هر چی هست! دعوا بر سر منافع شهر نیست!
خطاب به:
شورای ۴ به ۳ پر حاشیه ترین شورای سقز
بهنام نیکسرشت
با آنکه جایگاه و منزلت شورا به عنوان تمامیت یک شهر و ستون و عمود یک شهر را دوباره یادآور میشویم، و تنها قدرتیست که برای خلق شهری منحصر به فرد، میتوانند نمایندگان دولت و مجلس و نهادهای قضایی و امنیتی را ملزم به ایجاد امنیت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نمایند و حتی در مواردی که قانون به آنها اجازه داده است، میتوانند برای ایجاد هر آنچه برای یک شهر لازم و ملزوم میدانند این نهادها را مورد بازخواست قرار دهند.
باید اذعان داشت به مراتب قدرت و لابیگری که شوراهای شهر برای اداره شهر دارند، در صورت خارج شدن از تعهدات و التزامات ضمنی موکلان خود؛ به همین میزان میتوانند این قدرت را برای منافع شخصی خود به کار بگیرند، و هر آنچه برای خود میطلبند میتوانند به چنگ آورند!
موضوع لایههای پنهان تعارض منافع شورا و شهرداری که مصادیق آن بیشتر در دو دوره اخیر شورا، شوربختانه برای این شهر نگونبخت حادث گردید. هر چی هست! دعوا بر سر منافع شهر نیست!
سقز مدتهاست در بیشتر سطوح مدیریت شهری به موش آزمایشگاهی نااهلان و ناکارآمدان و جاهلان سیاسی تبدیل گشته است! پارادوکسهایی که سقز در قلب خود دیده انگار پایانی ندارد! هر چی هست! دعوا بر سر منافع شهر نیست!
سقز شهر نیست؛ کشور است! جایی که به اندازه یک کشور فساد اداری و مالی دارد؛ کشوری بی صاحب و سرگردان…!
جایی که به اندازه یک کشور تفکر دارد ولی دستاوردی ندارد! متفکران آن یا مرده متحرک هستند یا برده فرادستان…!
این شهر نه نمایندهای از خود دارد! نه فرماندار و نه آن را سزاوار داشتن یک شهردار میدانند!
این شهر تنها یک شورا دارد آنهم شورایی متنازع و متناقض..!
در حالیکه شور و مشورت و همدلی و همافزایی برای نیل به تمام مقاصد شهری تنها در هیئت اعضای شورای ۷ نفرهی منسجم غور پیدا میکند نه انشقاق شورا به ترکیبهای متنازع ۴ به ۳ و …
هنوز دوره پنجم شورا به اتمام نرسیده بود، موضع و ترکیب ۴ به ۳ شورای دوره ششم قد علم کرد؛ بدو شروع به کار شورای ششم سقز با هیئت رئیسهای غیر معقول و غیر قابل باور استارت خورد؛ هیئتی که هیچ رزومهای قابل دفاع و قابل وثوق از خود نداشتند، هیچ برنامه و ساز و کاری را برای سقز توسعه ندیده در خود ندیدند! این منتخبان مردم تنها صاحب ۴ رأی بودند که بتوانند هر آنچه غیر از منافع شهر باشد به تصویر و به تصویب برسانند! هر چی هست! دعوا بر سر منافع شهر نیست!
ترکیب ۴ به ۳ در حالی به وقوع پیوست که با سابقهترین اعضای شورا که قریب به ۱۲ سال عضو شورای شهر سقز بوده است حتی بدون عضویت در هیئت رئیسه به حاشیه رانده شد!
دومین اقدام قابل انتظار چهار عضو شورا با سه عضو معترض و مخالف، تعیین و انتخاب شهرداری که از جنس سقز نبود! چرا؟
آنچه از این اعضاء پیداست هدف تقویت بازوی اجرایی شهرداری نیست! هدف تعیین فردی غریب و بی اطلاع و نآگاه بر اوضاع کنونی شهرداریست که هیچ اشرافیتی بر اوضاع وخیمی که شورا و شهرداری اسبق به بار آوردند را نداشته باشد.
هدف دیگر اینکه در کنار یک شهردار نا آشنا بر اوضاع وخیم سقز، خود زمام امور مدیریت شهری را برای کسب منافع شخصی و مقاصدی دیگر به دست بگیرند.
در حالی که پر واضح و عیان است که شهرداری از جنس همین شهر که با حداقلی از دردها و زخمهای این شهر آشناست؛ و نام محلات محروم و بی بهره از امکاتات رفاهی چون تازهآباد، قوخ، صالحآباد، سرچنار و دیگر محلات حاشیهای که تعیین کننده نتایج تمامی انتخابات هم بوده و هستند، حداقل به گوشش آشنا باشد؛ میتوانست چاره و راهکاری برای این شهر زخمی بیندیشد؛ نه شخصی که هیچ برگی از صفحات توسعه نیافتگی سقز را نه شنیده و نه دیده است.
واقعیت تلخ آن است؛ سقز کماکان به کرسی پرتاب مدیران معزول و مردود شهرها و استانهای همجوار بدل پیدا کرده است!
سقز به محل مدیر خیزی و تولید رزومه مدیریتی شهرداران و مدیرانی دگرساز شده است که در اوطان خود، قابلیت و کفایت کرسی مدیریتی نداشتهاند و با کسب رزومه و سابقه مدیریتی به این شکل و صرف نظر از عملکردی کارآمد، ترفیع خود را برای قابلیت در شهرهای دیگر، به ثمر میرسانند. هر چی هست! دعوا بر سر منافع شهر نیست!
بیایید ساده و روان بگوییم؛ مدیریت شهری با “شهروند مدیریتی” بهتر خواهد بود، شهروندان در کنار مدیریت و مدیریت از رنگ شهروندان.
ذات و سرشت چند دستگی شورا یعنی اختلاف نظر، یعنی تنش و تشنج و بلاخره تضارب و زد و خورد و دستخوش چند باره افول و مرگ مدیریت شهری سقز…
از دیگر سو پرخاشگری، عاصی شدن و جدال و درگیری لفظی و تن به تن، نشان از عجز و ناتوانی و ناآگاهی و نشان از جایگاهی که در شأنیت و قالب چنین شوراهایی نیست.
مدیران شهری اگر واقف بر دانش مدیریتی و مسلط بر قوانین حاکم بر امور شوراها باشند محال است چند دستگی، اختلاف نظر و پرخاشگری اتفاق بیفتد.
بهره جویی از فاکتورهای خرد جمعی و استفاده از تجارب مدیران موفق و نخبگان عرصه مدیریت شهری و فعالان مدنی در این شهر و حتی خارج از شهر و استان می تواند بهترین راهنما و تدابیر در پیشبرد توسعه مدیریت شهری باشد، اعضای پارلمان شهری که در واقع مجلس یک شهر متمدن و فرهنگی هستند اگر تا به حال از چنین اهرمی بهره میگرفتند محال بود سقز تا این حد در انزوای مدیریتی به سر ببرد.
شورای محترم فعلی باید بدانند که این اعضاء بزرگان شهر نیستند، معتمدین حداکثری آرای مردم این شهر هم نیستند..! هر چی هست! دعوا بر سر منافع شهر نیست!
تصمیمات چهار نفر عضو فعلی شورا که تا به حال هیچ رزومهی اندک موفق را در کارنامهی خود ندارند نمیتواند اساس و بنای شهری قریب به دویست هزار نفری سقز باشد. هر چی هست! دعوا بر سر منافع شهر نیست!
اشخاص معتمد و متخصص و توانمند و کارآمد در این شهر کم نیستند، در اثنای جو شرمآور و متشنجی که شوراهای پیشین به بار آوردند، خیلی از این شخصیتهای بزرگ و پر بهاء، جایگاه شورا بودن را در شأنیت خود ندیدند و عرصه را برای عدهای دیگر خالی گذاشتند که در رقابتی نه چندان سنگین برنده بازی انتخابات شورای کنونی شدند.
- به جای مرافعات، گشتی بر سطوح شهر بزنید و دستی بر سیمای رنگ پریدهی شهر بکشید . . ! - دی ۲۳, ۱۴۰۳
- گفتگو نیشتمان قلم با مهندس سید ابراهیم حسینی در خصوص ماده صد و چگونگی تامین لایحه درآمدی شهرداری - دی ۱۷, ۱۴۰۳
- پیرامون جلسهی هیئت امنای زمینهای قدیم شهرداری سقز با اعضای زمینداران این هیئت - دی ۸, ۱۴۰۳