رسانه تنها اهرم مبارزه با فساد برای روز خبرنگار
با قلم مشترک بهنام نیک سرشت و منصور شیخی

امروز در تمام کشورهای دنیا؛ رسانههای آزاد و مستقل، احزاب مستقل و سازمانهای مردم نهاد ( سمنها ) میتوانند اهرمهای مبارزهی قدرتمند با انواع فساد سیستماتیک دولتها باشند و به عنوان ساختارهای ضد فساد نزد دولت و ملت هم اهمیت ویژهای دارند تا آنجا که حضور و ظهور آنها در شکلگیری دولتها، مردمگرایانه نقش ایفا میکند.
و اما در ایران که اساسا حزبی وجود ندارد، جناحهایی سودای شکل گیری انتخابات و دولت را به سینه میزنند که خود از بدنهی دولت هستند. سازمانهای مردم نهاد نیز در برخی موارد برای تأمین اهداف و مقاصد خود، نفوذ و ورود دولت را الزامی میدانند با این حال تنها رسانهها هستند که حامل پیام روشنگری و شفافیت و واقعیتها هستند.
خبرنگار را از روی انگارهها و نگارش و نگرشهایش بشناسید که قلمش تا مغز استخوان تا عمق فقری که سینهاش را چاک انداخته است، تا خون در جوهر سیالش جاریست تا فساد در سیمای پژمردهی دیار مظلومش باقیست، تا آنسوی سیاهیها و تیرگیها و تا سپیدهدم سحر، ساحر قلم میشود تا به صبح امید برسد.
قلم خبرنگار تفکر و اندیشهی سیال و پایان ناپذیری دارد، از وجدان الهام میگیرد و محکمهای جز وجدان را لایق محاکمه نمیداند.
خبرنگارانی با این اوصاف با آنکه کم نیستند؛ اوقات گرانبهایشان را با نشر واقعیات شبانهروزی برای مخاطبین و شهروندان صرف میکنند.
امروز این خبرنگاران حق طلب و حقدوست که نسبت به امور مدیریتها حس مسئولیت پذیری و نظارت درونی دارند را خیلی راحت در هنگام انجام رسالتشان، جلب و تفتیش میکنند که مبادا با گروههای معاند در ارتباط باشند.
در هنگام تحصن بر حق گروهی از معلمان، حضور خبرنگاران وظیفه شناس و ناشران حق و حقیقت را نیز غیر قانونی جلوه میدهند که در هیچ قانونی از همین کشور قید نگردیده و او را به جرم حاضر شدن در تمامی تجمعات ( قانونی و لاغیر) جلب میکنند.
این در حالیست که رئیس جمهور بارها در جمع فعالان رسانهای اعلام داشته است که؛
«نقدها در اصلاح امور فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعه بسیار اثر گذار و موجب تعالی کشور میشود. مسئولان باید در مقابل انتقاد با روی باز رفتار و از نقد و منتقد استقبال کنند، صعهی صدر و تحمل خود را افزایش دهند، چرا که رمز زنده ماندن، پویایی و تعالی یک جامعه را در نقد پذیری و مسیر پیشرفت دانسته است.»
سخنی به بیراهه نگفتهایم که بگوییم؛ خبرنگاران اهل قلم بالهای اندیشه و تفکر جامعه هستند.
خبرنگاران با طرح نظرات و گزارش و یادداشتهای خود برای اصلاح امور و بهبود وضعیت مدیریتی، کاستیها و کم کاری مدیران را برجسته میکنند تا بهبودی و ساماندهیها را خلق نمایند!
شاید اگر انتقال و نشر اخبار و حوادث، بخصوص انتشار وقوعات سیاسی از شبکه عظیم رسانه صورت نمیگرفت تمامی سیاستهای دنیای امروز خارج از قالبهای تعریف شده همچون دموکراسی، به دیکتاتوری مطلق کشیده میشد و سیاسیون آنچرا که نه بر مصلحت مردم بلکه بر مصلحت خود و اطرافیانِ انگشت چربِ نوکر معابشان میچرخاندند.
فدراسیون جهانی روزنامه نگاری ( IFJ ) میگوید؛ در سال ۲۰۱۷ دست کم ۸۱ خبرنگار در سراسر جهان بر اثر حمله، انفجار خودرو و تیراندازی کشته شده اند.
به گزارش کمیته حفاظت از خبرنگاران ( CPJ )، ترکیه با ۶۸ خبرنگار زندانی، رتبه اول عدم رعایت حقوق ژورنالیستی را دارد و در گزارشی دیگر می گوید؛ از آغاز سال ۲۰۱۹ تا کنون ۱۴ خبرنگار کشته و ۶۳ تن مفقود شده اند.
در سال ۱۹۹۶ در حالی که ورنیکا گورین خبرنگار ایرلندی در خودرو شخصی اش پشت چراغ قرمز متوقف بود به ضرب گلوله کشته شد.
حرفه خبرنگاری یکی از پر خطر ترین حرفههای دنیاست که علاوه بر خطرات حاشیهی تهیه یک خبر در زمان جنگ، تظاهرات، درگیریهای پلیس با متخلفان و پرده برداری و افشای فساد باندهای مافیایی که بیشتر شامل مسئولان رده بالای یک نظام سیاسی میشود، در زمان استراحت و حضور در میان خانواده هم استرس و التهاب ناشی از تهیه و تنظیم اخبار یا قلم زدن و نقد عملکرد مسئولین یا پیگیری شکایات به واسطهی افشاء یا نقدهای بُرنده، کیپ تا کیپ زندگی حرفهای خبرنگار شرافتمند را احاطه کرده است.
فرقی نمیکند خبرنگار در کجای دنیا و در چه نظامی از سیاست یک کشور قرار گرفته باشد، به او لقب فضول میدهند و چون توانایی رویارویی با قلم و دوربین او را ندارند ناچار به انتخاب دو راه میشوند، یا تطمیع یا تنبیه که امروز به واسطه عدم وجود پشتوانههای مالی و رفاهی و نبود مصونیت و مراقبت توسط نهاد حکومتی و قوانین پشتگیرانه از این قشر آسیب پذیر، راه اول و تطمیع، بیشترین آمار خلاصی از دست خبرنگار و رسانه را به خود اختصاص میدهد.
همین چند وقت پیش بود که یکی دوتا از رسانههای سقز مدام نماینده را به رگبار نقد و پاسخگویی به عملکردهایش بسته بودند و در یک روز آرام، دفتر آقای نماینده آنها و چند رسانه دیگر را مثلا برای هم افزایی دعوت کرد و پس از هم فزونی به آنها کارت هدیه و بستههای معیشتی داد تا هم سهم خود را از آن بردارند، هم به تشخیص خودشان مثلا دست چند نفر نیازمند را با این بستهها بگیرند.
رفتاری کاملا غیر حرفهای و دور از شئونات ژورنالیستی و جایگاه خبرنگاری که از آقای مسئول رکب بخورند و آن را به حساب مرحمت والایش بنویسند که هیچ معنایی در پس اینچنین الطافی بجز ساکت کردن و چرب کردن سبیل و از مگسک اسلحه تطمیع، وسط سیبل شرافت خبرنگار را نشانه گرفتن، چیزی دیده نمیشود.
خبرنگار خوب میداند که شخص مسئول از تیغ قلم وحشت دارد اما گاها خود را به فراموشی میزند و رسالتش را پشت منافعش پرت میکند و رسانهی مردمی خود را که وفق قوانین باید در جهت منافع عمومی و مردمی باشد با دریافت هدیه و موقعیتهای شغلی درجه ۱۰ که نه به واسطه تخصص و تعهد بلکه برای بستن دهان اوست، میفروشد و اصطلاحا او را دچار مناسبت میکند.
نقشهای بسیار دقیق و زیبا از سیاستهای قدرت که دست روزنامه نگار سست عنصر را آنقدر خالی میگذارد که با دراز شدن دستهای مهربان مسئولین، خود به خود باز میشوند و آن را به گرمی میفشارند.
در چنین شرایطی که کار ژورنالیستی، مرد کهن و اراده پولادین میخواهد، مردانی شرافتمند هم هستند که هیچ وقت دست و دلشان نمیلرزد و مردمشان شرفشان و رسالتشان ناموسشان میشود و تهدید و تطمیع را به فرصتی برای انعکاس واقعیتها تبدیل میکنند.
درود بر خبرنگارانی که امروز به واسطه شمشیر زدن بر تنه درخت ظلم و فساد در هر گوشه جهان، یا پشت میلههای زندان هستند یا زیر خاک حقیقت آرام گرفتهاند.
Latest posts by نیشتمان قلم (see all)
- نامهای به مدیر کل آموزش و پرورش استان کردستان - آذر ۳, ۱۴۰۲
- عقدهها، حقارت و خودکمبینی خودکامگان - آبان ۲۱, ۱۴۰۲
- کردستان و گفتمان توسعه - آبان ۱۶, ۱۴۰۲