بهنام نیک سرشت معلم قانونمند و قانونمدار است و خواسته آنها اجرای دقیق عدالت قانون اساسی است…
به بهانه تجمع اعتراضی معلمان در ۲۰ آبان
اگر آموزش را زیر بنای تمدن، فرهنگ و توسعه یک کشور بنامیم، تنها معلم میتواند این کلید واژههای زیر بنایی را به مرحله اجراء در آورد.
کشور بدون آموزش میمیرد و در نبود معلم، کالبد فرتوت کشور رنگ خاکستر به خود گرفته و توسعه و تولید نیز زیر لایههای انبوه خاکستر دفن میگردد.
در واقع معلم یک کنشگر اجتماعی است، همان کنشی که سیاست از آن زاده میشود، حوادث و رخدادهایی که به هر دلایلی دامنگیر کشور میشود، معلم به عنوان یک کنشگر فعال قبل از وقوع تمام اتفاقات در سنگر آموزش خط مقدم فعالانه نقش ایفا میکند.
معتقد باشیم بر اینکه معلم آزاد است و مرتب در حال تغییر و تبیین جهانیست که مملو از چراها و نادانستههاست، و مداوم تلاش دارد چون چراغی عمل کند که ظلمتها و تاریکیهای این کیهان را به روی آدمی روشن سازد و در تمام برهههای زمانی آغاز کننده محتوای تازه برای انسانها باشد.
برای همین در بسیاری از کشورها غیر از ایران، معلم را سر لوحهی تمام اولویتها و بانی تمام تولیدها و پیشرفتها، به عنوان الگو واره و پارادایم آن جامعه در صف اول سلسله مراتب کرسیهای حکومتی، شأنیت معلم را با افتخار حفظ میکنند و حریم و حقوق و جایگاه معلم را در رأس هرم سیاستگذاریهای خود لحاظ میکنند.
به صراحت باید اذعان نمود که جسارت و شهامت بله گفتن و خیر گفتن یک معلم است که سیاستی را بر اساس عین قانون آن جامعه به نمایش میگذارد که بدون آن هیچ کنشی ممکن نیست.
برای تغییر وضعیت نامطلوب و دل آزار کنونی به وضعیت قانونیتر و انسانیتر، این معلم است که با گردهماییهای مدنی دست به کنش میزند. فردی بیگناه زندان میرود، حق معلمی آشکارا ضایع میگردد، تبعیضها را در حق معلم روا میدارند. معلم قانونمند و قانونمدار است و خواسته آنها اجرای دقیق عدالت قانون اساسی است… معلم قانونمند و قانونمدار است و خواسته آنها اجرای دقیق عدالت قانون اساسی است…
طرح رتبه بندی معلمان سالها در مجلس و دولت تحقیرآمیز دست به دست میشود و معلم را با برخی اراجیف عمدا سرگرم میکنند، حق دانش آموزی بیگناه پایمال میشود، رنگ آموزش رایگان اصل ۳۰ قانون اساسی به محاق میرود، با مافیای کنکور و مدارس خاص و خصوصی و اختصاص سهمیهها، حق صدها و هزاران دانشآموز تضییع میگردد و ما صرفا به واکنشهای رمانتیزه شده اکتفا میکنیم.
تشکیل اجتماعات و گردهماییهای مدنی آنهم در چارچوب اصل ۲۷ قانون اساسی، حداقل کاریست که معلمان در برابر تبعیضها و خلف وعدهای دولت و مجلس به آن دست میزنند.
زمان آن است که معلمان در مصاف با تبعیضها و اجرا نشدن عدالت آموزشی وفق قانون اساسی و تحقق سیاست، دست به کنش بزنند، کنشی که از محکمهی وجدان درون تک تک ما معلمان ناشی شده است.
انسان بی وجدان و منفعت طلب، کنشگر نیست؛ منفعل و عاجز است و عاملی که بتواند وی را از درون به تکاپو و حرکت وا دارد، در نهاد چنین انسانی پدیدار نیست.
از اهم خواستههای فرهنگیان:
_ اجرای کامل قانون رتبه بندی
_ اجرای کامل همسان سازی حقوق بازنشستگان
_ توقف به کارگیری نیروهای خرید خدمتی و تبدیل وضعیت آنها به استخدام رسمی
_ توقف کالایی سازی آموزش و لزوم توجه به اصل ۳۰ قانون اساسی
_ آموزش به زبان مادری و توجه به اصل ۱۵ قانون اساسی
در تجمع اعتراضی فرهنگیان؛ خواستار پایان دادن جذب نیروهای خرید خدمت و جذب نیروهای سفارشی و همچنین سرباز معلمانی که چند دهه پیش صرفا برای گذراندن و سپری کردن زمان خدمت وظیفهشان چند ماهی به امر آموزش فرا خوانده شدند و بعد از اتمام دوره خدمت وظیفه به شغلهای دیگری در بازار کار روی آورده بودند اما اخیرا آموزش و پرورش به لحاظ کمبود نیروی آموزشی و با ملاک قرار دادن و اکتفا تنها به چند ماه سرباز معلمی بدون در نظر گرفتن رشته تحصیلی، آنهم بدون گذراندن کلاسهای آموزشی و توجیه نمودن امر تعلیم و تربیت، این نیروها را فلهای و مستقیما وارد گود آموزشی نموده تا کمیت بی ملاحظهی آموزشی را فدای کیفیت نمایند تا چیزی به نام آموزش از صحن این نهاد برچیده شود.
به مصداقی بارز و اما تأسف بار از این نوع جذب نیرو به صورت سرباز معلم اشاره میگردد:
چند روز پیش در همین اداره، با فردی از دانش آموزان (هنر آموز هنرستان کار و دانش) که دو سال پیش شاگرد بنده بودند اتفاقی برخورد کردم و وضعیت تحصیلی ایشان را جویا شدم، بلافاصله جواب داد که من سرباز معلم هستم و با شما همکار شدهام و در یکی از مدارس به تدریس مشغول هستم!
دانش آموزی که در پاس کردن واحدهای درسی خود مشکل پایه علمی داشت و با زور و نهایت تلاش نمیتوانست از درس خود نمره قبولی بگیرد، در سایهی اهداف تحول بنیادین آموزش و پرورش، امروز سرباز معلم است و در حال لطمه زدن به سیستم آموزشی است.
دانش آموزانی که آیندهی شغلی خود را در ادامه تحصیل خود رقم زدهاند با داشتن چنین معلمی، تیشه به ریشهی آینده و سرنوشت تحصلیشان زده میشود و ناکامی خود را باید از داشتن چنین معلمانی بدانند.
یکی از منشأهای افول و رکود و افت سطوح آموزشی را در چرایی و چگونگی جذب این چنین نیروهایی باید دانست که آموزش و پرورش تا حال، هیچ جواب و توجیهی برای آن نداشته است. معلم قانونمند و قانونمدار است و خواسته آنها اجرای دقیق عدالت قانون اساسی است…
اجرای قانون رتبهبندی معلمان و مرتفع ساختن تبعیض آشکار معلمان با دیگر اقشار کارکنان دولت از دیگر مصادیق عدالت آموزشی و لبیک گفتن به اصول قانون اساسی است، نوع معیشت و کیفیت زندگی معلم باید در اولویت اهتمام و تلاش دولت و مجلس قرار گیرد تا انگیزه برای ارتقای کیفیت آموزشی و تحول اجتناب ناپذیر در بطن تعلیم و تربیت بیش از پیش نش و نما پیدا کند، معلم قانون گریز نیست و قاطعانه تابع قوانینیست که دولت و قانون اساسی برای وی وضع نموده است.
- راز معابر مارپیچی شهرک کارکنان شهرداری شهرک دانشگاه سقز - شهریور ۲۰, ۱۴۰۳
- نظم و نظام در نظام مهندسی سقز لنگ میزند . . . - مرداد ۳۰, ۱۴۰۳
- دبیرستان پسرانهی انبیاء سقز به دبیرستان شاهد تغییر یافت . . ! - مرداد ۲۵, ۱۴۰۳