مرز باشد. منظور دست کشیدن از تعهد به خانواده، دوستان، همسایگان و همشهریان خود نیست، منظور وی آن است که نباید در اجتماع یا در زندگی مان کاری کنیم که از نگاه دیگران و کل بشریت غیراخلاقی است. لذا باید بکوشیم تمام ابنای بشر را عضو گفتگوی خود بسازیم. در این رویکرد، فرآیند آموزش مدنی شامل توجه به خود، خانواده، همسایگان، همشهریان، هم میهنان و کل بشریت خواهد بود. آموزش مدنی در دمکراسی، باید شهروندان را برای مشارکت در نظام دموکراتیک و از این راه تداوم بخشیدن به آن، آماده کند وهمزمان باید آنان را برای به پرسش گرفتن آنچه نابرابری و بی عدالتی در این نظام میدانند آماده سازد.
  2. با عنایت به آنچه از کتاب گرانسنگ آموزش مدنی، نه به صورت تلخیص بلکه به صورت گزیدهای از محورهای مهم آن بیان شد میتوان برای توسعه کردستان نکات زیر را مستفاد نمود:
  • با مقایسه وضعیت جامعه کُردی با شاخصها و مبانی آموزش مدنی مندرج در کتاب، دریابیم که سیستم آموزش حاکم بر جامعه ما در مقایسه با شاخصهای آموزش مدنی در جوامع پیشرفته درچه وضعیتی است؟
  • اندیشمندان و پژوهشگران رشته های مختلف علوم انسانی، ضمن آسیب شناسی فرآیند دمکراتیزه شدن رفتار افراد جامعه و شناسایی موانع تحقق شهروندی دموکراتیک، راههای مقابله با موانع را معرفی و نحوه تقویت رفتارهای دمکراتیک را مورد توجه قرار دهند.
  • نهادهای مدنی جامعه، جایگاه خود در مورد آموزش مدنی را تبیین و در شرایط کنونی جامعه که دولتها غالباً به جای “آموزش مدنی” سیستم آموزش مرید پروری را ترویج میکنند، به نحو اثربخش ایفای نقش کنند.
  • به اهمیت آموزش مدنی پی برده و دریابیم اگر آگاهان و باورمندان به رفتار مدنی و دمکراتیک نقش مهم خود را در فرآیند آموزش مدنی ایفا نکنند، سوءاستفاده کنندگان، موانع جدی بر سر راه دمکراتیزه شدن فرهنگ جامعه قرار خواهند داد.
  • باور پیدا کنیم که فرآیند آموزش مدنی را باید طرفداران رفتار مدنی و دمکراسی پی بگیرند وگرنه سیستمهای سیاسی اقتدارگرا با تقویت رویکرد “مرید پروری” اجازه نخواهند داد فرهنگ دمکراتیک در جامعه تحقق یابد. نقش آموزش مدنی در توسعه كردستان

منبع: کریتندن، جک و لوین، پیتر. آموزش مدنی. مریم هاشمیان. تهران. انتشارات ققنوس. ۱۳۹۶

همچنین ببینید

خطاب به ریاست محترم ورزش و جوانان سقز

خطاب به ریاست محترم ورزش و جوانان سقز

خطاب به ریاست محترم ورزش و جوانان سقز گلایه چندباره ورزشکاران و ورزش دوستان مدت‌هاست …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *