آلودگی صوتی
نویسنده: دکترسیدهاشم هدایتی
نگاهی گذارا به وضعیت موسیقی امروز
گاهی به سختی دلم میگیرد از این بازار آشفتهی هنر که هردچه بر او ایام میگذرد گویی از بار محتوایی آن کاسته میشود اشعار دیگران غوغا و شورانگیزی رادر پیراهن خود ندارد و جیب های واژه هایش تهی از احساس و عاطفه است و این دردی است که میانه جانم را می آزارد، دمی میخواهم بر ماشین زمان نشسته و در رویای خویش به چند دهه عقب تر روم به روزگاری که عشق سنگ بنای هر هنر و کاری بود روزگاری که حنجره ها بوی پول نداشته و هر آنچه برون می تراوید عشق بود و ماندگاری روزگاری که بزرگان در کوچه های بیدلی قدم زده و پای دیواری خوانان آن روزگار از مروت و مردانگی از گذشت و صبوری روایت میکردنند ما را چه شد که اینک اینچنین در کلاف بی مهری دست و پا بسته ره گم کرده ایم چرا این ایام سروده ها و اواز ها رگ خوبیهایمان را نمی لرزاند چرا شاعران قافیه هایشان بوی نا گرفته واز در و دیوار سروده هایشان مصیبت آوار میشود چرا حنجره ها چون عصای موسی اعجاز در احساس ندارند و چرا چونان باد می آیند و چونان باد نیز در خاکستر نسیان مدفون میشوند دراین عصر که چند دهک از نبود بزرگان موسیقی میگذرد گویی عشق و نوا را با خود به دیار ابدیت برده اند.
صداها دیگر صولت عشق و غرور را یدک نمیکشند وشعرها چونان یتیمان سر در گریبان پشت کلمات چمباته زده واز خود بی زارند. آلودگی صوتی
هرچند مزرعه احساسم را شخم می زنم تا در هیاهوی آهنگهای امروز غوطه ور شوم ودر رویای دلدادگی شناور شوم بیهوده تلاشی است که خون جاری در رگهایم را منجمد میکند چه شد و چه بلایی بر سر هنر موسیقی ما آوار شد که دیگر در باورهایمان عشق را توان حکاکی ندارد، آنگاه که آهنگی از دهه چهل یا پنجاه مترنم میشود گویی کام جان تشنه به زمزم عشق جانی تازه می یابد وقتی از حنجره خواننده برون می تراود
( تو ای پری کجایی که رخ نمی نمایی )
با وجود گذشت بیش از پنجاه سال هنوز هم چونان آبی زلال در دل کویر جاری میشود اثری که از جان بر امده و بر دل می نشیند. آلودگی صوتی
چه کسانی مسبب وضعیت نا به سامان شعر و موسیقی این روزگارند به هر سو که نشانه روی روی ترشانده و ترا به کلام خویش پشیمان میکنند و اگر خدایی ناکرده مسئولی را مورد سوال قرار دهی ٱن میشود که نباید میشد اما صداهای ناماندگار و اشعار ابگوشتی و آهنگهای سرقت شده دیگران و زخمه های بی احساس خنیاگران بر روح ساز چنان عمارت احساست را فرو می ریزد که چاره ایی جز پناه برده به بزرگان موسیقی دهک های گذشته نداری و این وصله پینه بسته ی هنر امروز چه مقصدی را دنبال میکند نمیدانم.
اگر دقت کرده باشید حتی رسانه های ملی هم برای رضایت خاطر لطیف مردم ناچار شدند تا به موسیقی های دهه های گذشته چنگ زده و از این طریق مقداری مرحم بر زخم کسانی میگذارند که موسیقی در زندگی آنان نقش پر رنگی دارد حتی اگر براین باور باشیم که نسل امروز ذائقه ی متفاوتی نیز دارد بازهم این حجم از آلودگی صوتی نمی تواند کام جوانان را سیراب از عشق موسیقی کند از این روست که بسیاری از نسل جوان امروز پل محمکی با هنرمندان دهه هایی که هنوز متولد نشده بودندبر پا کرده اند .
امیدوارم متولیان امر شعر و موسیقی مروری بر آنچه امروز بنام موسیقی به خورد خلق الله داده میشود کرده و با مقایسه ای اندک با چند دهه گذشته که با کمترین امکانات آثاری بزرگ به یادگار گذاشته اند پی خواهند برد که این موسیقی در چند سال آینده ویرانی غیر قابل جبرانی را رقم خواهد زد هنوز هم صدای مخملی استاد خالقی و نوای شیفته کننده بنان و صوت داوودی سیاوش آواز شجریان و نوای روح انگیز هنرمندان عصر عشق و عاطفه خستگی کار و آوار گرانی را بر شانه های مردم این روزکار سبک تر میکند هرچند نباید منکر اثاری قلیل شد که هنوز هم بوی طراوت و تازگی قدیم را میدهد اما در مجموع پس رفتی سترگ جان موسیقی ارزشمند ماررا آزار میدهد
به امید انروزی که موسیقی عصر حاضر بتواند حکاک عشق و عاطفه باشد بر روح تشنه انسانهای امروز و بقول شاعر…
(گوش اگر گوش من و ناله اگر ناله تو )
(انچه البته به جایی نرسد فریاد است )
- وقتی مدرسه، نابرابری را تثبیت میکند . . ! - شهریور ۲۶, ۱۴۰۳
- پارک لاله سقز در معرض نابودی . . ! - شهریور ۱۲, ۱۴۰۳
- ۱۶۶ بار اهدای خون متوالی توسط فرد سقزی - مرداد ۲۸, ۱۴۰۳