نوشته های مشابه
- بیشتر مسئولان ما بر اساس تخصص و مهارت و دانش مدیریتی در رأس کار قرار ندارند و بدون ضوابط و احراز شایستگی ها انجام وظیفه می نمایند.
- مسئولان ادارات ذیربط بحرانها اساسا دانش و راهکارهای مقابله با بحران را ندارند و در صورت شیوع هر نوع بحرانی تا بعد از گذر بحران در خواب و خاموشی به سر می برند و بعد از بیدار شدن ساعت ها، روزها به توصیف و بحث و تحلیل بحرانی میپردازند که در وقوع آن هیچ راهکار و علاجی نداشتند، دقیقا بعد از وقوع به گفتار درمانی روی می آورند.
- هنگام وقوع بحرانها، آشفتگی ها و تغییر حالت ها، موضع و تصمیم گیری و تجارب مدیران اساس مدیریت را تعریف می کند، در چنین مواقعی آثار مدیریتها باید هویدا شود در غیر اینصورت هر فرد کم تجربه و کم سوادی می تواند مدیر باشد، این اشخاص شاید مدرک مدیریت داشته باشند ولی درک مدیریت ندارند.
- با آنکه کوردستان به ویژه شهرستان سقز و بانه در موقعیت استراتژیک مرزی قرار دارد و می بایستی مسئولان ما از این موهبت مرزی کانونهای شغلی و اقتصادی و رفاهی ایجاد می کردند ولی به دلایل سیاسی، کم توجهی و بی مهری های مقامات بالادستی این مناطق، مسبوق به سابقه است و بر همین اساس و مبنا مسئولانی را بر مسندهای این مناطق منصوب می نمایند که در چنین بحرانهایی قادر به اتخاذ تداببر و تصمیمات عاجل و علاج دهنده نباشند و اندک مدیرانی هم که توانمندی هایی در رزومه کاری خود داشته اند از سیستم حذف می‌‌شوند و در تصمیم گیری چنین بحرانهایی قرار نمی گیرند.
🔶در چنین مواقعی جای خالی برخی مدیران که بسیار ضروری احساس می شود، همین که گستره فعالیت این مدیران مجرب در حال اوج گرفتن باشد و برنامه های کارا و پویایی در زمینه های مختلف مدیریتهای شهری در دست اقدام داشته باشند در کمال ناباوری و البته در جریان ساز و کار شایسته سواری‌ها تحت لوای “مسئولین ستادی” از مدیریت خارج و به حاشیه رانده می شوند،ماحصل انتخابات که مطلقا تحول و توسعه و تغییر سوء رویه های مدیریتی در بدنه اساس مدیریت ها بایستی حادث شود، ولی بر عکس آنچه انتظار می رود اضمحلال روند اصلاح مدیریتی با وقوع هر انتخاباتی در بوم مدیریتی حوزه های انتخاباتی طوری رقم می‌خورد که تمامی فعالیت های مدیران قبلی کان لم یکن تلقی می‌گردد و اساسا همه چیز به نقطه اول بر می‌گردد و اگر مسئولی در طی تصدی زمان مدیریتی که بر عهده داشته است تجاربی اصلاحی کسب کرده باشد، موج انتخابات بعدی تمامی برنامه ها را ناتمام و مرده به ساحل می‌کشاند،و همین روال آنقدر ادامه می یابد که هیچ وقت تحول و توسعه به مقصد نخواهد رسید، تا جاییکه مدیران ناآشنا و غریب را خارج از شهر و استان حوزه های انتخاباتی به سوغات می‌گیرند و تا با فضای کاری و ابعاد فرهنگی و اجتماعی و موضع سیستم آشنایی پیدا کند،۴ سال دوره نمایندگی طول می‌کشد و در طول این زمان ضمن کسب تجارب و پژوهش های حاصله، تا اینکه بخواهد عملکردهای لازمه را از خود بروز دهد با آمدن نماینده جدید، ماحاصل و نتایج عملکردها به سنگ می‌خورد و به اصطلاح آن حوزه مدیریت با آمدن مدیر جدید به نقطه آغازین خود می‌رسد لذا اساسا آن بخش مدیریتی حول محور واپسگرایی می‌چرخد بدون آنکه عملا کاری انجام شده باشد،
با این حال هستند مدیرانی که اسوه اخلاق و مدیربت و برنامه ریزی، کارآمد و توانمندی، ضمن هدایت و انتقال مدیریت و موفقیت در مسندی که در اختیار دارند از نظر اعتماد و لیاقت و خلاقیت ها زبانزد خاص و عام بوده‌اند.
🔶برخی از این مدیران کارآمد در جریان زد و بند های ستاد انتخاباتی یا شایسته سازی سازمانی اگر چه به حاشیه کشانده شدند ولی چون از چهره های خوشنام و معتمد این شهرستان بودند در سایر تصمیم گیری های نهادهای مختلف با خواسته و اهتمام خواصین و فعالان مدنی در بدنه سمن ها یا انجمن های مردم نهاد و دیگر اجتماعات،هم اندیشی و هم افزایی کماکان فعالانه نقش ایفا می کنند،از این دسته مدیران شایسته و مستعد مدیریت در این شهر کم نداریم که به دلایل مختلفی از جمله متصل نبودن به برخی جناحهای منفعت طلب و ستادی بر مسند مناصب کلیدی و حساس دولتی قرار ندارند، و از اسم بردن این مدیران شایسته به دلیل اینکه زعم بر آن نرود که منافع شخصی را هدف قرار داده‌ایم ناگزیر امتناع می ورزیم.
- در انتخابات نمایندگان مجلس و پارلمانان محلی ( شورای شهر) چهره های خوشنام و کارآمد و کاریزما در گردونه تعیین صلاحیتها مهر تأیید و موثوق نمی گیرند و در این اثناء چهره هایی در رقابت انتخابات ظاهر می شوند که بدون رزومه های شاخص مدیریتی خواه ناخواه حتی با شرکت حداقلی مردم در انتخابات بلاخره یک یا چند نفر برنده و پیروز انتخابات خواهند شد، و همین عامل موجبات فقدان توانایی ها و تصمیم گیری ها در چنین بحران هایی می شود،تاجایی که سوء عملکردها و بی برنامگی های ناشی از چنین منتخبانی خود موجب بحران جبران ناپذیری دیگر خواهد شد.
از همین چشم انداز دیدگاهی مطرح می‌شود:
🔶ما با اتفاقات ساخت یافته مواجه هستیم، حوادثی که شبیه جنگ هم نیست ولی از جنگ ویران کننده‌تر و مرگبارتر است…
ما با سیستمی روبرو هستیم که با روابط سیستماتیک خود در حال پیشبرد صرفا اهداف خود است نه مردم!…
ما با برنامه هایی روبرو هستیم که ما را به پیشگوی اتفاقات بدل کرده اند بطوری که می دانیم فردا چه اتفاقی می افتد و در مواجه با آن خود را آماده ساخته ایم…
🔶ما اطاعت کننده فرامینی هستیم که متولیان آن صرفا بر ما دیکته می‌کنند و این ما هستیم که روال کذایی برنامه ای را پیش می بریم که مقاصدی را خود به خود تأمین می کند…
ما نرم افزارهای سیستمی هستیم که هر سیستمی را راه اندازی می کنیم بدون آنکه از ماهیت سخت افزار سیستم اطلاعی داشته باشیم…
🔶ما برای هر نوع حوادثی آمادگی داریم و قبل از اجرای هر مصوباتی و هر برنامه ای در خط اول اجرای قوانین اگر لازم باشد صف هم تشکیل می دهیم…
ما بیش از آنکه خود را باور کنیم، هیچ کسی را باور و اعتماد نداریم ولیکن کذب و دروغ ها را باور کرده ایم…
بی توجهی به سرنوشت ما خود ما هستیم، هیچ کس عامل ویران کردن سرنوشت ما نیست…
🔶حبس و حصر خانگی را کسی با زور بر ما تحمیل نمی کند، برآیند دیدگاه ها و رفتارها و احتمالات ماست که حبس را برتر از بیرون ترجیح می دهیم…
در ما نهادینه شده است که ساختار پارادوکسیکال را دنبال کرده ایم و همبستگی و همنوایی اجتماعی را با محدودیت ها مجاب می کنیم…
ما با آنکه تحریم بودیم و بسی از تحریم ها را با قیمت فشار بر مردم پشت سر گذاشتیم ولی گاها تحریم گرها را که قبلا اهریمن می دانستیم، مستضعف می دانیم و برای امداد رسانی ها آماده شده ایم…
🔶حال که تحریم های سخت ادامه دارد، کرونا هم ما را تحریم کرده است، و… بعد از کرونا کدامین تحریم ها ما را تهدید می کند که فشارهای ارثیه وار را تحمل کنیم…
ما همچنان آویزان کتمانها، رخدادها، بهتانها و ریشخندهای تاریخ هستیم و همگام با تاریخ نهاده ها در حرکت هستیم…
🖊بهنام نیک سرشت
- نتیجهی تقابل، تعامل و رقابت؛ در ارتباط با اهداف مدیریت شهری سقز - تیر ۲۴, ۱۴۰۳
- به زودی عملکرد مسئولین شهری از منظر شهروندان روشنگری و منعکس می‌شود . . . - خرداد ۱۲, ۱۴۰۳
- زیب لاین و پل معلق سقز، کماکان معلق مانده است . . . - خرداد ۵, ۱۴۰۳
