با پارادوکسهایی ناشی از بودن شورا که تا بحال سقز به خود دیده است، این شهر نیاز به یک نفس راحت دارد. پنجمین دوره شورای اسلامی سقز با باری از ننگین ترین و شرمآورترین و کارنامه شوم و اسفناک در حال اتمام است. در این دوره مرگ اعتبار و نجابت را بر پیشانی سقز، مهر قباحت زدند. سقز در گذار بودن یا نبودن شورا
میگویند؛ “قدمت تاریخی، تمدن و فرهنگ هر شهری را معرفی میکند” با این تعبیر کهنترین شهرها، طبیعتا غنیترین فرهنگ و تمدن را باید دارا باشند. با نمونههای برداشت شده از پدیدههای این شهر، یقینا میتوان گفت؛ سقز از قدیمیترین شهرهای ایران و جهان است، با این حال به تناسب قدمتی که این شهر دارد، میباید مسئولانی زبده و فرهیخته، فرهنگ و تمدن و ظرفیتهای بیبدیل آنرا، ضمن حراست و حفاظت، بسیار توسعه یافته بسط می دادند. سقز در گذار بودن یا نبودن شورا
از چشم چنین پارلمانانی نالایق و ناتوان، نه تنها سقز و بسیاری از شهرهای ایران رنگ توسعه را به خود ندیدند بلکه دور بطلان و قهقرایی را برایشان به ارمغان آوردند.
تصور اعضای شورای چهار سال قبل این شهر را به دقت تداعی کنید، رزومههای رنگین و متنوع کاندیداها را به خاطر بیاورید، زیر عکسهای روتوش داده و ژست گرفته فریبنده آنها، رزومههای طومار شده به چشم میخورد!
چه شعارها و سخنهای بی حاصلی گفته نشد و هیچ سخنی به فرجام نرسید.
با آنکه تخلف انتخاباتی تک تک اعضاء کاملا محرز شد ولی انتخابات را ناگزیر رسمی اعلام کردند، که از همان ابتدا شعور و فهم مردم را به سخره گرفتند.
با این اوضاع پیش آمده و از طرفی معیشت سخت و فشار اقتصادی فلج کننده، بعید به نظر میرسد که مردم شوری معنادار برای انتخاب کردن داشته باشند.
با وقوع فسادهای مالی قبیح از حضرات شورا و شهرداری، ایجاد انگیزه ای انتخاباتی، یادآور روزهای توهین به شعور عمومی و نمک پاشیدن بر زخمهای مردم است.
آری سالی که نکوست ز بهارش پیداست…
شورایی که نکوست از هیئتش پیداست…
هیئتی که زمین و زمان را با قولها و وعدههای نشدنی که بسیاری از آنها با وظایف شورا ارتباطی نداشت، از ناآگاهی و نادانی و فهم و شعور مردم سوءاستفادهها کردند تا عدهای با وراجیها اراجیف ببافند و سرانجام کرسی کوثر نشینان پنجم را کسانی در دست گرفتند که غیر از سفسطه گوییهای پوپولیستی حرفی برای عمل نداشتند. سقز در گذار بودن یا نبودن شورا
هفت نفر از اعضای شورای سقز که هیچگاه نظراتشان به اقتباسات شورایی هفت نشد! یکی نشد! متفق نشد! هر هفت نفر آنها با ادعاهای پوشالی، که بی جهت و بی مورد با هم اختلاف نظر فاحشی داشتند و بر صفحات سفید سقز، هیچها و پوچهای تاریخی رقم زدند.
با عملکردهای نداشتهشان، پروژهای در دست اقدام و نیمه کاره پیشین، زیر لایههای خاک دفن شدند. سقز در گذار بودن یا نبودن شورا
بدهیهای صد میلیاردی را به شهرداری تحمیل کردند و از همان سالهای اول شهر را به شهر ارواح تبدیل کردند! سقز در گذار بودن یا نبودن شورا
گاهی برخی شعارها چون تحقق نمییابد، آسان و راحت روی زبانها جاری میشوند و آنرا خوراک تبلیغاتی میکنند. اوان تبلیغاتی دوره پنجم هم از این دست شهارها بود که یکی از اعضای شورا شعار “توسعه متوازن شهری” را برای سقز فریاد میزد اما غافل از اینکه اقدام برای توسعه متوازن شهری، ضمن داشتن خط مشیهای راهبردی و برنامهریزی دقیق و حساب شده، اهتمامی استراتژیک میطلبد، اتحاد و همدلی و همافزایی شورایی میخواهد، و مهمتر از همه، شهامت، غیرت، جرأت و جسارت میخواهد که هیچ یک از این اعضاء نداشتند.
عضوی دیگر از جنس آتش، شورای پیشین را آتشین تخریب میکرد و نعره میکشید که ای مردم؛ عامل عقب ماندگی توسعه شهری، شورای ادوار قبل است، در صورت آوردن رأی، دفتر کوثر نشینان به روی مردم باز خواهد بود. سقز در گذار بودن یا نبودن شورا
از قضا به طور تصادفی چند بار شیفت کاری این عضو گرامی را مشاهده کردم، جمعی از مردم محلات حاشیهای یا شاید آنهایی که به ایشان رأی داده بودند، با هماهنگی از پیش تعیین شده در شیفت کاری این عضو در دفتر مراجعین به حالت ازدحامی حاضر میشدند و با هم داستانها تعریف میکردند و چای و بیسکویت میل میکردند.
بار اول وقتی ملاقات کنندهها را به این شکل دیدم، از آن عضو شورا سؤال کردم که علت شلوغی دفتر شما چیست؟! جواب داد که میبینید تا چه حد مردم بنده را قبول دارند، این مردم ساعتها با من در همین اتاق مینشیند، از ملاقات با من سیر نمیشوند.
آری این عضو گرامی تنها افتخار خدمتش در دفتر کوثر، ملاقات چند نفر از قبل تعیین شده با ایشان بود! سقز در گذار بودن یا نبودن شورا
دفتر حل مشکلات مردم را بقالی تصور میکرد، با بحثهای هوچ و بیهوده و بی نتیجه با مردم، شیفت کاری خود را به پایان میرساند!
آن یکی از اعضای شورا که فقط اهل سخن و شعر سرایی بود، خطاب به شهروندان چنین میگفت؛
که ساختمان کوثر، خانه شماست!
اینجا محل مطالبه بر حق شماست!
و اتفاقا آنکه بسیار ناشیانه و سنگینتر از بقیه چوب حراج به اعتماد مردم و خانه مردم وارد ساخت ایشان بودند.
و آن یکی از اعضای شورا که برای حضور در جلسات شورا همیشه تأخیر داشت، و علت را که جویا می شدند، حضور در باشگاه خود را بر امورات و جلسات شورا ترجیح میداد!
و… سرانجام تخلفات گسترده اعضای شورا و شهرداری و صدور حکم برای تعدادی از آنها و بلاتکلیفی بعضی دیگر و آزاد شدنشان با تودیع وثیقه، و منصوب شدن شهردار فعلی با جلسه صوری اعضای شورا و دیگر مسئولین شهر، فعالیت اعضای شورا در چند ماه اخیر خاموش و مسکوت ماند. سقز در گذار بودن یا نبودن شورا
شایان ذکر است که در نبود شورای فعلی و سکوت به اصطلاح موجهشان، فعالیتهای مدیریت شهری مسیر تقریبا رضایت بخشی را طی میکند.
واقعیتها آشکارا بیان میکند که حضور شورا در بدنه مدیریت شهری عامل رکود و کساد در توسعه و پیشبرد خدمات شهری بوده است.
اما اکنون و در این روزهای شهر با نگاهی به رزومه کاری داوطلبین انتخابات شورای دوره ششم هم چنین پیداست که به ندرت میتوان افراد شاخص و حاذق برای انجام رسالت شورای شهر سقز پیدا کرد. واقعیت بر آن است که افراد خوشنام و با سابقه و با داشتن پیشینه کاریِ روشن، قابل و خلاق در مدیریت شهری به چشم نمیخورد و به سختی میتوان دریافت که این افراد بتوانند چرخه مدیریت شهری را به سمت اعتلاء و توسعه متوازن سوق دهند.
از شمار علتی که اشخاص شایسته و توانا، داوطلب انتخابات شورای دوره ششم نبودهاند این است که اعضای شورای پیشین، آن قداست و وجاهت شورایی و شهروندی را مخدوش و مخروب نمودند و جایگاه و شأنیت شورا را تنزل دادند و میدان دوره ششم هم خالی از چهرههای فعال و توانمند به نظر میرسد.
در میان داوطلبین کسانی هستند که در ادوار قبل، از اعضای شورا بودهاند، سؤال اینجاست وقتی در آن دوران نتوانستهاند برای توسعه، پیشرفت یا حتی نگهداری شهر گامی بردارند، برای دوره ششم و دورههای بعد هم قطعا برنامهای کارا و مدون نخواهند داشت و کما فیالسابق مدیریت شهری سیر “صم بکم” را تجربه خواهد کرد.
شهروند بالاترین مقام اجتماعی یک شهر و شورا نمادی از شهروند نمونه است که کمر همت برای توسعه شهر بر میدارد اما آیا این همت و محکمه وجدان را میتوان در این داوطلبین که بعضا مجهول الهویه و حتی مجهول التفکر هستند پیدا کرد؟!
پر واضح است که این داوطلبان انگار برای ایجاد شغلی نان و آبدار و ایستادن در ایستگاه کاریابی احساس تکلیف کردهاند، شورای شهر محل کاریابی و فرصت شغلی نیست، کار شورایی اصلا شغل نیست! کاش به جای این رزومههای “تبلیغ به طومار”، کافی بود اگر در نهاد خود جرات را یافت کرده اند، از شهامت و جسارت به تعهد بنویسند.
- راز معابر مارپیچی شهرک کارکنان شهرداری شهرک دانشگاه سقز - شهریور ۲۰, ۱۴۰۳
- نظم و نظام در نظام مهندسی سقز لنگ میزند . . . - مرداد ۳۰, ۱۴۰۳
- دبیرستان پسرانهی انبیاء سقز به دبیرستان شاهد تغییر یافت . . ! - مرداد ۲۵, ۱۴۰۳