شبکه بهداشت و درمان سقز مدیریت می خواهد، پزشکی را به مطب ببرید…
همگام و همزمان با ایام کرونا و نبود برنامهای منسجم و کارا از سوی مسئولین امر، برخی از شبکهها و دستگاههای دولتی هم به نوعی به کرونای مدیریتی مبتلا شدهاند یا فرصتی مناسب برای جولان مدیریتی ناکارآمد پیدا کردهاند، در چنین فروپاشی مدیریتی، مردم غیر از فضای وهمناک کرونایی و تبعات ناگوار ناشی از آن به چیزی فکر نمیکنند، به دنبال بیماری کرونا یا به تعبیری دیگر، به بهانەی کرونا، بسی از تعارضات، قارچوار سر از خاک بیرون آورد، کرونای گرانی و کرونای مدیریتی، منحوسترین شکل کرونایی بود که مردم را به زانو درآورد.
در بحبوحەی داغ کرونا، پنجرههای شکستەی مدیریتی بیش از پیش شکاف برداشت، هیچ پنجرهای تعویض نشد و هیچ پنجرهای سالم نماند.
مسئولین انتخابی و انتصابی یعنی نماینده مردم و نماینده دولت هم، به جای نظارتگری، نظارهگری را اختیار کردند، نه تعویض نه تودیع، نه تغییر و نه فصلی نو را بر تن پوسیدەی این شهر روا داشتند، نظارهگر مدیرانی هستند که هیچ بویی از مدیریت نبردهاند و هیچ تجانسی با اصل مدیریت و برنامهریزی ندارند و کماکان در حال شکستن پنجرههایی هستند که امروز به ساختمانی متروکه مبدل شده است، و هر پنجرەی شکسته در مدیریت، این پیام را به مردم میرساند که جناب مدیر نه اهل مدیریت است و نه به حوزەی مدیریتش توجه کافی دارد.
هستند مدیرانی که صرفاً وامدار و حامیان نمایندەی پیشین بودهاند و طی زد و بندهای انتخاباتی و ستادی و دریغ و غریب از هر نوع شایستگی مدیریتی، حال سکاندار بخشهای حساس و مهم این شهر هستند.
شبکه بهداشت و درمان از حساسترین و پر خطرترین نهادهاییست که لحظاتی بی توجهی و غفلت مدیریتی از این رسالت، یعنی بازی کردن با مرگ و زندگی مردم، یعنی تخلف و عدول از بایدها و نبایدهای تعریف شده در منابع معتبر پزشکی و به بیانی دیگر حاذق نبودن در امر مدیریت بهداشت و درمان یعنی ظهور کرونایی دیگر ناشی از اهمال و بی خیالی مدیریتی که جان و جیب مردم را درو میکند.
بیشتر پزشکان در هنگام بحران و بیماری، به نوعی تطمیع میشوند، زمانیکه مردم رنجور و دردمند هستند و برای رفع بیماریشان حاضرند از زر و سیم و اندک مخارج زندگیشان هم بگذرند تا بهبودی حاصل کنند، برخی پزشکان این فرصتها را غنیمت میدانند و مطب خویش را به بنگاه اخذ زیر میزیها و وجوهات سلیقهای بدل میکنند.
در چنین مواقعیست که برخی از پزشکان از هیچ بیماری نمیگذرند و لجام گسیخته و بی رحمانه در مصاف با بیماری مردم، چون دزد سر گردنه برای خالی کردن جیبهای مردم از هیچ تلاشی فرو گذار نیستند و بدون توجه به تعرفههای تعریف شده، بی حساب و کتاب و بی پروا، ستون مالی بیمار را از پای در میآورند.
نبود یا ضعف مدیریت شبکه و فقدان نظارت و بازرسی، این بحران را به فاجعه و جهنم تبدیل میکند، که در شهر سقز این بحران مدیریتی را آشکارا تجربه و مشاهده میکنیم، علل بحرانزدگی مدیریت شبکه درمان و بهداشت سقز را میتوان چنین اذعان نمود؛
ملحق شدن به ستاد انتخابات دورهی پیشین مجلس به هدف دستیابی به برخی مسندها، منجر به انتصاباتی شد که بدون احراز شایستگی و بدون تجارب مدیریتی و تنها قناعت کردن به طبیب بودن با تحت الامر نمایندهی وقت و لبیک گفتن به مافیای خاموش درمان، مدیر شبکه فعلی را مناسب چنین منصبی دیدند که به اصطلاح ” شریک تاڵان” مافیای پزشکی این شهر باشد.
اگر ” تعارض منافع ” را چنین تعریف کنیم که یک فرد یا سازمان با منافع مختلفی مواجه است، که در این حیث نماینده وقت مجلس به خاطر آنکه مقاصد درمانی و منافع حزبی یا ستادی دوره آتیشان تأمین شود، علیرغم حساسیت بالایی که شبکه بهداشت و درمان دارد، تأمین منافع شخصیش را بە منافع مردم ترجیح میدهد و تعارض منافع با چنین انتصاباتی برای وقوع چنین تبعاتی کلید میخورد.
سکوت نمایندهی فعلی هم در وقوع این تعارضات و عدم تغییرات در سیستم مدیریتی این شهر هم به نوعی تعارض منافع دیگریست که جواب آن را در هالهی وهمی ” فصلی نو ” از انتخابات فعلی باید جست.
مدیر یک شبکه را اگر با پارامترهای؛ قاطع، جسور، هوشمند و مسلط بر امور محوله تعریف کنیم، برنامهریزی و تصمیماتش دقیقتر به منصهی ظهور میرسد، در غیر اینصورت سیستمی از شبکه مستأصل و افسار گسیخته شکل میگیرد که هر بخش بدون احساس و تصور نظارت و بازرسی، بی محابا و بی ملاحظه، شبکهای را به ناهنجاری و بی نظمی میکشاند.
چند روز پیش به این رسانه گزارش داده شد که خانمی به یک مطب شخصی متخصص زنان و زایمان که مجهز به دستگاه سونوگرافی میباشد مراجعه میکند، جهت سونوگرافی مبلغ غیر متعارفی پرداخت و در حین انجام سونوگرافی، پزشک متوجه دو قلو بودن زن حامله میشود، دست از کار میکشد و خانم باردار را ملزم میکند که هزینه را دو برابر پرداخت نماید تا کار را ادامه دهد.
جهت احراز انواع تعرفههای سونوگرافی با جناب ناظر و بازرس بهداشت و درمان سقز تماس گرفته شد و اذعان نمود در هر حالتی که باشد این هزینه بیشتر از تعرفههاییست که برای پزشکان تعریف شده است و اضافه نمود که هزینهی سونوگرافی دو قلو، دو برابر نیست، برای سونوگرافی فرزند دوم دوقلو، یک سوم هزینه، بایستی پرداخت شود، در حالیکه خانم پزشک، هزینه سونوگرافی را دقیقا دو برابر دریافت کرده است، با مدیر شبکهی بهداشت و درمان هم تماس گرفته شد، ضمن اطلاع از تعرفههای درمانی و اذعان به اضافه دریافتی هزینه سونوگرافی، تلویحا اظهار نمود که این همه مطب پزشکی در سقز قابل کنترل و نظارت و بازرسی نیست، و باید از طریق مراجع قضایی اقدام و شکایت کرد!
با این حال وظیفهی اصلی سازمان نظام پزشکی، اگر تعیین تعرفه خدمات تشخیص درمانی، رسیدگی انتظامی به تخلفات حرفهای پزشکان و تعیین ضوابط و نظارت بر اعمال پزشکان باشد! مدیر شبکه به عنوان عضو مدیریتی یک سازمان در سقز، باید اعتراض و شکایات محرز مردم را به مراجع قضایی محول نماید؟!
هم جای تأسف و هم جای نگرانیست که رئیس یک شبکه درمانی، واقف بر امور محولهی خود نیست!
آری! مدیریت اگر جسورانه و شجاعانه نباشد، بی نظمی و هرج و مرج و خلل و فساد ریشه میدواند، شکلی از هم پاشیدن و اضمحلال مدیریتی که از حیث درمانی، سقز در قلب خود تجربه میکند.
- راز معابر مارپیچی شهرک کارکنان شهرداری شهرک دانشگاه سقز - شهریور ۲۰, ۱۴۰۳
- نظم و نظام در نظام مهندسی سقز لنگ میزند . . . - مرداد ۳۰, ۱۴۰۳
- دبیرستان پسرانهی انبیاء سقز به دبیرستان شاهد تغییر یافت . . ! - مرداد ۲۵, ۱۴۰۳