وكيل انتخاب كرده ايم يا قيّم؟!
دو هفته قبل مجلس در چند نوبت صدر اخبار را به خود اختصاص داد ، مهم ترين آنها رد كليات بودجه و تغيير اولويت طرح شفافيت آراء نمايندگان پس از سخنان جنجالى الياس نادران مبنى بر عدم اقبال عمومى نمايندگان نسبت به اين طرح و نهايتاً رد طرح از سوى مجلس انقلابى بود
رد طرح هاى شفافيت در مجلس سابقه اى نسبتا طولانى دارد و آخرين مرتبه ی آن شهريور ٩٨ و در اواخر دوره گذشته مجلس اتفاق افتاد اما آنچه اين مرتبه را بيشتر حائز اهميت مى كند پررنگ بودن وعده و شعار شفافيت ميان افراد راهيافته به مجلس است ، به ويژه كه طيف حاميان آنان در حوزه انتخابيه ى تاثيرگذار تهران شهريور گذشته پس از رد طرح قبلى با نعره هاى «آاااى مجلس شوراى اسلامى ، آدم باش!» مشغول جامه دريدن بودند و در مقابل هر نظر مخالفى با هجمه توييترى و اينستاگرامى شديدترين نوع برخورد را از خود نشان مى دادند اما اكنون كه اولين نماينده اى كه در مخالفت با طرح سخن گفت از ليست ((سهامى خاص)) وحدت مورد حمايت آنان بود بسيار آرام و متين توييت گذاشتند كه بهتر بود زودتر تصويب مى شد. ناگفته نماند كه مدافعان اصلى طرح نيز نمايندگان برآمده از همين ليست بودند ، ليست بستن بدون اشتراك و اجماع در برنامه ها نشانیست از به هم ریختگی ساختاری درون جناح راست که با تلاش های مکررشان تحت عناوین مختلف(جمنا و شانا و …) نیز نتوانسته اند آن را بهبود بخشند زیرا که سهم خواهی پدرخواندگان همواره مانع از اجماعشان در برنامه ها و طرحها بوده و خواهد بود و حتی اگر مانند انتخابات مجلس یازدهم موفق به بستن لیست واحد شوند لیست به مثابه شرکتی سهامی ست که هر کاندیدا سهم یکی از احزاب و گروه های اصولگرا خواهد بود. نتیجه عدم اشتراک در برنامه اکنون خود را نشان می دهد که لیست رای آورده و منتخبین وارد فاز عملیاتی شده اند ، وگرنه اینها همان اصولگرایانی اند که لیست ائتلاف بزرگشان برای مجلس دهم در موضوع مهمی مانند اقتصاد هم مأمن «آل اسحاق» طرفدار بازار آزاد و نماینده اتاق بازرگانی بود و هم مأوای «عبدالملکی» مدافع اقتصاد مقاومتی و منتقد اتاق بازرگانی.
به خود طرح اگر بپردازيم بايد به اين نكته توجه داشته باشيم كه اين طرح تنها بخشى از مطالبه شفافيت را موضوع خود قرار داده بود كه مبتنى است بر اصل قراردادن انتشار علنى آراى نمايندگان (در صحن و كميسيون ها) و استثناء كردن راى گيرى مخفی. اشكالات وارد به طرح عميق و اساسى است اما حتى افرادى كه در باب اشكالات موجود نوشتند و براى اصلاح آنها تلاش كردند طرفدار تصويب طرح در پانزدهم این ماه بودند زيرا درك مى كردند كه اين تصويب می توانست گامى بزرگ در ارتقاى فرهنگ سياستگذارى و حكمرانى در كشور باشد.
وكيل انتخاب كرده ايم يا قيّم؟!
به عنوان مثال یکی از مهم ترین ایرادات مربوط به تبصره ماده ٩ طرح بود که اختيار رأى گيرى به صورت مخفى را در صورت تشخيص صنفى يا منطقه اى بودن هر طرح از سوى هيئت رئيسه به آنان اعطا می کرد و هیچ ضابطه و معيارى براى آن در نظر نگرفته بود که این غفلت مى توانست به مفرى براى انجام امور به سبك و سياق حاضر شود. اختيار دادن به هيئت رئيسه اى كه در رأس آن شخصى قراردارد كه محور برگزارى جلسه غيرعلنى صبح چهارشنبه براى بحث در مورد طرح قبل از به وجود آمدن امكان شنيدن مردم بود. آيا نبايد از رئيس مجلس پرسيد كه اگر طبق سخنان تبليغاتى شما در سال گذشته و سخنان بعدى شما پس از تصدى پست رياست (به ويژه اولين نطقتان در اين جايگاه) شفافيت بايد محور عملكرد مجلس قرارگيرد و مردم نامحرم نيستند چه جايى براى جلسه غيرعلنى در مورد طرح شفافيت آرا مى ماند؟ نكند ميخواهيد تكليف حقى كه مى گوييد مردم ما مُحِقّ آن هستند را در جلسه اى تعيين كنيد كه حق ندارند بشنوند و در آن نامحرمند؛ ملت ايران بر روى اين صندلى هاى سبز افراد بسياری را ديده اند كه هنگام رأى گيرى چهارانگشت يك دست خود را به سمت آسمان برده و در مقابل لنز دوربين عكاسان قرار مى دهند در حالى كه با دست ديگر خود گزينه دو را مى فشارند . هنگامى كه ايشان به علت رعايت پروتكل هاى بهداشتى با درخواست رأى گيرى علنى با ورقه مخالفت كردند كسى نبود بپرسد كه رأى گيرى با ورقه عدم رعايت پروتكل هاست يا حضور در جمع فشرده مردم ؟ يا شايد آن رعايت نكردن به نفعتان بود و اين يكى على رغم خطر كمتر به ضرر؟ شايد اگر اينگونه بود از آن ٦٣ نفر مخالف چيزى نمى ماند و طرح شوخى شوخى كاردستتان مى داد
اين هم خود مى تواند حجتى بر دليل امكان پوپوليستى شدن جو مجلس باشد كه مخالفان عَلَم كرده اند.
وكيل انتخاب كرده ايم يا قيّم؟!
نمى دانیم چرا يكى از نماينده هاى شهرستان ها و به ويژه مناطق محروم و مرزى سينه ستبر نكرد و شجاعانه با اصل علنى كردن آرا مخالفت نكرد؟ چرا كسى نگفت كه نماينده هاى تهران نمى توانند درك كنند كه گروگان گرفتن بودجه و اعتبارات عمرانى از سوى دولت براى گرفتن رأى از نماينده ها يعنى چه !
اصلا مى خواهيم شفافيت نقطه آغازى باشد براى گذار رشد اجتماعی تا بحثهاى مهمى از قبيل همين تعارض منافع ملى و منطقه اى مطرح شود . شب قبل از رأى گيرى پيامى براى درخواست از نمايندگان منطقه فرستادم تا از لحظه ثبت رأى خودشان فيلم بگيرند، هرچند كه خود اميدوار به تصويب طرح بودم و در راستاى همين امر فعاليت مى كردم اما بخشى از ذهنم آرزومند بود كه ضمن تصويب طرح ، يكى ازنمايندگان مناطق كم تر توسعه يافته شجاعانه رأى مخالف بدهد و از جفايى كه بر اين مناطق و بر امكان توسعه شان مى گذرد بگويد تا در اين گذار پس از اين كه ساختار تقنينى قدم اول را برداشت به ارزيابى نحوه اصلاح بخش اجرايى بپردازيم، به اين اميد كه ضمن برخوردارى هر چه بيشتر از مزاياى شفافيت (در مورد اين طرح :پاسخگويى و كاهش امكان كم كارى و فساد و …) ديگرانى نيز نتوانند از علنى بودن آراى نمايندگان در صدد سوءاستفاده از آنان و گروكشى منابع مختلف باشند به ويژه كه در سال آتى امر خطير راى اعتماد به وزراى كابينه پيشنهادى دولت جديد در پيش است ؛ کافیست فرض كنيد وزير مسكن و شهرسازى آينده به علت راى مخالف نماینده يكى از مناطق مرزى با كل منطقه لج بيفتد؟
سخن آخر اينكه مطالبه مردم نقش مهمى در افزايش آراى موافق داشت و اگر در نظر داشته باشيم كه علنى كردن آرا مربوط به آيين نامه داخلى مجلس است و نياز به حداقل دو سوم آرا دارد خواهیم دانست که تصویب آن کار سختی است پس اگر اطلاع از آرای نماينده اى كه با رأيمان به مجلس فرستاده ايم را حق خود مى دانيم باید از او بخواهيم درصدد اصلاح طرح و به صحن آمدن مجدد آن فعاليت كند و كارى كنيم جا بيفتد كه اگر در نوبت ديگر رأى گيرى در خصوص اين موضوع به هر بهانه اى خودِ رأى گيرى مخفى بود نماينده اى كه ادعا مى كند با طرح موافقت خواهد كرد از لحظه ثبت رأى فيلم بگيرد، آن را که حساب پاك است از محاسبه چه باك است؟ ، تا خودمان اين مطالبه را به صورت عمومى نداشته باشيم نمايندگان نهايتا علاقه چندانى به در معرض ديد بودن انجام وظايفشان ندارند( چه بسا از روى كلافگى و كاهلى ) نمايندگانى هم كه اعلام كرده اند با طرح موافق بوده اند و به آن رأى موافق داده اند يا افرادى كه گفته اند با اصل شفافيت و علنى كردن آرا موافقند اما اين طرح را قبول ندارند ، در صورتى كه صادق اند و این امر را حق مردم مى دانند از همين امروز حداقل آراى خود در صحن را به شيوه اى كه گفتيم منتشر نمايند تا با تجربه شفافيت بتوانند ديگران را به انجام آن ترغيب كنند.
خوش بود گر محك تجربه آيد به ميان تا سيه روى شود هر كه در او غش باشد
- وقتی مدرسه، نابرابری را تثبیت میکند . . ! - شهریور ۲۶, ۱۴۰۳
- پارک لاله سقز در معرض نابودی . . ! - شهریور ۱۲, ۱۴۰۳
- ۱۶۶ بار اهدای خون متوالی توسط فرد سقزی - مرداد ۲۸, ۱۴۰۳