نیروی انسانی خوب یا طراحی سیستمهای خوب
منصور شیخی
پیشگیری از فساد در لایههای پنهان با طراحی الگوهای بازدارنده
آیا در تمام سیستمهایی که نیروی انسانی، مستقیم با محصول یا خدمات مالی سرو کار دارد و اصطلاحا تراکنشهای پولی را لمس میکند میتوان گفت؛ تمامی آن نیروها امین اموال هستند؟
آیا در بین آنها کسانی با مشکلات و دغدغههای بزرگ مالی وجود ندارد؟
با این مثال به سراغ تحویلداران پول در بانکها میرویم.
آنها به طور مداوم با پول سروکار دارند و ورودی بیشترین درصد پول به استثناء تراکنشهای دیجیتال از کانال آنها وارد صندوق بانکها میشود اما، آیا تاکنون کسی از اختلاس یا خیانت آنها به موقعیتی که در آن هستند چیزی شنیده است؟.
بدون شک نمیتوان گفت تمامی این نیروها انسانهایی بدون عیب یا جایز الخطا نیستند اما چرا حتی بین جایز الخطاها یا آن دسته از کارمندانی که با مشکلات مالی خاص روبرو هستند، خطا یا خیانت به امانتی که در ساده ترین موقعیت دسترسی برایشان قرار گرفته، صورت نپذرفته است.
ساده است، سیستم به گونهای طراحی شده که در انتهای روزِ کاری، کارمندان و تحویلداران باید نتیجه حسابرسی روز کاری خود را تحویل و سپس از محل کار خود خارج شوند و کوچکترین ایراد یا خطا در حسابها باید حل یا به مدیر گزارش شده که مجوز خروج از بانک برای آنها صادر شود.
پس میتوان گفت در صورت طراحی صحیح سیستم در مکانیزمهای روزانهی کار و فعالیتهای مستقیمی که با پول سرو کار دارد موضوع اختلاس، خیانت، رانتخواری و در یک کلمه ( دزدی )ها، قابل کنترل خواهد بود و چون ماهیت الگوها پیشگیرانه است، خود به خود نیروها را از وسوسه شدن برای خلق یک نقشه مجرمانه مصون خواهد داشت.
در هیچ کجای دنیا افراد عوام و بدون نفوذ یا اصطلاحا مردم کف خیابان نمیتوانند رانتخوار یا اختلاسگر باشند. نیروی انسانی خوب یا طراحی سیستمهای خوب
به جیب زدن پولهای کلان که به لطف اختلاس گرانِ بانفوذ از سالها قبل تا
همین چند وقت پیش در اختلاس ۹۲ هزار میلیاردی فولاد مبارکه، چشم و گوش مردم را با اعدادی در کنار صفرهای فضایی آشنا کرده، ساده نیست و در یک شب و یک دزدی دم دستی خلاصه نمیشود.
این مدل از اختلاسها را اصلا نمیتوان با دزدی مقایسه کرد چون مقدار پول آنقدر درشت است که به نقشهای دقیق و پروسهای زمانبر و در کنار آن به سیستمی با افراد دارای نفوذ از پایین ترین رتبههای اداری یا نظامی تا بالاترین ردهها در بدنه یک نظام حاکمیتی نیازمند است و با فراهم شدن چنین بستر امنی در یک چرخه مالی بزرگ، فسادی سیستماتیک رقم خواهد خورد.
سیستماتیک بودن این نوع از فسادهای مالی باعث خفه کردن صدای هر نوع زنگ خطر یا خاموش کردن چراغهای قرمز که از طرف افراد ضعیف روشن شده، خواهد شد.
اما نکته حائز اهمیت اینجاست که با توانایی بالای نهاد قضایی و امنیتی در تحقیقات میلی متری که افراد حلقه سیستم فاسد را نفر به نفر از لابلای چرخ دندههای معادلات بیرون میکشد، چرا تحقیقات در جایی که باید افراد در رتبههای بالا معرفی و وارد مراحل دادرسی شوند، همه چیز وارد فاز سکوت میشود و آنجایی که مردم منتظر بیرون کشیدن موشهای درشت از فاضلاب سیستم هستند، قائله به چند نفر کوتوله ختم میشود، در حالی که تمامی این کوتولهها حرف از ارتباطهای سطح بالا میزنند و بعضا در چنین اقراریاتی دادگاهها وارد جلسات غیر علنی میشوند و نهایتا انتظار عمومی از رونمایی از چند چهرهی قدرتمند در بدنه دولت و حاکمیت به دیوار کوچههای بنبست میخورد و فرضیهی اصطلاحا دست داشتن افراد کله گنده یا دانه درشتها را در شائبه و هالهای از ابهام گم میکند. نیروی انسانی خوب یا طراحی سیستمهای خوب
با این فرض که در نتیجهی یکی از محاکمات اختلاسات کلان، شخصیتهای قدرتمند در ردههای بالای نظام هم وارد قضیه شده و محاکمه شوند، نه تنها مصلحتی به مخاطره نخواهد افتاد و شوکی به مردم وارد نخواهد شد، بلکه ستون اعتماد و مطالبه گری عمومی بیش از پیش محکمتر شده و مردم به آنچه که گرفتن حق خوانده میشود دلگرمتر و ترس از خورد شدن جایگاه شهروندی در شناسایی و معرفی مدیران و مسئولان رانت خوار، از بین خواهد رفت.
بر این اساس میتوان خطا را در تامین و طراحی الگوهای صحیح و بدون نقص در سیستمهای اداری به صورت پیشگیرانه در بسترهای اختلاس خیزی دانست که به صورت بالقوه نیروی انسانی را به طمع کشانیده و او را به یافتن منفذ ورود از نقصها و نقطه ضعفها وا میدارد و در تعریفی ریزتر، خطاهای سیستمی دست او را در جهت سهل الوصول کردن مبالغ بالای هدف، بازتر و برای تامین امنیت و کم کردن درصد ریسک، شعاع دایره افراد را به صورت پلهای از ردههای پایین به ردههای قدرتمند از بدنه دولت و حاکمیت گسترش میدهد که قاعدتا برای موفقیت در این پروژه، او را به فکر سیستماتیک کردن آن خواهد انداخت که این گسترش نیازمند بالا بردن مبلغ هدف خواهد بود و اینجاست که در بازخوانی پروندهای فساد مالی، با ارقامی روبرو خواهید شد که غیر قابل باور هستند و بالا بودن مبالغ پروندهها این نکته را به اذهان متبادر خواهد کرد که یکی از علتهای اصلی فقر عمومی و نا بسامانیهای اقتصادی از اینجا شروع میشود که وقتی در سیستمی با این ابعاد کوچک که فساد مالی آن با چنین رقم هنگفتی از مبلغ اختلاس روبرو شده است پس مقادیر تراکنشهای مالی در سیستمهای بزرگتر چقدر است؟! و اگر به طور مثال در مقایسه میزان مبلغ اختلاس فولاد مبارکه با بودجه عمرانی کشور، این مبلغ ۲۰۰ برابر بزرگتر یا ۱۰ برابر بودجه سالانه ارتش است، پس کشور ایران قطعا کشوری فقیر نیست اما چرا تورم سر سام آور گلوی مردم را روز به روز بیشتر فشار میدهد و معیشت آنها با مشکلاتی لاینحل روبرو میشود؟.
آیا دامنه رانتها، اختلاسها و در پس آنها پولشوییها و خروج ارز توسط پولبرها گستردتر از آن چیزیست که در رسانهها دیده میشود؟!
اینها سوالات و شائبههایی است که میتواند ذهن مردم را مشغول کند و تنها راه پاسخ به آنها، شفافیت در عملکرد دستگاه قضا و بدون جواب نگذاشتن پرسشهاییست که در دراز مدت عدم پاسخگویی به آنها، به عدم اطمینان و انشقاق بین ملت با دولت و حاکمیت تبدیل میشود.
باید پذیرفت سیستمهای خوب با داشتن نیروهای خوب اما با وضعیت مالی خوب، میتوانند چرخهای بدون نقص را در تولید و ارایه خدمات به اجرا بگذارند.
- تاکسیهای اینترنتی،ناجیان حمل و نقل درون و برون شهری - اسفند ۲۵, ۱۴۰۲
- گاو شیرده، گوسفندان شیربرنجده . . . - اسفند ۱۲, ۱۴۰۲
- حجاببانها، درد یا درمان؟!چرا کسی آنها را گردن نمیگیرد - آذر ۷, ۱۴۰۲