یا متهم باشید یا فرماندار، فرماندار متهم نمیخواهیم
عوام فریبی اصالتی به پهنای کل سیاست تاریخ جهان دارد که نبودن آن سیاستمردان را از مالکیت افکار برای تصاحب قدرت ناکام میگذارد. یا متهم باشید یا فرماندار، فرماندار متهم نمیخواهیم
تفاوت امروز با روزهای خوش جولان و غارت امپراتوری قدرت در نقطه صفر و سکوت افراد توده یک اجتماع در حضور شوالیههای شجاع رسانهای است و واویلای این امپراتوری هرچند وقت یکبار زنگ گوش توده را به صدا در میآورد.
فرماندار یک شهر یعنی مرکز رصد و نمک پاشی به گندهای یک سیستم با اتهاماتی متفاوت به جلو میز قاضی کشیده میشود و برای اتهاماتش کیفرخواست صادر میشود و وارد پروسهای قضایی برای بررسی اتهامات وارده میشود.
میدانید نقطه فاجعه کجاست؟! با وجود شنیدن اخبار روزانه از فساد دولتمردان از وزیر تا آبدارچی، قضیه احضار یا دستگیری فرماندار سقز جذابیتی برای مردم یا رسانه ندارد، عجیبتر از این موضوع اصرار تعدادی وامدار “مجازی نشین” است که حاضرند کور شوند و چشمهایشان این واقعیت زجر آور را از رسانه نبیند و کل رسانه را قفل و بست بزنند.
این وسط تعدادی “گروه گرد بی محتوا” که در هیچ جای زندگیشان جایی برای توجه گرفتن نداشتهاند به جای استفاده از شم پویشگری برای یافتن واقعیت، شروع به دور کردن افکار از اصل قضیه و تخریب رسانه میکنند و از خُرزوخانهای تخیلی درخواست بستن رسانههایی را میکنند که جسارت پرداختن به این موضوع را داشتهاند.
آقا یا بانو! رسانه مغازه نیست که بتوان کرکره آن را پایین کشید، اگر قوانین رسانه نبود که خیلی وقت پیشها بسیاری از خبرگزاریها بسته میشدند و نه تنها فرماندار، نهاد ریاست جمهوری هم توانایی بستن رسانه را ندارد.
شمایی که رسانه را شعبان خطاب میکنید، متاسفانه شعبان بی مخ را نشناختهاید و نمیدانید شعبان لات شروری بود که با دار و دسته قمه به دستش در خدمت دولتمردان بود تا صدای روشنگری و اعتراض به فساد را خفه کند، پس شعبان را میتوان از همکاران شما دانست با این تفاوت که شما دارو دسته “شعبان مُخدار مجازی” هستید و هدفمند سراغ بَلبَشو میروید.
حرفی هم با “اصلاح طلبان اصول پرداز میانهرو معتدل” که منتظر جهت باد هستند.
جنابان روشنفکر نمای “خود کاریزما پندار”!!
واقعیت تلخی برای موقیت اجتماعی شما وجود دارد؛ در چند دهه گذشته سطح سواد عمومی در پایینترین نقطه جا خوش کرده بود و توده مردم خواندن و نوشتن بلد نبودند و بیشتر سرگرم بدبختیهای معیشتی روزمره خود بودند و این امتیاز در اختیار خانزادهها قرار داشت، در چنین موقعیتی، کسانی در حجرهها قلم به دست گرفتن و خواندنی دست و پا شکسته را یاد میگرفتند و به نشانه داشتن سواد، خودکار سر آبی را در جیب پیراهن میگذاشتند به طوری که سر آبی آن مشخص بود، مردم این خودکار به جیبها را “میرزا” میخواندند و با این عنوان آنها را دچار “توهم روشنفکری” میکردند.
میرزای امروز با میرزای دیروز فرقی نکرده و تنها تفاوت در این است که توده مردم سواد خواندن و نوشتن را یاد گرفتهاند و میرزاها هم سوادشان تبدیل به مدرک شده است.
تفاوت حرفهای امروز با دیروز شما در فوت و فن رسانه نویسی است و شما را دچار “توهم کاریزماتیک” کرده و حرف شما حجت و حرفهای غیر از شما هوچی گری شد.
حرفی هم با خود فرماندار
ساده و مختصر و مفید
مردم نخواهند شما فرماندار این شهر باشید چه کسی را باید ببینند؟!
میدانید نشستن شما و معاونینتان در ملک مردم ناراضی، غصب مطلق است؟!
باور کنید در نبود شما هیچ اتفاق بدی برای این شهر نمیافتد و البته شهر هم گلستان نخواهد شد اما حداقل دستاوردی که از نبودن شما و معاونانتان عاید شهر خواهد شد، منابعش اتلاف نمیشود و سر جای خود مسکوت میماند. یا متهم باشید یا فرماندار، فرماندار متهم نمیخواهیم
آنقدر وقیحانه شعور مردم را به زیر گیوتین توهین کشاندهاید که چند ساعت پس از انتشار خبر احضار شما به دستگاه قضا، استاندار کوردستان را که بانی فلاکت این سالهای استان است، به خاک سقز میکشید و با بزرگنمایی یک بازدید نمایشی و حضور جلو دوربین، روی تمامی اتهاماتتان درپوش میگذارید و به “شاباش گردانهای مطرب مئاب” هم دستور کنترل فضای مجازی و تخریب رسانههایی را میدهید که لباس از تن این تابو درآوردند.
جنابان عوام فریب!
چه شما و چه مدیران فردای این شهر، این حلقه را از طرف ما شهروندان به گوشهایتان پرس کنید که قلم، جا، مکان و زمان نمیشناسد، بود و نبود یک رسانه برای انتشار حقیقت توفیری نمیکند و اگر هزاران بار هم رسانه بسته شود، برای هزار و یکمین بار رسانه جدیدی را برپا خواهیم کرد و اگر فضای مجازی را هم قفل و بست بزنید که نمیتوانید، قلمهایمان نمیایستد و حرفهایمان را روی کاغذ مینویسیم و به دیوارهای شهر میزنیم تا جرعهای آب خوش بیتالمال، از گلویتان پایین نرود.
- تاکسیهای اینترنتی،ناجیان حمل و نقل درون و برون شهری - اسفند ۲۵, ۱۴۰۲
- گاو شیرده، گوسفندان شیربرنجده . . . - اسفند ۱۲, ۱۴۰۲
- حجاببانها، درد یا درمان؟!چرا کسی آنها را گردن نمیگیرد - آذر ۷, ۱۴۰۲