پیوند انسان و طبیعت با مرده گیری پلنگ مشهور مازندران توهم است

نوشته های مشابه

پیوند انسان و طبیعت با مرده گیری پلنگ مشهور مازندران توهم است

مسئولینی که مدیریت زنده گیری پلنگی را ندارند، امورات انسان‌ها را چگونه مدیریت می‌کنند

همانطور که در رسانه‌های کشور مشاهده کردید، دیروز پلنگ بخت برگشته زیبای مازندران ناخواسته وارد حریم شهر قائم شهر شد و کشته شد.

پلنگ بیچاره که نمادی از واقعیت پیوند انسان و طبیعت بود و می‌خواست بداند انسان مدرنیته و ادعاهایش در گوشه‌ای از ایران چگونه از نماینده طبیعت واقعی پذیرایی می‌کند دچار فریادهای مردم وحشت زده و مسئولین دست و پا چلفتی شد و از خیابان‌های شلوغ و پر سرو صدا گذشت و با صدای بوق و جیغ و فریاد و پرتاب سنگ و چوب و تیرِ تفنگِ مردم متمدن پذیرایی شد و رفت و پنجره انسانی را زد که ادعای پیوند با طبیعت را داشت، اما فهمید که ایشان خود را برترین طبیعت می‌داند و دلیلی برای باز کردن پنجره و پناه دادن به موجودی که او را وحشی می‌خواند نیست.
او دید که انسان آن انسان مدعی که دم از مدیریت و پیوندش با موجوداتی که مالکین اصلی خاک هستند می‌زند نیست، پس خواست میهمانیش را که سر کشیدن جام زهر تمدن بود ترک کند و تنها راه را فرار از دست میزبان دید اما میزبان میهمان را کشت و جنازه‌اش را تحویل طبیعت داد تا به اکوسیستم بگوید؛ من مدت‌هاست که به تو اعلام جنگ کرده‌ام، پس بچرخ تا بچرخیم . . .
ای کاش طبیعت این جمله انسان را نشنیده بگیرد و آن را به حساب حماقتش بگذارد.

قطعا اگر این میهمان زیبا می‌خواست به کسی آزار برساند، بارها این فرصت را داشت، اما قصد آزار نداشت و کشتنش مهر تاییدی بر عدم مدیریت “احساس بحران” نه خود بحران، بود که صد البته مردم و مسئولین این میهمانی را به بحران تبدیل کردند.

وقتی فیلم‌های نجات حیوانات را در بعضی کشورها می‌بینم دلم به حال پلنگ بیچاره می‌سوزد چون اگر در یکی از همان کشورها به میهمانی انسان آمده بود، اکنون بدرقه‌ای زیبا شده بود و خاطرات با انسان بودن را برای طبیعتش تعریف می‌کرد.

مسئولین ما با مرده گیری پلنگ نامی مازندران که جزء مالکین اصلی جنگل‌های زیبای ایران است نشان دادند که تنها می‌توانند امور شهروندانی را مدیریت کنند که با الگوی مدیریت آن‌ها کنار آمده‌اند.