در مصاف با بارشهای برف و باران که همانا رحمتالهیست، این روزها بارشهای زیاد باران و اخیرا بارش برف موجب زحمت دادن مسئولان شده است، و به جای ایجاد بستر لازم و تدابیری کاربردی و کارا جهت مدیریت منابع آب، بارشها مسئولان را سردرگم و آشفته مینماید، دقیقا در زمان خشکسالیها و کمبود بارشها هم، این شوریدگی و آشفته حالی شامل حال مسئولان ما میشود!
مدیران کارکشته و حاذق در زمان بحرانها و آشفتگیها، مدیریت و عملکردشان هویدا میگردد، این دسته از مدیران که امثالشان در این حوالی کمتر به چشم میآید، در زمان بحرانها آنقدر کارا و توانمندانه عمل میکنند که بحران را نه تنها به بهترین شیوه مدیریت میکنند. بحرانها را به فرصتی برای بدست آوردن منابع و جبران نواقص حوزهی مدیریتی خود سوق میدهند، هیچ بحرانی آنها را تهدید نخواهد کرد و با تجارب و اندوختهی علمی و عملی که دارند پذیرا و آمادهی انواع بحرانها و آشفتگیها هستند.
این نوع مدیران در مواجهه با بحرانها خسته و دستپاچه نمیشوند، چون در کار و مسئولیت خود متخصص و مجرب هستند، خیلی از بحرانها و تنشها را عملا تجربه کردهاند که چنین جریانها را راحت مدیریت میکنند.
تمام بی نظمیها، ناموزونیها، بیکاریها، گرانیها، آشفتگیها، نابرابریها و بسی از فسادهای اداری و مالی محصول سوءمدیریتها و نااهلی مسئولانیست که با تملق و چابلوسی وارد جریانی از مناسبتها و جناحها و انتخابات میشوند و بدون در نظر داشتن حداقل تخصص و صلاحیت مدیریتی در آنها، صاحب کرسی و مسندی خواهند شد که سرانجام به خیلی از نگرانی، خرابیها و فسادها دامن میزنند و خود بانی و باعث موجی دیگر از بحرانهای مدیریتی میشوند.
هر چه میکشیم از مسئولانیست که عملا متخصص و توانمند و کارا نیستند. مسئول اگر مدبر، مجرب و در عین حال مقتدر باشد روندی از نظم و هارمونی شهر را فرا میگیرد و آشفتگی و نابسامانی جای خود را به آرامش و سلامت میدهد.
مسئولی را تصور کنید که سالها غیر از کسابت دواتگری و دواجی هیچ تخصصی نداشته ولی یکیاره فرصت را از زمان میگیرد با محبوبیت شغلی که در بازار داشته وارد گود مدیریت شهری میشود و به عنوان وکیل و نماینده مردم مسئولیت تمامی امور اجرایی یک شهر را عهدهدار میشود!
غیر از مبهوت و مسکوت و رکود مدیریتی چه انتظاری از چنین مسئولی دارید؟
یکباره تمامی زیرساختها و ظرفیتهای بالقوه یک شهر به محاق میرود!
مصداق بارز از موضع و عملکرد مدیریت شهری در بارش برف اخیر سقز یادآور مدیریت ضعیف شهری شد، این بارش نشان داد که بحران مدیریت شهری کماکان لنگ میزند، به دلیل فقر مدیریتی و نبود خدمات حمل و نقل، معابر و مسیرهای اصلی شهری همچنان به حال خود رها گشته است، در خیلی از محلات هنوز عملیات برف روبی و حتی جمعآوری زباله صورت نگرفته و تردد خودرو حتی عابران غیر ممکن است!
اگر کمبود ماشینآلات در بطن خدمات شهری وجود داشته است، چرا قبل از بروز بحرانها چارهاندیشی نمیشود؟! حتما باید بحرانی روی دهد و خساراتی به بار آید بعد به فکر علاج واقعه باشید؟!
بنا به برخی شنیدهها یکی از مدیران مدیریت شهری گویا اظهار داشته؛ که من برای کارهای بزرگ آمدهام!!
جناب مدیر افضل؛ شما یک کار کوچک را درست و تمیز به فرجام برسانید، تا گام دوم مدیریت شما محرز گردد، چرا که از تجمیع عملیاتی کردن کارهای کوچک، کارهای بزرگ هم حاصل میشود.
جناب شهردار و اعضای شورای از هم گسیخته شهر سقز؛ تعداد کم نیروهای تنظیف شهرداری با حداقل ماشینآلات فرسوده و شکسته یارای جمعآوری این حجم از برف نیست، به حمد خدا و همت مسئولین این شهر با این همه جمعیت از نظر بیکاری سرآمد استان و حتی کشور است. در چنین مواقع اضطراری میتوانید موقتا از نیروی مردمی بیکار استفاده کنید تا هم خدمتی مُسکنوار به بیکاران این شهر کرده باشید و هم عملیات جمعآوری برف و برف روبی مراکز شهر و دیگر محلات را به درستی انجام داده باشید.
مسئولان شهرستان بیجار با این جمعیت اندک برای مقابله با برف، دستگاه برف خور را راهاندازی میکنند و اقدام به پاک سازی خیابانها و جادهها و محورهای مواصلاتی مینمایند، آن وقت شهرستان سقز با وجود معاونت استانداری و فرمانداری ویژه، قادر به تهیه و تأمین حداقل ماشینآلات مناسب و نیروی انسانی کافی برای مقابله با برف و بارندگی نیست!
نمایندگان مردم اعم از نماینده مجلس، نماینده دولت و شورای شهر و شهردار با تعاملات لازم و پیگیری و جسارت قاطع با استانداری و مسئولان مافوق میتوانستند برای دومین شهر استان چارهها و راهکارها بیندیشند و تمهیدات لازم را برای تهیه ماشینآلات لازم یا حداقل دستگاه برف خور به عمل آورند.
اکنون میبینیم بغچهی فربه مسئولان ما در مصاف با تمامی بحرانها از مدیریت خالیست و هیچ تدبیر و راهکار ثمر بخشی را در هیچ موضعی از خود نمیبینند.
برای کدامین اقدام و عملکرد از سوی مدیران شهری میتوان عنوان مدیریتی تعریف کرد؟!
ریزش بارشهای جوی برف و باران به هر مقدار را دیگر نباید بحران نامید! تصور اینکه سیلاب یا زمینلرزه نه چندان بزرگی در این شهر اتفاق بیفتد! این چنین به اصطلاح، “مدیران نظارهگر بحران” هیچ پدافند و دفاع و مدیریتی برای کنترل بحران نخواهند داشت و شاید هم تدابیر غلط و نا آزمودهی آنها مزید بر مضاعف شدن بحرانها شود!
فرمانداری ویژه و شهرداری به عنوان عاملان و متولیان مدیریت بحران، ظاهرا اتیکت مدیریت را یدک میکشند، نوع خاصی از بحران بیکاری، بحران گرانی، بحران خودکشی نسبت به شهرها و استانهای همجوار دیر زمانیست در این شهر سایه افکنده است، اگر نمایندگان پر ادعای دولت و مجلس و مدعیان خدمت در این شهر وجود دارند و اگر ستاد مدیریت بحران در این شهر واقعا وجود دارد، چرا هیچ موضع و کنشی از این حضرات مدیران قابل تصور نیست؟!
- موج ترافیک عظیم در شهر سقز و فقدان حداقل تدابیر از سوی مسئولین ترافیک - آبان ۳, ۱۴۰۳
- راز معابر مارپیچی شهرک کارکنان شهرداری شهرک دانشگاه سقز - شهریور ۲۰, ۱۴۰۳
- نظم و نظام در نظام مهندسی سقز لنگ میزند . . . - مرداد ۳۰, ۱۴۰۳