🖋 . . . سیاه قلم
ریزان باپیریان
واژههایم گندیدهاند و ناگفتههایم در فراق معشوق بازیچه قلمم . . .
شعرهایم دیگر مشتری ندارند و سیمهای سازم ناکوکند و صدای غبار غم، بر صدای فالش ترانههایم نشسته . . .
بوی گندیده افکارم، صدای همه را در آورده و لجن زار کینه قلمم، مرا به گنداب مالیخولیا کشانده . . .
گناهان برایم مقدس شدهاند و راهبهها همه شیطانی، همه گفتند او ” معصوم ” است . . .
معصومیتش مرا به دار معصیت آویخت!
تابوت آرزوهایم پیشکش سفرهی بی نانت،
مرا به آسمان نجیب جوانیم بازگردان . . !
Latest posts by نیشتمان قلم (see all)
- پارک لاله سقز در معرض نابودی . . ! - شهریور ۱۲, ۱۴۰۳
- ۱۶۶ بار اهدای خون متوالی توسط فرد سقزی - مرداد ۲۸, ۱۴۰۳
- دەرمانی دەردی نەتەوایەتی کورد کامەیە(بەشی یەکەم) - مرداد ۲۸, ۱۴۰۳