بحران در مدیریت معادن سقز
بهنام نیک سرشت
پهنه یا زون سنندج – سیرجان را احتمالا در برخی کتابها و مقالات مطالعه کرده باشید و به لحاظ جنبه علمی و تخصصی آن فوکوس آنچنانی روی این قضیه نداشتهاید، بارها و بارها کلید واژههایی چون طبیعت زیبای کردستان، کوهستانی و کوهزادی ( کهزاد)، سلسله جبال را شنیدهایم و بی تفاوت و بی تأمل از کنار آن میگذریم، واقعیت آن است که کردستان به نوعی بهشت اقلیمی و زمین شناسی ایران شناخته شده است، اشتوکلین زمین شناس سوئدی، به واسطه تنوع آب و هوایی، تنوع زیستی جانوری و گیاهی و خاک غنی از املاح متنوع مناطقی چون کردستان، ایران را بهشت زمین شناسی معرفی کرد، پدیدههاى زمین شناختی بی نظیر ریشه در فعالیتهایی دارد که گذشتههای دور در طول دوران زمین روی طبیعت این پهنه رخ داده است، به همین خاطر آوازه کیفیت و کمیت سنگها و کانیهای رنگین و با ارزش این پهنه به ویژه کردستان و همآهنگ با فازهاى زمین ساختی شناخته شده در مقیاس جهانى در بیشترین مقدار معرفی میشود، به همینرو، این زون ناآرامترین و به گفتهاى دیگر پویاترین پهنه زمینشناسی ایران است.بحران در مدیریت معادن سقز
کوههای سر به فلک کشیده کردستان روی پهنهای از رشتهکوه زاگرس واقع شده که سنگها و کانیهای ارزشمند اقتصادی آن به نوعی کردستان را به نگین معدنها تعریف میکند، اگر منابع معدنی زیر بنای تمدن و توسعه باشد، معادن کردستان نقش بیبدیلی میتواند در اقتصاد این سرزمین و حتی کشور داشته باشد.
در جای جای این سرزمین معادنی وجود دارد که نظیر آن در کمتر جایی از این کشور پیدا میشود، از سلسله کوههای مریوان و اورامانات و چهلچشمه و سارال گرفته تا نهکهروز و آربابا و قندیل (واقع در سقز و بانه و پیرانشهر) سنگها و کانیهای آن از نظر اقتصادی، سرآمد دیگر شهرها و استانهای کشور است.
از ظرفیتهای مهم استان کردستان معادن غنی آن است که متأسفانه از یک درد مزمن تاریخی به نام ایجاد نشدن صنایع پاییندستی فراوری و خامفروشی رنج میبرد و مردم استان، عایدی قابل توجهی از این معادن مهم نصیبشان نمیشود.
ضرورت ایجاب می کند که مسئولان شهری و استانی، نمایندگان مجلس و دولت به صورت فوری در سیاستهای معدنی در استان، ورود و بازنگری این موضوع را در اولویت قرار دهند.
و این در حالیست که سنگهایی چون سنگ مرمریت، مرمر، گرانیت، تراورتن از مهمترین سنگهای استان کردستان به صورت خام از این استان خارج میشود از طرفی سنگ مرمر کردستان به عنوان محصولات استراتژیک صادرات جهانی، ثبت جهانی شده و میتواند دریچه تازه از امید برای رونق فراوری مرمر در کردستان فراهم گردد.بحران در مدیریت معادن سقز
از طرفی دیگر وجود معادنی از قبیل ؛ آهن، طلا، مس بر آن میرود که لزوم کارخانههای فرآوری طلا و مس، و کارخانه ذوب آهن به مقیاس برترین کارخانههای کشور در این استان و شهرهای آن دایر میگردید.
بسط توسعه یافتگی و گسترانیدن منابع اشتغالزا ناشی از وجود این معادن غنی تنها آمال و غنیه مردمان این استان است.
شایان ذکر است که کارخانه ذوب آهن سقز واقع در شهر صاحب که توسط سرمایهگذاران خارجی به اجراء و بهرهبرداری درآمده است، در واقع باید گفت این سرمایهگذاری، اقدامی برای ذوب آهن نیست، به تعبیر دیگر هیچ کانسنگ یا سنگ آهنی در این کارخانه، فرآیند ذوب و ریختهگری و تبدیل آن به اسلب، بیلت یا شمش آهن یا به مصداق دیگر تولید قطعات آهن و میلگرد را ندارد.
به راه انداختن کارناوال و بوق و کرنای جنجال برانگیز احداث ذوب آهن سقز توسط مسئولین استان کردستان و برانگیختن افکار عمومی مبنی بر احداث چنین طرحی، کدام دستاورد شغلی و موهبات دولتی را به دنبال داشته است؟!
این کارخانه با این غول تبلیغات عملکرد نمایندگان دولت و مجلس استان کردستان که میبایستی صدها نفر کارگر ساده و صدها نفر تحصیلکرده دانشگاهی در انواع رشتههای مهندسی را جذب میکرد، محدود به حداقل ده نفر نیرو آنهم از افراد اختصاصی و گزینشی خودی از اعضای دوستان و فامیل مجریان این طرح میباشد که غیر از انتفاع شخصی سرمایهگذاران و مجریان آن و سود دهی برای دولت، ریالی عاید مردم این شهر نمیشود.
کارخانه ذوب آهن سقز، نه ذوب آهن است نه کارخانه…
کارگاهیست برای خردایش کانسنگهای آهن صرفا جهت تغلیظ کردن سنگ آهن، به بیان دیگر مقادیری از باطلههای کانسنگ آهن را جدا کرده به اشکال مختلف کروی ( گندله) یا بادامی شکل تقریبا تخلیص شده از سنگ آهن در میآورند و به عنوان مواد اولیه تحت نام آهن اسفنجی یا بریکت، روانه کارخانههای ذوب آهن و فولادسازی کلانشهرها و استانهای کشور از قبیل اصفهان، کاشان، خراسان، گیلان، یزد، اهواز و دیگر استانهای دارای ذوب آهن و فولاد سازی می کنند، این اقدام نوعی دیگر از خام فروشی و خارج کردن منابع معدنی از استان کردستان و شهرستان سقز است.بحران در مدیریت معادن سقز
اصطلاح کارخانه تولید ( نه فراوری) آهن اسفنجی سقز، به نوعی تأیید و مهر کردن آشکار دولت برای خام فروشی دولتی، یا غارت کردن انبوه معادن این شهر و به مراتب معادن دیگر شهرهای استان کردستان به خارج از این استان و بعضا به کشورهای دیگر است و این در حالیست که کردستان دارای ظرفیتهای معدنی بالقوه ارزش اقتصادی و بسیار غنیتر از استانهای دیگر کشور مستعد سنگها و کانیهای متعدد و متنوع میباشد که تنوع موجود در معادن کردستان این قابلیت را میدهد که در کنار هر معدن، صنایع فرآوری را می توان ایجاد کرد.
شهرستان سقز، دومین شهر استان کردستان و اولین شهر منبع ذخایر معدنی از جمله آهن ( پلیمتال) مس و طلا و سیلیس می باشد و اسفناک باید اذعان نمود که بهرهبرداران منابع معدنی این شهر را، اغلب غیر بومیهای خارج از شهر و استان تشکیل داده است که همچون مور و ملخ روی منابع این شهر اسکان داده شده اند و ذخایر را آشکارا به تاراج میبرند.
برخی شنیدههای محرز و موثق حاکی از آن است؛ برخی از پروانهداران استخراج معدن که توانایی هزینههای عملیاتی و استخراج را ندارند، پروانه خود را با مبالغ هنگفتی به سرمایه داران نافذ غیر بومی اعم از حقیقی و حقوقی به فروش میرسانند و حق هزاران جوان بی کار اینگونه پایمال میگردد.
این پروانههای خریداری شده در پروسه اخذ تسهیلاتِ کلانِ میلیاردها تومان پول دولتی جریان پیدا میکند که جزء اندکی از این مبالغ صرف هزینههای صوری عملیاتی میشود و بخش بیشتر این مبالغ در کانالهای دیگر بازار به چرخش در میآید و صنعت پولشویی هم از این مجراها به انحاء دیگری، سیکل خود را میپیماید.
برخی دیگر از این خریداران پروانه استخراج معدن، با سرمایه خود فرآیند استخراج به صورت خام فروشی کانسنگ و خاک فروشی حاصل از جریان استخراج را شروع میکنند و میلیاردها تن معادن را از نقاط پایش شده از شهر خارج و تاراج میکنند بی آنکه سودی عاید این شهر گردد و بی آنکه مسئولی، مسئولانه برخورد کند و حق مسئولیت و دفاع و حفاظت از مرز و بوم تحت حفاظت خویش را اداء نماید تا اتمام یا تداوم کرسی حریص خود روزه سکوت میگیرد، این نوع رویکرد مسئولین و سکانداران حریص، نه تنها به میز خدمت مردم بی اعتناء بودهاند، ظلمی نابخشودنی در حق یک ملت مرتکب شدهاند.بحران در مدیریت معادن سقز
به نقاطی چند از مکانهایی که در حال حاضر، بی وقفه و تمام نشدنی از آن خام فروشی و خاک فروشی به استانهای دیگر انجام می شود، اشاره می کنیم؛
۱. روستای خالی از سکنه یاپشخان: از توابع دهستان کلتپه و علیآباد ( از نوع اسکارن) دارای ذخایر غنی سنگ آهن، که مدتهاست، افراد بومی سرمایهدار و غیر بومی از معادن آن خام فروشی میکنند و برداشت از حجم و ضخامت و تناژ کانسار آن تمامی ندارد. شایان ذکر است که سرمایهداران شرکتهای بومی و غیر بومی، فراتر از پروانه استخراج، از طریق رانت و روابط ستادی و حزبی موفق به اخذ پروانه کارخانه ذوب آهن( کنستانتره) شدهاند تا بتوانند از این طریق تناژ بیشتری از معادن را برداشت و برای کارخانههای خارج از استان، خام فروشی نمایند.
۲. روستای حسن سلاران از توابع بخش سرشیو سقز، دارای ذخایر غنی از آهن ( هماتیت و مگنتیت) که شرکتهای غیر بومی با داشتن پروانه استخراج در حال خام فروشی و خارج کردن سنگ آهن از این منطقه هستند که غیر از تخریب جادهها، تخریب مراتع، نابودی پوشش گیاهی مورد چرای دام، آلودگی های زیست محیطی و آلودگی آبهای سطحی و زیرزمینی چیزی عاید این روستا نمیشود.
۳- روستای کانی جشنی و عصرآباد از توابع بخش مرکزی شهرستان سقز، مستعد کانسنگ آهن و سیلیس هستند، خام فروشی و خاک فروشی فرآوردههای معدن به ویژه سیلیس توسط شرکتهای غیر بومی بدون آنکه احدی از این روستاها به اشتغال درآید استخراج را به مصداق تاراج درآورده و تبعات ناگوار حاصل از استخراج معادن روی طبیعت و آسمان آبی این روستاها سایه انداخته و طبیعت آنها را زمخت و دودآلود نموده است.
۴- روستای کرویان و قلقله و قبغلوجه:
از توابع بخش مرکزی سقز، واقع در مسیر جاده بانه، غنی از معدن طلا که بخش اعظم این رگههای معدنی در میان گسلهایی قرار دارد، که هنگام کوهزایی و تشکیل پستی و بلندیهای زمین، در این زون دگرگونی ذخیره شده است که طبق بررسیها و نقشههای سازمان زمین شناسی کشور، این روستاها دارای صدها میلیون تن طلای خالص ذخیره شده میباشند که در بخشهای شناسایی شده آنها بالغ بر ۱۵ میلیون تن طلای خالص محرز شده است.بحران در مدیریت معادن سقز
عملیات اجرایی بهره برداری از معدن طلای قلقله سقز هفتم دی سال ۱۳۹۶ با حضور علی ربیعی وزیر وقت تعاون، كار و رفاه اجتماعی، بهمن مرادنیا استاندار كردستان، نمایندگان مردم استان در مجلس شورای اسلامی كلنگ زنی و قرار شد کارخانه استحصال طلا در همان سال برای بهرهبرداری از طلا احداث شود که هنوز احداث نشده و قطعا به دلایل امنیتی احداث نخواهد شد و در صورت عدم ساخت کارخانه فرآوری طلا، محتمل است که خط تولید طلای خالص در سقز به سنگ فروشی و خاک فروشی یا همان خام فروشی تبدیل شود.
بحث اشتغالزایی و جذب نیروهای این منطقه در ابتدای کار، پارادوکسهایی بود که به تاریخ پیوست و علی ای حال در صورت احداث کارخانه استحصال طلا، نحوه بهرهبرداری طلا به روش سیانوراسیون یا محلول سیانید( NaCn) خواهد بود.
توضیح و تشریح چگونگی جداسازی طلا از کانسنگ به روش سیانوراسیون یا محلول سیانید و دیگر روشهای جداسازی از حوصله این یادداشت خارج است، ولی این نکته لازم به ذکر است که سیانور مادهایست بسیار سمی و کشنده و با ورود این ماده سمی به خاک و هوا و به ویژه در آبهای زیرزمینی به مراتب خطرات جدی زیست محیطی و مرگباری را برای کشاورزان ایجاد خواهد کرد.
شایان ذکر است که با توجه به دادههای ژئوفیزیک و ژئوشیمی این زون سرشار از ذخایر معدنی، بخش اعظم ذخایر طلا در این سه روستا ( کرویان، قلقله و قبغلوجه ) متمرکز شده است، عملیات استخراج طلا و باطلههای آن چه به صورت خام فروشی و چه به صورت فرآوری یا کارخانه استحصال انجام بپذیرد توأم با استخراج، گازهای مضری چون گاز جیوه، سیانور و سم آرسنیک و زباله معدنی وارد منابع آبهای سطحی و زیرزمینی و خاک و هوا میشود، معدن کاری طلا، سوای سود آوری بالایی که دارد از پر آلایندهترین فعالیتهای تجاری میباشد.
بخار جیوه حاصل از استخراج طلا، به لحاظ ایجاد سمیت شیمیایی و با ورود آن به آب و هوا، معدنکاران و کشاورزان را با خطر جدی بیماریهای تنفسی و عصبی مواجه میسازد، علاوه بر آن باعث بر هم زدن اکوسیستم منطقه و بلای جان حیات جانداران و گیاهان به ویژه زیستگاه گونههای بومزاد در آیندهای نزدیک خواهد شد.
یکی از این گونههای بومزاد، سمندر خال زرد کردستانیست که در اثر استخراج طلا، با خطر مرگ دسته جمعی و انقراض مواجه خواهند شد.
گفتنیست که در اثر استخراج طلا و ورود گازهای سمی و زبالههای معدنی به رواناب و آبهای زیرزمینی و سرازیر شدن این آبها به مناطق پایین دست و سد چراغ ویس، آلودگی آب این سد هم چندان دور از انتظار نیست.
از دیگر روستاهایی که به صورت فعال و نیمه فعال در حال اکتشاف و استخراج معادن هستند می توان به روستاهایی از قبیل:
خاک زرد آرمرده و بوئین بانه، بوخلو (بایدر)، دره زیارت، کندهسور، چاغرلو، قیلسون، سیفآباد، مله، قهرآباد(سلیمان)، کندولان، رستمان، قلعهگاه گورگور، گلزارعلیا( قوزلو) و… اشاره کرد.
از طرف دیگر مسئولین استان و شهرستان بی نوای سقز با هماهنگی رئیس اداره صمت، به شناسایی معادن شهرستان با استفاده از دادههای ژئوفیزیک هوایی و ژئوشیمی کماکان ادامه داده و در نتیجه آن سالانه هزاران کیلومتر مربع زمین برداشت شده را به سازمان زمین شناسی معرفی و واگذار می کنند و زعم بر آن می رود که در چند سال آینده تمامی معادن استان و شهرستان در چنگال شرکتهای غیر بومی قرار گرفته، خام فروشی و خالی کردن روستاها از معادن بسط بیشتری پیدا کرده و استخراج بی رویه، مراتع و دامداری را عملا به قهقراء و زوال میکشانند.
حال سؤالی که به ذهن متبادر میگردد این است که؛ این استان و به ویژه شهرستان سقز که معادن متفاوت و متعدد آن میتواند نقش بیبدیلی در زیربنای توسعه و تمدن و صنایع و تجارت ایفا کند، چرا هنوز از کارخانه فرآوری معادن محروم است؟! چرا استان کردستان با آن همه معادن زرّین و منحصر به فرد از حیث شاخصهای اقتصادی هنوز در رتبهبندی استانها،
جزء استانهای آخر بی برخوردار و کم برخوردار است؟!
نمایندگان عالی دولت و مجلس چرا سکوت کردهاند؟! خام فروشی و خاک فروشی توسط شرکتهای غیر بومی از این شهرستان تا کی ادامه دارد؟!
معدنهای سقز با سرمایهگذاری و برنامه چند ساله میتوانست عامل توسعه و دگرگونی زیرساخت توسعه منطقه باشند و اگر به شکل صحیح از این منابع طبیعی و ملی استفاده میشد شاید وضعیت اقتصاد، اشتغال و راههای شهری و روستایی سقز این چنین نبود و جوانان ما در این معادن مشغول به کار میشدند!بحران در مدیریت معادن سقز
به طور مثال برای مقایسه در مبحث معادن در استان های همجوار می توان معادن آهن سقز با شهرستان بناب در آذربایجان شرقی را مثال زد که از حیث غنی بودن قابل قیاس نیستند.
معادن متعدد آهن سقز در سطح استان و کشور جایگاه ویژهای دارد، و این در حالیست که شهرستان بناب با آنکه فاقد ذخایر قابل دسترس معدن آهن میباشد، صاحب کارخانه ذوب آهنیست که مواد اولیه آن بیشتر ضایعات آهن یا آهن قراضه را تشکیل داده است.
مجتمع فولاد صنعت بناب در زمینه تولید مقاطع فولادی ( میلگرد، تیر آهن، شمشهای فولادی و آلیاژی، نبشی و ناودانی در قالب هفت خط توليد نورد گرم) ضمن جذب صدها کارگر و تحصیل کرده دانشگاهی، به عنوان یکی از قطبهای تولید آهنآلات و مقاطع فولادی در سطح استان و کشور مطرح است، شهرستان سقز نیز با آن همه ذخایر آهن و داشتن زمینه وافر و مستعد برترین کارخانه ذوب آهن، همواره مورد اجحاف و بیمهری مسئولان واقع گشته است. تولید آهن اسفنجی یا بریکت، اقدامیست برای تهیه مواد اولیه کارخانههای ذوب آهن شهرها و استانهای دیگر از جمله شهرستان بناب و آلودگی زیست محیطی را بهانه کرده اند تا بستری برای بسط و گستردگی مجرای خامفروشی عمده را برای این شهر به ارمغان بیاورند.بحران در مدیریت معادن سقز
مسائل آلودگی زیست محیطی و آلودگی هوای ناشی از احداث کارخانههای فرآوری معادن را بهانه نکنید، نفسهای مردم از بیکاری و گرانی و فشارهای اقتصادی به شماره افتاده است!
در پایان گستره این بحث باید گفت مردمان فقیر استان کردستان بالاخص شهرستان سقز، روزهای گرسنگیشان را روی بزرگترین معادن و ذخایر زیرزمینی در جهان، سر به بالین می گذارند.
- نظم و نظام در نظام مهندسی سقز لنگ میزند . . . - مرداد ۳۰, ۱۴۰۳
- دبیرستان پسرانهی انبیاء سقز به دبیرستان شاهد تغییر یافت . . ! - مرداد ۲۵, ۱۴۰۳
- به بهانهی روز خبرنگار . . . - مرداد ۱۷, ۱۴۰۳