اینجا چرنوبیل نیست (بخش اول) (کلیپ را در پایین صفحه ببینید)
▪️اینجا پارک لاله سقز است. تنها پارک تفریحی مابین دو محله پر جمعیت حاشیه شهر(بهارستان و شریف آباد) که در اوایل امسال چندین خبر از درگیری و قتل و خودکشی از این دو محله گزارش شد. بی شک نبود مکان تفریحی و وجود چنین فضای دهشتناکی بی تاثیر در وضعیت سلامت روانی ساکنین این دومحله نیست. گوشه ای فراموش شده و خارج از دید مسئولین پوپولیست شهر سقز، که هرجا دستی برای تشویق وعده ای برای چه چه و به به باشند اتفاقی گذرشان به آنجا برای خدمت به خلق می افتد. اما حاشیه شهر در حاشیه دید و خدمت آنها نیز قرار میگیرد.
▪️ اینکه چرا پارک لاله سقز به این روز افتاده، اینکه آقای سرمایه گزار چگونه سر از پارک مولوی در آوردند و لاله را خشکاندند، اینکه چرا پارک لاله که روزگاری بروبیایی داشت به این روز افتاده، را در گزارش تصویری بعدی به آن میپردازیم .آنچه ما را به پارک لاله کشاند برای تهیه این گزارش فراتر از بی مسولیتی شهرداریی است که حتی برای حفظ آبروداری جلو مهمانهایی که هرزگاهی در پارک لاله اسکان داده میشوند، در حد نظافت فضا پارک هم به خودشان زحمت نمیدهند است، فراتر از توهین و بی شرمی اعضای شوراییست که سر جذب رأی همین محلات مجاور پارک جامه ها دریدند است ، فراتر از بی مسئولیتی اداره برق شهر سقز است که مقصرند در فجایعی که در تاریکی شبهای پارک اتفاق می افتد. واکاوی قرارداد ترکمنچای شهرداری با آقای ملی(سرمایه گزار پارک) هم بماند برای بعد. آنچه امروز ما را به اینجا کشاند خبر تلاش چند اوباش برای تجاوز به دختر ۱۶ساله ایست که در تاریکی شب های بی چراغ لاله گذرش به پاتوق عده ای اوباش در تاریکستان لاله افتاد. وای اگر یکی از آن دو پیرمردی که شهرداری برای تنظیف و نگهبانی این مکان بزرگ مأمور کرده به کلانتری مجاور پارک خبر نداده بود، آقایان مسئول وای اگر کلانتری دیر رسیده بود…. اینجا چرنوبیل نیست (بخش اول)
▪️آنچه ما در پارک لاله دیدیم نه مسئله نه مشکل، نه معضل و نه بی تدبیری است، پارک لاله فراتر از تمام اینها نمونه فاجعه ایست بی مانند در مدیریت شهری سقز و بزرگترین توهینی است که میتوان به شهروندان یک شهر متمدن کرد. اگر گذرتان به لاله افتاد اولین چیزی که در ذهنتان تداعی میشود بیشک چرنوبیل است. البته چرنوبیل بعد از فاجعه هسته ای و پارک لاله بعد از فاجعه مدیریتی به این روز افتادند. اگر بخواهیم پارک لاله را در یک خط توصیف کنیم باید گفت : مکانی که همه چیز در آن در حد فاجعه فرسوده و فراموش شده است. مقصر این وضعیت شخص خاصی نیست. مقصر شرایط لاله، سیستم مدیریت شهری سقز است سیستم نظارتی است که برای شعور عموم و بیت المال ارزشی قائل نیستند. آنها بیخبرند که بدتر از ظاهر پارک اتفاقاتی است که در آن میافتد.
💢کلام آخر: میگویند وقتی منصور حلاج سنگسار شد قاضی بغداد که دوست حلاج نیز بود به اصرار جمع و رفع تکلیف سنگ ریزه ای به حلاج زد و حلاج که تا قبل آن تحمل درد کرده بود برای سنگ ریزه قاضی فریاد کشید. جمعیت با تعجب علت را جویا شدند و حلاج گفت : شما نمیدانستید من چه میگوییم و مرا سنگ زدید درد من آن است که قاضی میدانست من چه میگویم و مرا سنگ زد. در ماجرای پارک لاله هم ما بیش از همه از آقای میلاد میری عضو شورای شهر سقز گله مندیم چرا که ایشان خود در محله همجوار لاله زیست میکنند. درد را بهتر از همه میدانند و خوب میدانند که در لاله چه میگذرد.آقای میری بزرگوار توقع داریم دەنگی هەژاران باشید. لطفا اگر دستتان میرسد کاری بکنید. اینجا چرنوبیل نیست (بخش اول)
- وتوو وێژێ له گەڵ ئەکرەم ئەمین کوردی ناس،سەبارەت به ئەنفال… - فروردین ۲۸, ۱۴۰۲
- اینجا چرنوبیل نیست (بخش اول) - خرداد ۲۹, ۱۴۰۱
- آغاز هفدهمین دورهٔ جشنواره تئاتر کوردی - اردیبهشت ۲۲, ۱۴۰۱
اولا ان دونفر پیرمرد نبودند و نگهبان شهرداری هم نبودند بلکه نگهبان شهربازی لاله و پیمانکار پارک لاله بودند که نذاشتند آن ارازل و اوباش به آن دختر ۱۶ ساله دست بزنند و سریع و به موقع به کلانتری زنگ زده و کلانتری سریع خودش را به داخل پارک لاله رسانده