ترانه خوان تندیس تاریخ
نگاهی به آثار مجسمه ساز نامدار کردستان
هادی ضیاءالدینی
به قلم: استاد ایرج بهرام نژاد
کردستان مهد تمدن و تاریخ، خاستگاه هنر و عشق، دیار هنرمندان نامداری است که عاشقانه در راه خدمت و شکوفایی فرهنگ، سر از پا نمیشناسند و چهار فصل خدا را با دستان معجزهی خویش آثاری آفریدند که نماد دیار پر مهرشان است.
در این کاروان دیرین عمر، هنرمندی نشو و نما یافته که آثارش بیشک راوی قصه تاریخی است و پیراهن هنر بر تن شهر پوشانده است؛ هنرمندی که دستانش در همآغوشی آب و خاک و سنگ و آهن، آبدیده شده و با خلق تندیسهایی از دل فرهنگ سنهدژ نام خویش را بر آسمان هنر کردستان، ایران و جهان نقش نموده است.
سخن از هنرمندی است که با اندیشه روحانی و دستانی در عشق خسبیده سینه هوا را شکافته و به قامت میلاد دیارش مجسمههایی برافراشته تا چشمنواز هر انسانی باشد که با کرنش حرمت در مقابل آثارش آواز میخواند کرامت را.
سخن از استاد هادی ضیاءالدینی رسام و پیکرسازی است که هر روز در اتاقی به اندازه تاریخ با در هم آمیختن آب و خاک و سیمان و آهن، قامت ستارگان هنر این دیار را جاودانه کرده تا در عبور از دهلیزهای ایام نام این بزرگان در دشت نسیان گم نشود.
عمارت خسروآباد این برگ زرین معماری و هنر، عمارت روزهایی پر از شعور و حماسه است، جایگاه بزرگ مردان و زنانی که نامشان درخشان خورشیدی است بر دل سیاهی شب. منزلگاه بانویی که آوازهاش از دو قرن پیش هنوز چونان مخمل ترانههای جاودانه بر لبان آدمیان جاری و ساری است؛ و اینک میعادگاهی شده است برای کسانی که هنوز هم اندکی دلواپسی تاریخ این دیار هستند. ترانه خوان تندیس تاریخ
تندیسهایی از دل ایام گذشتهی تاریخ که گویی چونان راوی فرهنگ این دیار سر به مهر با ملاقات کنندگانش به سخن مینشینند.
آری کردستان از هر کوی و برزناش که عبور کنی اثری جاودان از این استاد رسام و پیکرساز روحنواز جانش شده است.
مجسمهی آزادی (میدان اقبال سنندج) را میتوان شاهکاری فرخنده و فاخر نامید که خود بر بلندای زمان با آن کبوتری رها شده از سینهاش کتابها نوشت و این افتخاری است برای کردستان؛ حضور استادی چنین که زیبا میاندیشد و حماسه میسازد و چه نادر است از مصائب و زیباییهای تاریخ این دیار که استاد ضیاءالدینی ردپایی به جا نگذاشته باشد.
هادی ضیاءالدینی در سال ۱۳۳۵ در سنندج و محله «جورآباد» و در خانوادهای اهل شعر و عرفان متولد شد. قبل از دبستان به نقاشی پرداخت و بعد ازدوره ابتدائی اولین گامها را در مجسمهسازی برداشت و به گفته خود وی این دو را با رنج فراوان و بدون آموزش و کلاسی آکادمیک همزمان پیش بردهاست.
او از همان ایام جوانی بارقههای بزرگی در وجودش برون میتراوید که امروز نام و آوازهاش مرزهای جغرافیایی منطقه را درنوردیده و هر دست ساخته او قصه بخشی از تاریخ و فرهنگ و تمدن این دیار است.
استاد ضیاء الدینی با خلق صدها پیکر از بزرگان و نامداران نام و امضای خود را به ثبت جهانی رسانده و در جوار بزرگان این رشته هنری ایستاده است و چه زیباست نگاشتن از چنین هنرمندی در عصری که هر روز بیش از پیش اوراق فرهنگی دیارمان کمرنگتر میشود و بعضاً به فراموشی سپرده شدهاند و چه به جاست هنر استاد که هرگوشه روایتگری از نامداران را بنا کرده تا یادمان بماند که هستیم کجا بودیم و چه کردیم و به کجا میرویم.
بسیار منت داشتم تا چهره به چهره در گفتگوی کامل به معرفی این بزرگمرد کوردزبان دیارم بپردازم اما دریغا ضمن هماهنگی با استاد هم این مهم میسور نشد و شنیدن از زبان استاد در قسمت خبرنگاری من نگنجید و من هم این را بر بیمهربانی استاد نخواهم گذاشت که بزرگان را وقت طلاست و نگاشتن از این طلای زرین افتخار دیارم را وظیفهای بر شانههایم دانسته و امید است آیندگان با این بزرگمرد هنری کردستان و جهان بیش از پیش آشنا شده و بر این باور صحه بگذارند که اگر امروز کردستان شهر خلاق موسیقی و هنر است بیشک در سایهی همت و تلاش و گذشت چنین مردانی است که نامشان آسمانی و فرا نامشان تندیس عشق و ایثار است و اگر به شرافت دستان استاد ضیاء الدینی از نزدیک بنگری رنجهای برده و زخمهای سنگ آهن و بیداد آب و خاک را در پینهی دستانش لمس خواهی کرد که نشان از عشق و ارادت به خاکی است که نیاکانش در آن آرمیدهاند؛ تاریخی که آسمانش ابری است و در انتظار خورشید مهربانی، آواز میخواند فصلهای خدا را .
- گلایە بانوان از وضعیت مدیریتی ورزش و جوانان - آذر ۱۳, ۱۴۰۳
- ژاپن برای احیای دریاچه ارومیه ۴.۶ میلیون دلار به ایران اهدا کرد - آذر ۱۳, ۱۴۰۳
- بۆ؛ ف . ی . . . - آبان ۲۹, ۱۴۰۳