ههژار را میشناسیم یا فقط مجسمهاش را دیدهایم
“به بهانه روزهای دفاع از تندیس عبرالرحمن شرفکندی متخلص به “ههژار موکریانی”
منصور شیخی
استقلال تفکر به معنی، دیدن، شنیدن و به سوال کشیدن سپس تصمیم گرفتن است.
متاسفانه ساختارهای همگون در پذیرش ارزشها برای نگهداری از برتریهای ملیتی موجب شده تا ارزشمندیها را بدون آگاهی و شناخت از ماهیت درونی، به چوب دستیهایی برای دفاع از تمامیت ملیّتی تبدیل کنیم.
چه تعداد از ما کوردها ههژار را به معنای واقعی یک اسطوره ادبی میشناسیم؟!، چند خط از یک کتاب او را خواندهایم، چند بار در زمان نگارش با زبان کوردی برای یافتن یک واژه یا معنای آن، فرهنگ لغت او “هەنبانە بۆرینە” را کنکاش کردهایم؟! چند دقیقه با تمام زندگی پر مشقت اما پر از خدمت او به ادبیات و زبان کوردی آشنا هستیم؟! ههژار را میشناسیم یا فقط مجسمهاش را دیدهایم
آیا میدانیم نوع تحول ایجاد شده در ادبیات کوردی با دادههای ههژار چه بوده است؟!
آیا میدانیم ههژار چه اثرات برجستهای را از خود بهجا گذاشته و چند اثر از ایشان بدون چاپ در حال خاک خوردن در گوشه سکوت و بی توجهی قرار دارد؟!
ههژار تنها یک مجسمه و تندیس وسط یک میدان نیست که به دست یک هنرمند، پیکر تراشی شده باشد و ما بخواهیم از گچ و مصالح به کار رفته در آن که مورد لطمه و خسارات قرار گرفته، دفاعی ناسیونالیستی داشته باشیم، این نوع هجومها و واکنشهای ما ناشی از معنای عمیق تعصب که ریشه در عصبانیت و درکی بسیار سطحی و حباب گونه روی آب، از یک عنصر اساسی، است که چند روز دیگر به دست فراموشی سپرده میشود و ماهیت و معنای ههژار هم به مجسمه وسط میدانها بر خواهد گشت و روز دیگری که ضربهای به این مجسمه وارد شود، ولو اگر با پرتاب سنگ کودک ما که اشتباهی به جای اینکه به کلاغ بخورد به مجسمه ههژار و هیمن و مولوی و دیگر اسطورههای کوردستان میخورد، یاد و خاطره آنها به مدت چند روز دیگر با هجوم به تخطیگران در فضای مجازی، گرامی گرفته میشود. ههژار را میشناسیم یا فقط مجسمهاش را دیدهایم
اتفاقا کسی که به تندیس ههژار بی حرمتی میکند این را خوب میداند که تنها داشته تعداد بسیاری از ما از دادههای صاحب مجسمه، همان مجسمه ایست که در وسط میدان است و دامنه آرامش و امنیت آگاهی ما از دستاوردهای او با یک آسیب کوچک به مجسمه، نا امن میشود و واکنشهای ما به او نشان میدهد، اگر این مجسمه از بین برود تمام اندوخته ادبی ما از ههژار از بین رفته است.
مگر نه اینکه وجود این تندیسها باید یادآوری برای برنامهای منظم در یادگیری زبان و ادبیات کوردی و آموزش آن به فرزندانمان باشد؟!
جسارتا، چه تعداد از شما بزرگوارانی که این نویسه را مطالعه میفرمایید اگر متن با زبان کوردی نگارش میشد، آن را مطالعه میکردید؟!
اصلا خود نگارنده متن آیا میتواند همین متن را با ادبیاتی “ههژار گونه” به زبان کوردی نگارش کند؟!
چه تعداد از ما کوردها وقتی از کنار مجسمه ههژار و هێمن رد میشویم میتوانیم به یادشان تنها یک بیت از اشعارشان را زیر لب زمزمه کنیم؟!
اگر ما ههژار و خادمان واقعی به ادبیات کوردی را با زندگی ادبی و سواد خواندن و نوشتن زبان مادری خود عجین و همیشگی میکردیم شاید حتی نیازی به وجود چنین تندیسهایی در وسط میادین برای چرخش خودروها گِرد آن نداشتیم و واکنشهای متعصبانه ما به کنشهایی عقلانی برای ادامه خدمت این بزرگ مردان، به ادبیات زبان کوردی، سیّال، هدفمند، پویا و همیشگی میشد.
- تاکسیهای اینترنتی،ناجیان حمل و نقل درون و برون شهری - اسفند ۲۵, ۱۴۰۲
- گاو شیرده، گوسفندان شیربرنجده . . . - اسفند ۱۲, ۱۴۰۲
- حجاببانها، درد یا درمان؟!چرا کسی آنها را گردن نمیگیرد - آذر ۷, ۱۴۰۲