حجاببانها، درد یا درمان؟!
چرا کسی آنها را گردن نمیگیرد
منصور شیخی سردبیر نیشتمان قلم
در گزارشهای اخیر رسانههای سطح ایران و پرسش خبرنگاران از مسئولین مختلف کشور در خصوص اینکه مسئولیت حجاببانها با چه نهاد دولتی یا حکومتی است و چه ارگانی مجوز حضور این نیروها را برای تذکر حجاب در ایستگاههای متروی تهران صادر کرده است، تاکنون هیچ مسئولی مسئولیت حجاببانها را بر عهده نگرفته است.در پرسش اخیر خبرنگاران از وزیر کشور، ایشان ادعا کردند که این نیروها خودجوش و از خود مردم هستند و بنا به وظیفهی شرعی صرفا تذکر لسانی میدهند. ( امر به معروف و نهی از منکر )
پیش از این هم مدیر ارتباطات و روابط بینالملل شرکت بهرهبرداری مترو تهران وجود “حجاببانها” را در مترو منکر شده بود و گفته بود که این افراد “یگان حفاظت” هستند و تنها وظیفهی برخورد با مسائلی از قبیل دستفروشی، بساطگستری، کودکان کار و نظم و امنیت مترو را بر عهده دارند.
روزنامهی اینترنتی فراز، در ۱۵ مرداد سال جاری در تیتری که شهرداری با حقوق ۱۲ میلیون تومان حجاببان استخدام میکند، این مسئولیت را روی دوش شهرداری تهران انداخت اما شهرداری هم اکنون این مسئولیت را از سر خود باز کرده و در روزهای اخیر معاون زاکانی شهردار تهران میگوید؛ آنها نیروهای یگانحفاظت هستند و نیرویی به نام حجاببان نداریم و مسئولیت تعریف شده برای این نیروها، برخورد با مسایلی است که در پاراگراف فوق به آن اشاره شد و مسئولیتی به نام حجاببان یا متذکران حجاب را از چهرهی آنها پاک میکند.
میتوان منکر این شد که بعد از اعتراضات سال گذشته، تعداد زنانی که روسریهای خود را بدون اینکه پوششی برای موهایشان باشد دور گردن میاندازند، هر روز در حال افزایش است و این تصاویر را در شهر تهران به وفور و بیشتر از شهرهای دیگر میتوان مشاهده کرد.اما آیا تقابلهای محسوس و نامحسوس و به قول معروف یکی به در و یکی به تخته زدنهای مسئولین و امامان جماعتِ بیشتر شهرهای ایران بر سر مسئلهی حجاب که زنان بدونِ روسری، آن را حجاب اجباری و نه اختیاری میخوانند، میتواند نگرش این بانوان را به نسبت موضوع حجاب تغییر دهد؟ یا اینکه این مبحث هم که گاهی روی کورهی داغ اتفاقات ایران میرود و گاهی هم روزها در سکوت و بی تفاوتی در زیر سایهای موقت، خود را پنهان میکند، همچون موضوع ویدیوهای دههی ۶۰ و ۷۰ و گیرندههای ماهوارهای شبکههای تلوزیونی و تجهیزات آن برای دریافت کانالهای تلویزیونی که صراحتا در قوانین جمهوری اسلامی ایران برای آن مجازات تعیین شده اما همانگونه که میبینیم امروز کمتر خانهای در سطح کشور وجود دارد که در آن ماهوارهای نباشد و دیشی در پشتبامش وصل نشده باشد و تب و تاب بگیر و ببندها و جریمههای قانونی برای استفاده کنندگان به گوشهای از سکوت اصلاح قوانین در این خصوص رفته است، مواجه خواهد شد و بود و نبود آن در روزمرگی بانوان ایرانی برای داشتن یا نداشتن حجاب گم میشود.
در هر صورت سوای حدودات دینی در این خصوص و قوانین بازدارنده در موضوع حجاب، مسئولین و دستگاه قضا باید به فکر چارهای بر منافع عمومی و نه تقابلهای سلیقهای و یا اعمال خشونت توسط نیروهای نظامی، انتظامی یا به اصطلاح خود مسئولین، آمران به معروف و ناهیان از منکر باشند و این نیروها را که عضوی از خانوادهی اجتماع ایرانی هستند در مقابل مردم قرار دهند چون این تقابلها نهایتا “بازی دو سر باخت” است و دردی از دردهای مردم در اوضاع نابسامان اقتصادی که بیشتر هموطنان را در موجهات معیشتی فلج کرده و روحیات شاد دهههای گذشتهی آنها را به ناآرامی و تشویش کشانده، دوا نمیکند و تصمیمات نادرست و تحرکات روشن و گاهی چراغ خاموش میتواند وقوعات جبران ناپذیری را برای هردو طرف یعنی مردم و مسئولین و ضابطین قانون، به دنبال داشته باشد.
- تاکسیهای اینترنتی،ناجیان حمل و نقل درون و برون شهری - اسفند ۲۵, ۱۴۰۲
- گاو شیرده، گوسفندان شیربرنجده . . . - اسفند ۱۲, ۱۴۰۲
- حجاببانها، درد یا درمان؟!چرا کسی آنها را گردن نمیگیرد - آذر ۷, ۱۴۰۲