مامه حسن فرداد سالها قبل درگذشت، شما کجا بودید
معلوم نیست، عادت است یا رفع تکلیف که وقتی یکی از نام آوران و هنرمندان رحلت میکنند، مسئول و رسانه تا چند روزی برای ادای تشریفات، خود را به تیتر روز میرسانند و در سوگ رفتن قهرمان ابراز تاسف میکنند.
قهرمانان و هنرمندانی که تنها با مرگ میتوانند دردهای زندگیشان را به مردم بگویند، مگر میشود یک عمر از جریان عادی زندگی روزانه مردم دور باشند و خود را به آب و آتش بزنند که نامآوازه مردمانشان باشند و آنوقت بخواهند در روزهای آخر عمر که چند متری با خط پایان مسابقه زندگی فاصله دارند، بگویند دیگر نمیتوانم؟! مامه حسن فرداد سالها قبل درگذشت، شما کجا بودید
سکوتشان از خوشی نیست و چون صدایی از آنها در نمیآید حضراتی که در ایام قهرمانی مدال به گردن ایشان میانداختند فکر میکنند مامه حسنها غرق در خوشیهای زندگی هستند.
نخیر، آنها عزت نفس دارند و اگر سالها در بستر بیماری هم باشند حاضر نیستند چهره قهرمان را در مسند ضعف به مردم نشان بدهند.
خانوادههایشان قهرمان پرور هستند و نام قهرمانانشان را تا ابد روی سردرِ شرافت شهر زدهاند و لام تا کام از دردهایشان نمیگویند که نکند ذرهای نیت قهرمان را لکهدار کرده باشند.
حیف که قهرمانان این طرف میز هستند و مصرف کنندگان، آن طرف میز
- وقتی مدرسه، نابرابری را تثبیت میکند . . ! - شهریور ۲۶, ۱۴۰۳
- پارک لاله سقز در معرض نابودی . . ! - شهریور ۱۲, ۱۴۰۳
- ۱۶۶ بار اهدای خون متوالی توسط فرد سقزی - مرداد ۲۸, ۱۴۰۳