تاریکیه، کی به کیه
به لطف سیر صعودی و ساعتی دلار در اوضاع کنونی شغلهایی پدیدار می شوند که افراد فرصت طلب را به سودهای خوب و دهن پرکن و افراد عادی اجتماع را در نقش مصرف کننده دچار ضررهای سنگین می کنند.
در چنین شرایطی که دلار بُتی برای پرستش در مسیر زنده ماندن می شود، ناامنی معیشتی تفکرِ “فردا را چه خواهد شد” به خانه های مردم می برد و زنده ماندن به هر قیمتی را ناخواسته وارد خاستگاه ذهن افراد به خصوص نان آور خانواده می کند و در چنین شرایطی به قول معروف “پیدا کردن نان به هر قیمتی” به شعار خودخواهی ارجح بر دگر خواهی خواهد شد. تاریکیه، کی به کیه
خرید و فروش زمین و سودهای هفتگی با بازدهی عالی، خرید و فروش خودرو با بازدهی سود ساعتی، کشاندن سرمایه به بورسی که تا سال قبل یک درصد از کاسبان این صنف حتی معنی بورس را هم نمی دانستند، خرید و فروش دلار و دهها شغلی که نمی توان آن را ناشی از تولید یک اقتصاد نابسامان دانست چون محتوی و ماهیت کلمه اقتصاد یعنی فرایندی دارای برنامه برای تولید، مصرف، پول و اجتماع اما تولید چنین شغل هایی را می توان ناشی از نبود اقتصاد دانست مانند خانه ای که ده کودک خردسال در آن زندگی می کنند و به محض رفتن سرپرست خانه و واگذاری اختیارات منزل به خود کودکان، چه اتفاقی برای خانه و کودکان خواهد افتاد.
اما یکی از مهمترین و خطرناک ترین راه های پول درآوردن در چنین خانه ای که سرپرست ندارد یا به اصطلاح بی صاحب است، #احتکار است. تاریکیه، کی به کیه
انبار کردن اقلام و اجناس مصرفی و مورد نیاز روزانه مردم بخصوص اقلام خوراکی قابل نگهداری چون روغن و برنج و قند و غیره در محلی که غیر از مالک و شرکا کسی از آن خبر ندارد.
مالک و شرکا به اصطلاح نبض بازار را به دست می گیرند و در کمین بالا رفتن نرخ های بازار می نشینند.
مثل این چند روز که روغن های حلبی در بازار موجود نیست و اگر مغازه ای هم خرده خریدی از محتکران را به مغازه آورده باشد، آن را به قیمت #نودتاصدهزارتومان به فروش می رساند.
یا #نانی که قوت لایموت سر سفره های ایرانی ست وارد اقلام بازار مافیای سرمایه می شود، نانی که تا همین چند سال قبل هم برای قسم خوردن دست را روی آن می گذاشتند یا اگر عابر پیاده ای خورده های آن را روی زمین جلوی پایش می دید، به نشانه حرمت و تقدس آن را فوت می کرد و می خورد.
سهم ما در چنین آشفته بازاری در کجای قضیه قرار دارد.
آیا دستگاه ناظر چون #اتاقاصنافصمتفرمانداریداد_گستری که وظیفه نظارت و برخورد را بر عهده دارد می تواند نقش بازدارنده را داشته باشد.
اگر ما به عنوان شهروندان و هزینه گذاران بازار در چرخه بده بستان پول قرار داریم و مسئولین و مدیران ما به عنوان ناظران و مجریان قانون در این چرخه برای ایجاد بالانس و تعادل و عدالت، از صندوق بیت المال حقوق دریافت می کنند،
مقصر اوضاع هردمبیل بازار کیست؟
آیا سود ما در گرو ضرر دیگران است؟
- تاکسیهای اینترنتی،ناجیان حمل و نقل درون و برون شهری - اسفند ۲۵, ۱۴۰۲
- گاو شیرده، گوسفندان شیربرنجده . . . - اسفند ۱۲, ۱۴۰۲
- حجاببانها، درد یا درمان؟!چرا کسی آنها را گردن نمیگیرد - آذر ۷, ۱۴۰۲